فقط یک عذرخواهی :
فقط یک عذرخواهی مانع حوادث بسیاری است. رفتارهای انسانی متاثر از باورهای ارزشی، فکری و اجتماعی هر کسی است. جهان بینی و نگاه فرد به رویدادها و باورهای مذهبی، میتواند اهرمهای بازدارنده بسیاری از رفتارهای خلاف اجتماعی باشد. کسی که باورهای دینی به ویژه آموزههای اسلامی را سرلوحه کار خود قرار میدهد؛ در ابعاد مختلف رفتاری، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتا زناشویی؛ بسیاری از کاستیها را جبران کرده و یا اجازه نمیدهد که نقصان در زندگی مادی و معنویاش پدید آید.
«بسیاری از درگیریها ناشی از مشکلات مادی یا ناهنجاریهای رفتاری است»
باورهای دینی در راستای فرو خوردن خشم و مهار هیجانها و مدیریت احساسات پاداش مضاعفی دارد؛ که فروخورندگان خشم را همچون جهادگران راه خدا ارزیابی میکند. وقتی یک انسان احساسات خود را مدیریت کند، از وقوع درگیری کلامی یا فیزیکی جلوگیری نموده و تبعا شتم، ضرب و جرح یا قتلی اتفاق نمیافتد. گذشت، بخشش و چشم پوشی از اشتباهات دیگران، همدلی و تعاون، دلسوزی و رعایت حقوق دیگران از آموزههای اصیل اسلامی بوده که هر یک میتوانند از گسترش کج رفتاریها و بداخلاقیها نیز، به نوبه خود، پیشگیری کنند.
کمرنگ شدن باورهای دینی یکی از ریشه های خشونت است
وقتی یک مسلمان حق نداشته باشد در غیبت دوست خود کلامی علیه او بگوید، طبیعتا کینه و دشمنی شکل نمیگیرد. زمانی که یک مسلمان در مقابل اشتباهات دیگران آرامش و صبر پیشه میکند و به دستور قرآن کریم که فرموده؛ «اگر جاهلی شما را مورد خطاب قرار داد به او سلام کرده و از او عبور کنید» در نتیجه اتفاق زشتی روی نخواهد داد.
بیشتر درگیریها خشونت بار اجتماعی براساس معیارهای مادی و یا توقعات رفتاری صورت میگیرد، در باورهای دینی روزی حلال طلبیدن، خودداری از دست درازی به اموال دیگران، ایثار و از خود گذشتگی در قبال برادر مسلمان و حراست از مال و آبروی دوست از مبانی اصلی رفتارهای اجتماعی بوده و در صورت لحاظ نمودن آنها تنش اجتماعی و عاطفی اتفاق نخواهد افتاد، و در صورت وقوع اتفاقی ناخواسته، فقط یک عذرخواهی ساده میتواند از بروز حادثهای تلخ جلوگیری کند. ازاینرو خودداری از تکبر و غرور، سدی است در برابر نفرت اجتماعی.
با گسترش تواضع و فروتنی، فرد در جامعه به انسانی محبوب تبدیل میشود. برخی جامعهشناسان معتقدند؛ در جستجوی ریشههای شکلگیری و بروز ناهنجاریهای اجتماعی (اعتیاد، سرقت، فحشا، قتل، تجاوز و…) در هر بعد و اندازهای، میتوان سُست بودن یا کمرنگ شدن باورهای دینی را به عنوان یکی از ریشههای آن پیدا کرد.
ارتقای سطح مهارتهای اجتماعی با رویکرد دینی میتواند جامعه را به امنیت فکری و اجتماعی برساند، انجام خشونت نیاز به دور شدن از باورهای دینی دارد چرا که وقتی در آموزههای دینی بر رأفت و محبت اجتماعی اصرار میگردد، قطعا دیگر خشونت جایی نخواهد داشت، چون این رفتار ناهنجار ناشی از جهل و ضعف خودآگاهی و کمرنگ بودن مهارتهای زندگی میباشد. براساس باورهای دینی خشم حالت جنون آمیزی بوده که آغازش دیوانگی و پایانش پشیمانی است.