پدران سلطهگر:
همه انسانها تحت تاثیر تصاویر ذهنی کسب کرده در دوران کودکی و پیامهایی هستند که از محیط زندگی بهویژه پدر و مادرشان دریافت کردهاند و در اصطلاح به چنین پیشنویسهای ذهنی «والد» میگوییم. شخصیت والد هر انسانی در برگیرنده مجموعه قوانین، باورها، سنتها و اصولی است که چارچوب ذهنی او را شکل میدهد، و هر فردی براساس چارچوبهای ذهنی یا همان الگوهای ذهنیاش با محیط اطراف برخورد، تعامل یا تقابل میکند، و در این میان عقل و خرد چندان جایگاهی ندارد. ناگفته نماند که والد میتواند سرکوبگر، سرزنشگر، و یا حمایتگر باشد، که شدت و ضعف هم دارد. انسان اگر کاری خارج از چارچوبهای ذهنیاش انجام دهد دچار احساس ناامنی روانی و تهدید میشود که بسیار مخرب است. از اینرو اغلب افراد ترجیح میدهند صرفا براساس الگوهای ذهنی خودشان عمل کنند. به طورکلی انسان دارای سه جنبه شخصیت: والد – بالغ – کودک است که در افراد مختلف شدت و ضعف دارد.
ولی مسئله اصلی نحوه برخورد ما با پدری است که به شدت والدی سرکوبگر و قوی دارد و خود را عقل کل میداند. حتما تجربه داشتهاید که با او به هیچوجه نمیتوانید منطقی بحث کنید، چون پدری با والد قوی صرفا مثل نوار ضبط شده فقط حرف خودش را میزند، اصلا حرفهای شما را نه میشنود و نه اهمیت میدهد. خوب پس چه باید کرد؟
در برخورد با این پدر یا هرکس دیگری با چنین خصوصیاتی، تنها باید مهارت عقب راندن شخصیت والد او را داشته باشیم، و بتوانیم کودک یا بالغ او را فعال نماییم. غالبا افرادی با والدی به شدت کنترلگر جنبه شخصیت کودکشان هم ضعیف است. معمولا یکی از راههای مناسب، پس راندن والد، یا انداختن توپ در زمین اوست، یعنی طرح سوالاتی هدفمند که مجبور به قیاس کردن و تجزیه و تحلیل شود!! البته توجه داشته باشید از مولفهها و المانهای ذهنی خود او در طرح سوالات استفاده کنید. اگر والد عقبنشینی کند، جنبه بالغ شخصیت او وارد صحنه میشود که در این حالت میتوانید با او بحث منطقی کنید.
در چنین خانوادههایی با وجودیکه به نظر میرسد همه قدرت دست پدر سرزنشگر است، ولی فرزندان و مادر نیز دارای قدرت هستند که معمولا از آن استفاده نمیکنند. به بیانی بهتر دختری جوان قطعا دارای قدرتی درونی برای نفوذ و عقب راندن جنبه والد شخصیت پدر است ولی خود را دست کم گرفته و کاری نمیکند. متاسفانه در اکثر چنین مواردی فقط دختر و مادر با والد پدر رودرو شده و با بحثهای فرسایشی بینتیجه موجب تقویت بیشتر والد پدر و تضعیف بیشتر خودشان میشوند.
به شما توصیه میکنم در مبحث تحلیل رفتار متقابل مطالعه کنید
درصورت نیاز
مثال: صد بار بهت گفتم حق نداری از خونه بری بیرون.
یعنی همش تو خونه بمونم؟
بعله این حرف منه، بحثی هم نداریم.
راست میگی پدرجان، حق داری محیط جامعه اصلا خوب نیست!
قربون آدم چیز فهم.
ولی بعضی وقتا دلم خیلی میگیره؟(ترحم برانگیز)
سرت رو با یک کاری گرم کن.
میشه بعضی وقتا باهم بریم بیرون؟
حوصلهاش را ندارم، تازه کجا بریم؟
همین دوروبر
اقا لینک مطلبو من پیدا نکردم.میشه راهنماییم کنید؟
چه مطلبی رو؟