خانواده

استبداد زناشویی

استبداد زناشویی - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

استبداد زناشویی

تحمیل عقیده در روابط زناشویی تخریب­ کننده است. تصمیم‌گیری‌های یک جانبه، فضای صمیمی و نشاط و اعتماد به ­نفس خانوادگی را مورد تعرض و تخریب قرار می­دهد. موفّقیت مرد در مدیریت خانواده، تنها با حکومت بر دل زن امکان‌­پذیر است؛ اگر زن و دیگراعضاى خانواده به مرد، علاقه‌مند بوده و در عمق وجودشان براى او حرمت و احترام قائل باشند، او می‌تواند در اداره خانواده موفّق باشد، وگرنه توسّل به زورگویی و تحمیل عقیده با خشونت، نه تنها کارگشا نیست، بلکه بر نابسامانى خانواده مى‌افزاید.

مشکل عمده؛ عدم­ تفاهم، سوء­تعبیر، سوءتفاهم، سوء­ برداشت­‌هایی است که آثار منفی زیادی در روابط طرفین دارد که عمدتا به سرزنش، سرکوفت، تحقیر، تهمت و اتهام زدن و… می‌انجامد. درصورتی­که با تدبیر و برخورد ماهرانه به­ خوبی می­توان از این پیچ و خم‌ها گذر کرد.

یکی دیگر از عوامل مهم تخریب روابط خانوادگی، خودخواهی و خودبینی هریک از طرفین است، به­ طوری که فقط خوبی‌های خود و عیوب دیگران را می‌بینند. خودخواهی زمینه­ رسیدن به خودستایی و جاه­‌طلبی را فراهم می­کند.

عیب­‌جویی‌های بی‌مورد، انگشت روی نقاط ضعف گذاشتن و آن­ها را بزرگ کردن و طرف را سرزنش و تحقیر و توهین نمودن خانواده و اعضا را به­ جایی نمی‌رساند، یعنی در فضای خانواده راه­گشا نیست. به­ جای بزرگ­نمایی کردن نقاط ضعف همسر، باید با تعامل درصدد رفع نقاط ضعف یا چشم­‌پوشی از آن­ها یا مسکوت گذاشتن‌شان برآمد. در این ­صورت هر یک از دو طرف به ارزش‌ها، نقاط مثبت و قوت زیادی در یکدیگر پی­‌می­برند و می­توانند آن­ها را بزرگ کنند چون نقط قوت انرژی‌­زا هستند و تولید نیرو می­‌کنند.

خانواده­ فضای عیب­‌جویی- تخریب احساسات- انگشت بر نقاط ضعف گذاشتن- ایراد گرفتن دائم نیست. خانواده باید کانون تایید و تحسین و تشویق اعضای آن باشد تا انرژی مثبت برای روح افراد فراهم کند. یکی از راه‌کارهای حل اختلاف و جلوگیری از بروز مشکل در خانواده انعطاف­‌پذیری زن و شوهر در رویارویی با سوءتفاهمات – سوءتعبیرها – سوء برداشت‌ها – تقاضاهای بی‌جا و… می‌باشد که مانع پدیدار شدن آشفتگی روانی و افسردگی می­شود.

  آیا خانواده‌­ها در جامعه پذیری، بین دختر و پسر خود تفاوت می­‌گذارند؟ و ارزش­‌های مردانه را به عنوان ارزش برتر ارائه و باعث می‌شوند که تفاوت بین دختر و پسر به یک برتری جنسیتی بیانجامد؟ قدرت درون خانواده چگونه تولید، منتقل و یا تغییر شکل می­دهد. وقتی زنان در خانواده دارای قدرت شوند، عملاً بازتولید مردسالاری را در جامعه ادامه می­دهند. به بیانی روشن­تر درکل جامعه وقتی که اکثر زنان به قدرت دستیابی پیدا می­کنند، عملاً به باز تولید ارزش‌ها و هنجارهای مردانه در کانون خانواده دست می­زنند.

در پی دگرگونی ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی، تناسبات و نوع رفتار زن و مرد نسبت به هم نیز دستخوش تغییر شده که به نوبه­‌ خود به رشد پرخاشگری دامن می­زند. از آن­جایی که مادران معلمین عشق و محبت در کانون خانواده هستند در نتیجه، رشد روحیه پرخاشگری و خشونت در زنان زنگ خطری برای سُست شدن بنیان خانواده­ها و به­هم­ خوردن­ روابط بین زنان و مردان و مهم­تر از همه وقوع ناهنجاری‌های جدید در جامعه است.

برخی­‌ها معتقدند؛ نفوذ فرهنگ هالیوود و اشاعه­‌ جریان زن‌سالاری از طریق رسانه‌ها، باعث افزایش جسارت و پرخاش زن‌ها نسبت به شوهران­شان شده است، و دیگر آن­ها مثل قدیم حاضر نیستند اقتدار مرد را در خانواده بپذیرند، درجایی که در جوامع و فرهنگ غرب هم زن­سالاری در ابعاد افراطی وجود ندارد.

 برای یافتن این عامل مهم که باعث کاهش اقتدار و نفوذ مرد در خانواده­‌های امروزی می­‌شود، لازم است کمی به عقب برگردیم، و روش تربیت و شیوه­‌ رشد پسرها و جوان‌های دو دهه­‌ اخیر در شهرها را با شیوه‌ تربیت و رشد همین گروه سنی از پسران در دوران پدرها و پدربزرگ‌ها مقایسه کنیم.

  در آن دوره پسربچه­‌ها بعد از سنین طفولیت و بازیگوشی به همراه پدر یا برادرشان مشغول کار می­شدند. حتی اگر مدرسه هم می‌رفتند در ساعات بعد از مدرسه و تابستان­‌ها یا پیش پدرشان کار می­کردند و یا شاگرد افراد غریبه می­‌شدند، ولی بی‌کار نبودند و حتما سرکار می­رفتند.

بعد از اتمام تحصیلات و رسیدن به جوانی هم خدمت سربازی را طی می­کردند. دوران سربازی آن روزها معروف بود. سربازها غالباً در شهرهای غریب و دورافتاده و احیاناً نقاط محروم و بدون امکانات و با سختگیری‌هایی مرسوم آن زمان، مشقات فراوانی را تحمل می­کردند. در بسیاری از اوقات، جوانان وقتی سربازی را تمام می­کردند به دلیل شاگردی کردن در کودکی و نوجوانی، در حرفه و شغلی، مهارتی نسبی داشته و آماده‌ تشکیل زندگی می­شدند.

مجموع همه­‌ این عوامل بیشتر پسرهای آن زمان را پخته و با تجربه بار می­آورد. البته در این دوران هم هستند کسانی که با سختی بزرگ می­شوند و از ابتدا روی پای خود می­‌ایستند. اما اغلب جوانان دوران کودکی و نوجوانی­شان فقط به درس و کلاس و کامپیوتر و… می­گذرد.

 دخترها هم تقریباً همین روال را طی می­کنند. البته ممکن است در بعضی از خانواده­‌های مقید، دخترها کمی محدودیت نسبت به پسرها داشته باشند ولی این تأثیری در اصل ماجرا ندارد. دخترها فقط سربازی نمی­روند. با توجه به این جریان شما فکر می­کنید مردهای این دوره و زمانه در آغاز زندگی چه ویژگی‌ها و برتری‌هایی نسبت به زن­ها دارند که زن بتواند او را تکیه‌گاه خودش بداند و با اطمینان خاطر زندگی و آینده­‌ خود را به او بسپارد و نگران هیچ چیز نباشد.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید