اجتماعی

قدرت

قدرت - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

قدرت، يك نيروى مداوم و طولانی مدت است; در حالى كه زور، نيرويى موقت، كوتاه و لحظه­‌اى. در خيلى از شرايط، قدرت به­ وسيله­ زور مغلوب میگردد. عامل زور به معنى قدرت نيست. قدرت، حافظ منافع طولانى مدت براى دارنده­ آن به حساب میآ­ید; ولى، زور براى جلوگيرى از به­ وجود آمدن شرايطى ناخواسته به­ كار میرود. موتور اتومبيل، تولید کننده­ قدرت است و ترمز آن مولد زور. در مبحث ناهنجاری‌هاى اجتماعى، خلافكاران و جانيان از زور براى رسيدن به هدف استفاده میكنند در حالی كه بسيارى از آنان، فاقد قدرت و نيروى منشعب از آن هستند.
هنر خلافكاران، به صورت ذاتى، به­ كاربردن زور و تحت سلطه درآوردن نيروى ديگران به واسطه­ آن است. همه­ افراد، حتا قربانيان، با درصدها و تفاوت­‌هایی داراى قدرت هستند; به عنوان مثال: زنان به­ گونه‌‌اى فطرى تأثير زیادی بر مردان دارند (يعنى قدرت دارند) نيرويى هميشگى كه توان تحت­‌تأثير قرار دادن مردان را در اختيار دارد. اما اغلب در چگونگى به كارگيرى اين قدرت درونى به ­ویژه هنگام مقابله با تهديد (که از زور نشات می­گیرد) وامانده و روش‌هاى اجرايى آن بر اثر ترس از يادشان میرود.
مردان هم بر زنان تأثير دارند. تأثير و قدرت نفوذ مرد بر زن يا زن بر مرد، متقابل است و تا زمانى معنى دارد كه طرف مقابل، آمادگى پذيرش يا اشتياق دريافت آن را، داشته باشد. قدرت فطرى كه به ­وسيله­ آن می­توان بر افراد ديگر، چه مرد، چه زن، تأثير گذاشته، عنان احساسات آن­ها را به دست گرفت و در مواقع لازم هدايت­شان كرد، همان كارى ا­ست كه بيش­تر رهبران و ديكتاتورهای بزرگ تاريخ مثل  هيتلر و… در ابتداى كار از آن استفاده كرده­‌اند.
در نمونه­‌هاى كوچك می­توان بين اطرافيان، افرادى را يافت كه بهتر از ديگران توان مديريت دارند، و در شرايط بحرانى قادر به رتق و فتق امور و هدايت ديگران هستند. اين اشخاص، در اصل، چگونگى استفاده ­از قدرت درونى‌شان را میدانند. در طول زندگى، جلب نظر و اعتماد ديگران، براي هر كسي، آبرو و حيثيت و اعتبار اجتماعى به ارمغان مى‌‌آورد كه جلوه‌اى از قدرت است. از اين قدرت میتوان نيرو ساخت و زور توليد نمود، یعنی به هنگام ضرورت؛ كمك مالى، قدمى و… از اعتبار اجتماعى و شغلى به­ دست­ آورد. مادامیكه منبع توليد نيرو، سرشار و فعال باشد، تاثير قدرت هم وجود دارد و وقتى منبع قدرت خالى شود، نيرويى براى عرضه نيز نخواهد بود. قدرت، تا زماني باقى میماند كه آبرو و اعتبار شغلى و حرفه‌اى را حفظ و چارچوب‌هایش را نگه داريم، اما به مجرد بدقولى، بدحسابى و… اعتبار ما (منبع قدرت) از بين میرود. درحقيقت قدرت (اعتبار ما) توسط مخاطبان ما تأمين میگردد. تأثير زنان بر مردان هم، مادامى ا­ست كه مرد، مشتاق پذيرش باشد. ولى به محض تمايل نداشتن، قدرت نفوذ زن نيز، پايان می­پذيرد. اين همان جايى­ است كه مهاجم به زور، روى میآورد.
همين نكته‌اى،­ كه بسيارى از قربانيان، در وقايع جنايى، آن را تشخيص نمیدهند، و فكر میكنند قدرت مهاجم در ذات او وجود دارد. درحالیكه منبع اين قدرت در قرباني است. یعنی تا زمانی­ که منبع قدرت فعال باشد، قدرت، قابل استفاده می­باشد. سخنران قابل و توانا، كسى ا­ست­ كه ابتدا اشتياق و انگيزه­ شنيدن را در حُضار به ­وجود می­آورد; آن­ هم به طُرق مختلف، با خنداندن، حرف‌هاى شيرين و… وقتى مخاطب سراپا اشتياق شد، سخن گوينده را میپذيرد. سخنران ماهر و زبردست در طول مدت سخنرانى همواره مواظب حفظ اين انگيزه و عامل درونى­ است تا شنونده خسته نشود و با لذت، مطلب را دنبال كند. منبع قدرت درونى هركس، در انگيزه­ روانى طرف مقابل نهفته است. تا زمانى حناى ما براى حريف رنگ دارد، كه قدرت داريم; اگر رنگ باخت، ما نيز خلع سلاح می­شويم.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید