اگر آدمی بر انجام کاری که انجام میدهد تمرکز کند احساس شادی و سرمستی خواهد نمود. لازم نیست مثل شعبده بازها حقه ای بزنیم یا دوره آموزشی خاصی ببینیم، کافی است که جریان های ورودی به ذهنمان را محدود کنیم و از رفتن به گذشته یا آینده پرهیز نماییم.
البته زندگی در لحظه حال بعضی اوقات کمی خلط مطلب ایجاد میکند، یعنی بسیاری افراد تصور میکنند قرار است همه چیز را به فراموشی سپارند و فقط به فکر حال حاضر باشند و دم را غنیمت بدانند؛ مثل اگزیستانسیالیستها، که فلسفه پوچیگری داشتند و فیلسوفشان «کییرکگارد» بود. ولی واقعیت این گونه نیست ما از گذشته توشه ای داریم که از مسیر حال میخواهیم به آینده ای روشن برسیم.
چه سوظن، چه حسن ظن، هردو مفاهیمی انتزاعی هستند. اساسا ظن درکی نفسانی است. ما براساس زمینه ذهنی خود به سوی ظن بد میرویم یا ظن خوب. اگر جهان را برپایه بدبینی ببینیم، آثارش بدگمانی، سوظن و امثالهم است، ولی اگر نگاهمان براساس خوشبینی باشد پایه آن گمان خیر است که موجب به وجود آمدن منبع انرژی مثبت در انسان میگردد.
چون دنیا درحال گذر میباشد و بد و خوبش هم میگذرد، پس بهتر است عینک بدبینی را از چشمان خود برداریم و از ظرفیت و پتانسیل فرصت هایی که برایمان پیش میآید استفاده کنیم. بستن ذهن بر روی افکار منفی و حقیر یکی از کارهای مهمی است که میتوانیم انجام دهیم.
کاملا موافق هستم.بسیار عالی
متشکرم و موفق باشید
سلام.این مطلب که شما میفر مایید صحیح ولی سخته و تمرین میطلبه که باید راه حلی برای اون ارائه بشه.
تمرین تکرار و تکرار چگونه ما زبان مادریمان را یاد میگیریم با شنیدن الگوبرداری و تکرار و تکرار درنتیجه هر مهارتی را میتوانیم به همین شکل بیاموزیم