نگرش مثبت به مواد :
افرادی که نگرش و باورهای مثبت یا خنثی به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشی منفی دارند. نگرش مثبت معمولاً عبارت است از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون اعتیاد و… بعضی افراد در موقعیتها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار میدهد مثل: خشونتهای دوران کودکی و نوجوانی، ترک تحصیل، بیسرپرستی، بیخانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمی، ابتلا به بیماریها یا دردهای مزمن، حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان، بلایای طبیعی ناگوار که منجر به واکنشهای حاد روانی میشوند. مواد مختلف نیز تاثیرهای متفاوتی بر وضعیت فیزیولوژیک و روانی فرد دارند، به طور مثال: هروئین و کوکائین سرخوشی شدید، الکل آرامش و نیکوتین مختصری هوشیاری و آرامش ایجاد میکند.
دسترسی آسان به مواد مخدر مشکل بزرگی است، این که چرا برخی افراد از مواد دوری نمیکنند به نوع نگرششان برمیگردد. بعضیها معتقدند با یکی دو بار مصرف معتاد نمیشوند در حالی که همه افراد مثل هم هستند و وقتی در این وادی بیفتند گرفتار میشوند. مشکل هم همین باورهاست، باید افراد را آگاه کنیم. در جامعه افراد خوب و سالم وجود دارند، در مقابل عدهای آسیبرسان هم داریم. باید روی آگاهی افراد جامعه کار کرد.مطالعات نشان داده چون اعتیاد مثل هر ناهنجاری دیگری حاصل جوامع بشری است؛ نمیتوانیم با روشهای انفعالی صرف جلوی گسترش آن را بگیریم. تاریخ نشان داده که آموزش و بالا بردن میزان شناخت و آگاهی مردم، خطر ناهنجاریهای در کمین را (در همه زمینهها) کاهش میدهد.
در پژوهشها مشخص شده نقطه ضعف اصلی معتادان کمبود اعتماد به نفس است. یعنی اگر به توانیم این نقیصه را در معتادان برطرف کنیم، یا مهارتهای کسب و افزایش اعتماد به نفس را به آنها آموزش دهیم، درحقیقت کمک و خدمت بسیار بزرگی در حق ایشان کردهایم.
عوامل زیادی در رشد اعتماد بهنفس موثرند. نیت والدین در بروز احساسشان به فرزندان، به خصوص در سنین پایین، نقشی قاطع و اساسی دارد. کودکان چون همواره احساسات مثبت دریافت میکنند، استحکام روانی پیدا میکنند. اگر یک یا هردو والدین انتقاد یا حمایت بیش از حد بکنند و تلاشهای فرزندشان را به سوی استقلال تشویق نکنند (یا در مقابلش مقاومت کنند)، امکان دارد فرزند احساس بیعُرضگی، فرومایگی یا فرودستی و درجه دو بودن کند. اما اگر والدین تلاشهای کودک را برای اتکا به خود تحسین و ترغیب نمایند و حتا زمانی که اشتباه میکند به او عشق بورزند، اعتماد بهنفس فرزند نتیجه طبیعی این رفتار خواهد بود.
تا احساس «نمیتوانم» با ماست، عدم اعتماد بهنفس هم در ماست. کسانی که اعتماد بهنفس ندارند، نه تنها روشهای درست کسب انرژی (کارمایه) را نمیدانند، بلکه اغلب هم در راههای منفی، انرژیشان را از دست میدهند. بسیاری از افراد، حتا آنهایی که خوش برخورد و صمیمی به نظر میرسند، با ضعف اعتماد بهنفس دست به گریبانند. اما خوشبختانه میتوان گامهای اولیه را برداشت تا احساس بهتری نسبت به خود داشت و در مسایل اجتماعی آسودهتر بود.