معني خوشبختي
در لغتنامه «دهخدا» برای واژه معني خوشبختي معانی مختلفي آورده شده است: کامیابی و برخورداري و رسيدن به آرزوها، تمتع، كامروايي، بهروزي و سعادت، ترقي و پیشرفت کردن و رسیدن به رفاه، به ویژه از نظر اقتصادی، خوش اقبالي، خرسندي، شادابي، سعادتمندي، سفيدبختي و چند معني ديگر. احساس امنیت میتواند به ما خوشبختی بدهد. خیلی از افراد به سختی از پس خرج روزانه خود برمیآیند، ولي از زندگي راضياند. اشخاص زيادي نیز شغل مناسب با درآمدی عالي دارند، اما بازهم احساس خوشبختی نمیکنند. آنها همیشه در پی بدست آوردن چیزهای بزرگترند؛ خواستههايي كه هيچ وقت تمام نميشوند. حال این گروه اگر دردی به جان خود یا عزیزشان باشد، حاضرند تمام ثروت و مال دنیا را بدهند و در عوض سلامتی و تندرستی بدست آورند. پس احساس رضایت و بهروزی را باید در ورای امور مادی یافت؛ گوهر گرانقدری که خریدنی نیست؛ بدست آوردنی است، یعنی معني خوشبختي.
«معنی خوشبختي در كوچك كردن دايره توقعاتمان است»
با توجه به فرهنگ دهخدا (برای معني خوشبختي) شايد بتوان گفت که كاملترين معني خوشبختي، سعادت است؛ یعنی آدمی از خودش احساس رضايتمندي كند. اگر در اين دنيا : كار و هدف داشته و كساني را دوست بداريم و سرشار از اميد و آرزو باشيم، شاید بتوانیم ادعا كنيم که آدم خوشبختي هستيم. انسانهایی که احساس خوشبختی میکنند، افرادی هستند که کمتر با افکار بد و زشت سر وکار دارند و اجازه نمیدهند بیش از مقدار لازم و طبیعی با مطالب منفی روبرو شوند.