دخالتهای نابهجای اطرافیان:
یکی از مولفههای موثر در روابط زن و شوهرها دخالتهای نابهجای اطرافیان به ویژه خانوادههای درجه اول هر دو طرف میباشد. دل کندن از فرزندان برای بعضی از پدر و مادرها سخت است. در نتیجه در زندگی آنها دخالت میکنند که موجب نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر میشود. ازجمله دخالت مادرشوهرها در زندگي خصوصی پسرانشان همراه با عيبجويي دائمی از عروسها و رفتاركردن با پسران بزرگشان مانند يك بچه، موجب تيرگي روابط زن و شوهرها ميشود.
روابط عروس و مادر شوهر در اغلب موارد پر چالش بوده، هست و خواهد بود، مگر اینکه از ابتدای کار با مدیریت درست و خردمندانه پایههای یک رابطه سالم و برد – برد را بنا کنید. روابط دختر و پسر در دوران عقد بسیار تعیین کننده است، هر دو نفر باید با همکاری و برنامه ریزی محتاطانه رابطه عروس و مادر شوهر را مهندسی و مدیریت نمایند. یعنی اگر در اوایل ازدواج اجازه دخالتهای نابهجای اطرافیان هر چند جزیی در زندگیتان را به اطرافیان بدهید، مهار آن در سالهای بعد سختتر میشود، درحقیقت همه چیز بستگی به رفتار خودتان دارد.
به دختران جوان عروس خانمها توصیه میشود؛ حریمها را حفظ کرده و وقت رفتن به خانه پدری همسر حجم و میزان ارتباط کلامی را برای خودشان مشخص نمایند. یعنی در کمال احترام و رعایت حرمتها، میزان و سطح رفت و آمد خود را تعیین و مشخص کنند. اگر اختلافی پیش آمد و حرف و حدیثی شنیدید، جلوی گسترش آن را بگیرید و نگذارید دامنه بگومگو زیاد شود. سعی کنید ماجرا را خودتان و در مرحله بعد، با کمک همسرتان حل و فصل كنید و به هیچ عنوان چیزی به گوش پدر و مادر خودتان نرسانید.
به جای مطرح کردن حرفهای مادرشوهر به همسرتان، بهتر است روشهای تعامل مودبانه کلامی را بیاموزید تا در کمال احترام بتوانید در موارد ضروری پاسخ وی را بدهید و مجبور نشوید به همسرتان منتقل کنید. در واقع موفقترین عروسها کسانیاند که همسرشان را در موضوعات اختلاف برانگیز دخالت ندهد و از بروز چنین بازیهایی در زندگی خود جلوگیری کرده و یا مثل یک میانجی به شیوهی درست واکنش نشان میدهند.
طبیعی است که در ابتدای ازدواج یا دوران عقد عروسهای کم تجربه دچار چنین برخوردهایی میشوند. اما مهم این است که به مرور زمان یاد بگیرید و بالغانه رفتار کنید. اگر قرار باشد مثل یک دختر لوس نازنازی با هر گفنهی نازل و سطحی که میشنوید، به شما بر بخورد یا مثل یک عروس مظلوم، بلاکش و حرف خور باشید، هرگز نمیتوانید روابطتان را با خانوادهی همسر مدیریت کنید. ازاینرو با یک مربی و مشاور صحبت کنید و برای آموختن رفتار قاطعانه بیشتر تلاش نمایید. این را بدانید تا وقتی دخالتهای نابهجای اطرافیان یا حرفهای دیگران (مادرشوهرتان یا هر کسی دیگر) باعث ناراحتی شما میشود یا به حریم خصوصیتان ورود میکنند، به جای اینکه پشت همسرتان پنهان شوید و از او انتظار کمک داشته باشید، خودتان با رعایت احترام و جایگاه مادرشوهر و دیگران، بهترین پاسخ را با حفظ چارچوب احترام و خطوط قرمز بدهید و اگر به همسرتان میگویید نیز حالت شکایت نداشته باشد و از او رفتار دفاعی نخواهید، چراکه هرگونه دفاع همسرتان از شما در مقابل مادر خود، رابطهتان را خرابتر میکند. برای این منظور دختران جوان نیازمند کسب مهارتهای کلامی مناسب و شایسته هستند.
مهمترین نکته این است که زن و شوهر سعی كنند در مقابل مسائلی كه برایشان به وجود میآید جبهه مشتركی داشته باشند، تا در مواقع حساس بر اثر دخالتهای نابهجای اطرافیان یا والدین، بحرانی در زندگی شما به وجود نیاید، پس بهتر است از یكدیگر حمایت كرده، توانایی روحی خود و همسرتان را برای تحمّل مشكلات زندگی بالا ببرید.
اشتباه برخی از والدین این است که با نیت بعضا خیر و دخالت بیجا در زندگی فرزندان خود سنگاندازی میكنند. پدر و مادر با هرگونه دخالتی در زندگی فرزندان تنها به روابط زناشویی آنها آسیب وارد میکنند. بعد از ازدواج اگر زن یا شوهر به طوركامل از والدین خود جدا نشوند احتمال بروز چنین مشكلاتی در زندگی زناشوییشان بیشتر است. بسیاری از زوجهایی كه طلاق گرفتهاند دخالتهای بیجای والدین خود یا همسرشان را عامل جدایی آنها از یكدیگر میدانند.
هنگامی كه کسی ازدواج میكند باید قدرت تصمیمگیری مستقل داشته باشد و اجازه ندهد كه اطرافیان در زندگی او دخالت کرده یا تصمیم بگیرند. دخالتهای نابهجای اطرافیان به اندازهای است که انتخاب همسر را به فرزندشان تحمیل و حتا در پارهای موارد او را مجبور به طلاق میکنند. نه تنها فرزندان برای رشد و تعالی خود نیازمند هدایت و راهنمایی والدین هستند بلکه پایههای شخصیت و معیارهای فکری آنان هم درکانون خانواده شکل میگیرد.
اگر این قابلیت بیحد ومرز باشد و حریم زندگی فرزند بعد از ازدواج رعایت نشود، مسلما به واسطه دخالتهای بیجا موجبات ناسازگاری و کدورت بین زن و شوهر جوان خواهد شد. گاها پدر و مادرها معتقدند چون خود سرد و گرم روزگار را چشیده و دارای تجارب زیادی هستند، باید به هر شکل ممکن فرزندانشان را راهنمایی کنند، یعنی چنین حقی را برای خود قائلند که در زندگی فرزندان دخالت کنند. البته هیچ آدم عاقلی منکر استفاده مثبت از تجربه پدر و مادر خود نیست. الگوبرداری سازنده از رفتارهای ارزشی والدین امری قابل تقدیر است، موضوع بحث دخالتهای بیجا میباشد، که اثری تخریبی در روابط زوجها دارد.
زوجهای جوان گاهی باید اشتباه کنند تا بر تجاربشان افزوده شود. پسران و دختران جوان وقتی ازدواج میکنند، دیگر تنها نیستند و همسرشان باید فرد اول زندگی آنها محسوب گردد. ازاینرو توجه کردن به نظرات صرف والدین دیگر جایز نیست. البته منظور این نیست که والدین را کنار بگذاریم حفظ احترام و حرمت پدر و مادر از ضروریات زتدگی هر انسانی است، ولی مرزبندی و تعیین چارچوبها و حریمها برای حفظ حرمتها از ملزومات مهم زندگی انسان امروزی است.
کانون خانواده مجموعهای است شامل زن، شوهر و فرزندان، موفقیت آن در گرو هماهنگی، همکاری و صمیمیت همه اعضا میباشد. والدین دقت کنند از دخالتهای نابهجای اطرافیان جلوگیری کنند، اگر نصیحتها و اظهارنظرهای آنها جنبه دخالت و موجب به وجود آمدن فضای جنگ و جدال در خانه فرزندانشان شود، باید از آن دوری کنند، و در عوض در جهت رفع بحرانهای زندگی مشترک فرزندان مثل یک دوست وارد عمل شوند و با ابراز محبت صمیمانه نسبت به عروس یا داماد خود در جهت رفع مشکل پیش آمده اقدام کنند، در غیر این صورت هر حرکت جانبدارانهای به ضرر فرزندشان تمام میشود چون او و همسرش دارای منافع مشترک هستند و هر دو در یک قایق نشستهاند.