نظارت بر ذهن
یکی از خصوصیات نوابغ این است که؛ میتوانند برخی افکار را در ذهنشان نگه دارند و بعضی را پس بزنند، این همان اوج مدیریت ذهن میباشد. یعنی افکاری که باعث پیشرفتشان است را استفاده (مثبت) و آنهایی که برایشان دردسرساز(منفی) را رد میکنند. افکار جاری در ذهن مثل گنجشکها، از این شاخه به آن شاخه میپرند، باید بتوانیم پرندهها را بگیریم و توی قفس کنیم، یا از روی شاخههای درخت ذهن پروازشان دهیم تا بروند. افراد نابغه توانایی مدیریت ذهن را دارند، بلد شدهاند چگونه گنجشکها را توی قفس کنند تا شاخه به شاخه نپرند و شلوغ و پلوغ راه نیندازند، به اصطلاح به افکارشان سروسامان میدهند.
مدیریت ذهن به زمان حال توجه دارد درحقیقت مدیریت ذهن نوعی مراقبت و آگاهی از فعالیتهای جاری ذهن در جهت رشد و تعالی میباشد، به شکلی که؛ در صورت نیاز بتوانیم از انرژی و پتانسیل ذاتی ذهن در جهت اصلاح امور استفاده کنیم. اتفاقی که معمولا در ذهن هر انسانی میافتد، نقب به گذشته یا پرواز به آینده است؛ که هردو انرژی و پتانسیل ناب ذهن را زایل و نابود میکنند، این کُنشها ریشه بسیاری از اضطرابها و نگرانیهای انسان هم هست.
با مدیریت و نظارت و ایجاد الگوهای صحیح ذهنی میتوان جلوی سفر در خاطرات گذشته و مرور تلخیها و دردها و شکستها و ناکامیها را گرفت، و به نوعی از سقوط به عمق پریشانی جلوگیری کرد. باور داشتن به اینکه گذشته قابل برگشت و ترمیم نیست، انرژی آن تمام شده و دیگر فاقد پتانسیل میباشد، فرمول زیربنایی حل بسیاری از مشکلات روانی انسان میباشد.
با مدیریت صحیح ذهن میتوانیم انرژی زنده و تپنده زمان حال را با توجه و عبرت از تجارب گذشتهای که داشتهایم و درس گرفتن از آن به گونهای ارزشمند مصرف کنیم و از فیلتر زمان حال چراغ آیندهای درخشان را روشن سازیم. درباره آینده هم وضع تقریبا بر همین منوال است. هنوز انرژی وقایع زمان آینده حاصل نشده، نطفه آن بسته نشده، سرنوشت آن معلوم نیست، رقم نخورده است، پس اگر برای رویدادهای آینده دست به تخیل بزنیم، تصویرسازیهای بیهوده و خیال پردازی کنیم، دراصل، به واسطه تولید انرژی کاذب و مخرب، سبب نگرانی، اضطراب، دلشوره و… میشود. یعنی بریدن ما از واقعیت، اختلال درست کردن برای خودمان است.