روانشناسی

خوش­‌بین‌ها

خوش­‌بین‌ها - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

دورتادور ما را آدم‌هایی گرفته‌­اند، که فقط بلدند شکایت کنند، ولی توان ارایه راه ­حل ندارند؛ اکثرشان در حل ساده­‌ترین مسایل شخصی خودشان مانده‌اند؛ ولی تا دل­تان بخواهد غُر می­زنند و ناله و اعتراض می­کنند. اگر به سخنان بیهوده­ آن­ها گوش دهیم، ذهن‌مان تبدیل به زباله­ دانی می­شود. برای بعضی از مردم مهم نیست که در مورد چه چیزی اعتراض کنند؛ مهم اعتراض کردن­ است؛ یک وقت درباره­ سیاست‌های دولت؛ زمانی درباره­­ گرانی؛ یک­بار در مورد آسفالت ­خیابان؛ گرما و سرما؛ یک­نواختی زندگی؛ ناهماهنگی دخل و خرج؛ خستگي روزانه؛ كارهاي كمرشكن خانه و خیلی چیزهای دیگر.

خلاصه باید درباره­ موضوعی نق بزنند؛ گویا بخشی از زندگی‌شان شده و هميشه آماده­ پهن كردن سفره­ دل­شان هستند؛ دنيا و روزگار را نكوهش مي­كنند و مدام دنبال مقصر مي­گردند. به ­­هرجا پا بگذارید با چنین آدم‌هایی روبرو می­شوید. متأسفانه این روزها كمتر کسی را می‌بينید که حرف‌هاي منفي نزند. ما ناشکرهایی قهار با توقعات بالا هستیم. خیلی چیزها در زندگی وصله‌های ناهمگُونی هستند که تغییر ناپذیرند؛ چه می‌شود کرد؟ با ناله و فغان چه چیزی را می­توان عوض کرد؟

به­­ ندرت افرادی را می­‌بینیم که درباره­ راه­‌حل‌ها و امکانات موجود فکر کنند. شاید به همين­ دلیل­، انتقاد مُخرب بسیار آسان­تر از تفکر سازنده است. خطر اصلی بیرونی که همواره خوش‌بینی و خوش­‌بین‌ها را تهدید می­کند، در حقيقت انتقاد مخرب است. البته انتقاد کردن آسان­تر از ارائه راه ­حل است. رها شدن از دست افكار منفي كار ساده‌­اي­ است؛ فقط كمي صبر و حوصله مي­خواهد. اولين اصل، ماندن­ در لحظه­­ حال است. نمي­توان نسبت به تمام زندگي تجديد­ نظر كلي كرد، بلكه بايد به ­مرور زمان؛ باورها، افكار و رفتارهاي منفي و نادرست را يكي­ يكي اصلاح نمود تا رفته­ رفته خوش­ بيني ملكه­ ذهن‌مان گردد.

افراد بدبین علت رویدادهای ناگوار را دایمی می­دانند؛ در نتیجه فکر می­کنند که اتفاقات بد همیشگی­‌اند؛ از این­رو نسبت به اطرافیان، زندگی و همه چیز منفی و بدبین می­شوند. آدم‌های­ خوش‌­بین وقایع ناگوار را موقتی می­دانند. آن­ها به ­هنگام بروز مشکلات سخت بر این باورند که ممکن ­است روزنه‌­ای باز شود و اوضاع تغییر کند. در مقابل، بدبین‌ها به­ دنبال انتقام از کسانی هستند که گمان مي‌برند درگذشته به آن­ها بدي کرده‌­اند. اما خوش‌­بین­‌ها دنبال خواسته­‌هاشان مي­روند؛ وقتی مشکلی هم پيش ­مي­آيد، پیش­ داوری نمي­كنند و اهل گذشت، دوست ­داشتن و جوشش با اطرافیان بوده، و بيش­تر برون­گرا هستند.

خوش­‌بین‌ها دارای جرأت بیش­تری هستند؛ اعتماد به­ نفس و عزت ­نفس بالایی دارند؛ هم­دلی­‌شان زیاد و انعطاف‌­پذیرند؛ خوش­‌بین‌ها بیش­تر دنبال حل­ مسأله هستند تا این­که روی یک موضوع بی ­اهمیت باقی بمانند و سرسختانه پافشاری کنند. در کنار خوش‌­بینی باید با ­وجدان، با ایمان، معقول و متفکر بود؛ خوش‌­بینی نباید جای­ خود را با ساده ­لوحی عوض­ کند. می­شود عادت‌های كهنه را به ­فراموشی سپرد و خوش‌­بینی را جایگزین آن­ها نمود. خوش­‌بینی مهارتی ا­ست که هر انسانی می­تواند به­ خوبی آن را فرا گیرد.

وقتي گام ­به­ گام به ­سوي خوش‌­بیني نزديك مي­شويم درست مثل آن است که تصاويري در تاريكي شب پيدا نباشند، اما آرام­ آرام با بالا آمدن خورشید، در روشنايي روز پيش چشمان­مان ظاهر ­شوند و همه چيز را كامل ­ببينيم؛ پس در آن لحظه به خودمان نهيب مي­زنيم؛ هيچ خبري نيست؛ امروز هوا عالي­ و روزي زيبا و بي‌نقص است؛ زمين از گرماي آفتاب به ­وجد آمده، باد لاي شاخه‌ها مي­وزد؛ پرنده‌­ها پرواز مي­كنند؛ بچه­‌ها مي­گريند؛ خيابان­‌ها شلوغ است؛ زن و شوهرها جروبحث دارند؛ دخترها مي­خندند؛ پسرها شیطنت مي­كنند؛ عده‌­اي مي­ميرند؛ نوزاداني به ­دنيا مي­آيند و… به صبحی که دوباره شروع­ کرده‌اید فکرکنید،؛ به خورشید یا قطره‌های باران؛ نگذارید بعضی‌ها خیال کنند سرباز بی­ اسلحه و پا شکسته‌ای هستید که فقط چشم­‌های دیگران را نمناک می­کنید.خلاصه این­که امروز هم مثل همه­ روزهای خداست.

بهتر است چاي دم کنیم یا قهوه درست كنيم؛ به­ ديدن كسي برويم یا كتابي بخوانيم؛ چرا که قرار نيست هيچ اتفاق بدي بيفتد. در این شرایط نهايت تلاش خود را خواهيم كرد تا افكار بي‌ربط و حاشيه‌اي به ذهن­مان وارد نشود. به ­موفقیت‌های خود درگذشته اعتراف کرده و اتفاقات خوب را به­­ عنوان نتیجه­­ تلاش­مان تجزیه و تحلیل کنیم؛ به کمالات و فضایل اخلاقی­ خود احترام بگذاریم و خود را دست­کم نگیریم.

همه­ ما با مثل­‌ها و حکایت‌های زیادی در مورد خوش‌­بینی برخورد کرده‌­ایم، اما ممکن است قدرت حقیقی دیدن جهان را از طریق عینک خوش‌بینی درک نکرده باشیم؛ قدرتی ­که می­تواند بر همه چیز اثر بسیاري بگذارد؛ از زندگی روزمره و انتخاب همسر گرفته تا گزینه­‌های شغلی و موفقیت‌های ديگر که مختص خوش­‌بین‌ها است.

کارنامه­ هریک از ما پُر از عیوب اخلاقی ریز و درشتی ا­ست که با همت و اراده می­توانیم آن­ها را اصلاح کنیم؛ ما خوش ­باورهای ساده ­اندیش یا دیوانه نیستیم که بیهوده بخندیم؛ فقط براین باوریم که ورای همه چیز، خدای مهربانی هست که منشأ همه­ خوبی‌ها وخوش‌بینی‌­ها است و تنها اوست که همیشه می­ماند و راه درست را  به ما نشان­ می­دهد.

به ­راستی چقدر این­ گونه هستیم؟ بهتر است با افرادی نشست و برخواست کنیم که هر وقت یادمان رفت، ناخودآگاه به ذهن­ ما تلنگر زده و امید را به یادمان آورند. اما متاسفانه، تعداد بدبین‌­ها در جامعه­ امروز بسیار بیش­تر از خوش­‌بین‌ها است. با این وجود خوش­‌بینی یعنی داشتن چشم‌­انداز مثبت نسبت به ­زندگی و جست­جو برای شادی و خوشی. خوش­‌بین بودن، هزینه‌­ای در بر ندارد؛ زمان زیادی هم نمی­برد، اما سود آن بی­شمار است.

اگر یک روز صبح تصادف­ كنيم و با این اتفاق کوچک به زمین و زمان بد بگوییم، چنين رفتاري عين بدبیني­ است؛ انسان خوش­بین ضمن قبول پیشامد بد، آن­را به ­دیگران تعمیم  نمی­دهد. انسان­ این توانایی را دارد که عادت­‌های خوب را در شخصیت­ خود پرورش دهد. خوش‌­بين‌ها بر اين باورند ­که همه­ انسان­‌ها خوب هستند، مگر خلافش ثابت شود، اما  بدبین‌ها، خیال می­کنند همه بد هستند، مگر خلافش ثابت شود!

خوش­‌بین‌ها خودشان را از دروازه­ جهنم دور کرده است. شاید ما نتوانیم جهان را درست ­نماييم، ولی می­توانیم خود و اطرافیان­مان را اصلاح کنیم. آدم­‌های بدبین همه چيز را سیاه مي­بینند، در مقابل خوش‌بین‌ها همه چیز را سفید و روشن درک می­کنند؛ خوش‌بین‌ها معقول و متفکرند، بدبين­‌ها احساسي و هيجاني؛ آدم بدبین آن­قدر به درهای بسته نگاه می­کند که درهای باز را هم بسته می­بیند اما خوش­‌بین‌ها نه.

خوش‌بین­‌ها حرف منفی نمی­زنند، فقط بدی‌­ها و کمبودها را­  نمی‌­بینند. خوش­بین‌ها و بدبین­‌ها مثل زنبور و مگس هستند. زنبورها می­گردند تا گُل را پیدا کنند، ولی مگس­‌ها می­گردند زخمی بر بدن و کثافتی پیدا و از آن تغذیه­ کنند. خوش­بین‌ها انتقاد­ پذیرند؛ چون هیچ­وقت خودشان را بدون نقص نمی­دانند. اگر دقت کرده باشید، در کودکی تمایل بيش­تري به خوش‌­بيني داريم اما وقتی سن‌مان بالاتر می­رود، ­به لجن­زار اطراف فرو رفته و کم­ کم بدبین می­شویم.

با چنین باوری، زیستن توانایی بی‌­اندازه­ و مسوولیتی بی‌حد به انسان می­دهد؛ برای همین است ­که اکثر مردم از ترس پذيرفتن مسوولیت، از خیر این توانایی هم ­ می­گذرند و عمرشان را، به­ جای زیستن واقعی، صرف غُر زدن و در جازدن می­کنند. شما از کدام دسته‌اید؟! اگر کسی از دسته خوش­‌بین‌ها است، باید براي دستیابی و رسیدن به اهداف خود، تلاش و كوشش كند.

خوش­بینی در معنا­ بخشیدن به ­زندگی، نقش اساسی دارد. اگر بخواهیم زندگی خوب و کارآمدی داشته باشیم، باید بدبینی را به چالش بكشيم. این­که لبخند بزنیم و به خودمان و دیگران مرتب بگوییم «همه­ چیز بر وفق مراد پیش خواهد رفت» کافی نیست. باید به ­­دنبال راه‌­حل­‌هایي فراتر از؛ «شادباش» یا «نگران ­نباش» باشيم. همان­طور که بدبینی ما را به عقب می­راند، خوش­­ باوري نیز ما را از حرکت به­ جلو باز می­دارد.

بعضی‌ها ادعا می­کنند که نه بدبین هستند نه خوش­بین، بلکه واقع­‌بین‌­اند؛ این افراد تمایل دارند پای­بندی خود را به ­­واقعیت بر اساس قضاوت‌های خردمندانه ابراز کنند. ما می­توانیم در عین خوش­بینی، واقع­ بین هم باشیم. ماهیت جهان و بالاتر از آن؛ هستی به­­ گونه‌اي­ است كه برای واقع­ بین بودن باید از مسير خوش­بیني گذشت. دنیا سرشار از فرصت‌ها و چالش‌ها است، آن­قدر چیزهای خوب در دنیا و دور و بر ما وجود دارد که بدی‌ها در برابرشان هیچ‌اند و به ­­حساب نمی‌­آیند؛ البته این در صورتی ا­ست­ که بدی­‌ها، شکست‌ها و جفاهایی که سرمان می‌­آید را بد بدانیم. اما اگر از جنبه­ مثبت به ­آن­ها نگاه­ کنیم، دیگر عالم سرشار از خوبی‌­ها و  فرصت‌ها است؛ فقط چشم دیدن می­خواهد و شعور درک کردن (خوش­‌بین‌ها).

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید