همسرآزاری از گذشته های دور در جوامع مختلف وجود داشته است، ولی امروزه، شوهرآزاری شیوع بیشتری پیدا کرده است. پرخاشگر بودن به معني حمايت از خود به شيوهاي است كه در آن به حقوق ديگران تجاوز ميشود. حتي لبخند تمسخرآميز، عبارت طعنهآميز، غيبت و … نيز نوعي پرخاشگري است.
بازجویی و بازخواست
«کجا بودی تا حالا»، «چرا تلفنت رو جواب ندادی»، «تا منو میبینی بی حوصله میشی»، «ناهار با کی خوردی»، «کیلومتر ماشین خیلی افتاده، کجار رفته بودی»، «چرا بی اشتها غذا میخوری»، «دوست ندارم با این یارو رفیقت رفت و آمد کنی»، «بقیه پول ها رو چه کردی» و صدها جمله مشابه که معمولا زنها به شکل بازجویی مردان را مورد بازخواست قرار میدهند. یکی از عواملی که موجب دوری زن و شوهرها از یکدیگر و تلخی روابطشان میشود (به خصوص زوج هایی که با عشق ازدواج کرده باشند)، کمرنگ شدن مبادلات احساسی و عاطفی آنان نسبت به روزهای اول زندگی است، و جانشین شدن نظام مدیریتی و دستوری میباشد. به طور معمول دختران و زنان جوان امروزی گرایش بیشتری به سلطه جوییهای مخرب و مدیریت شوهرانشان دارند، که این موضوع خود عامل تخریبی مهمی در سُست شدن روابط زن و شوهر است، که از نتایج منفی آن میتوان به دروغگویی، سرد مزاجی، دلسردی، پشیمانی، کم توجهی، دوری و… حتا خیانت مرد اشاره کرد.
محرومیت جنسی و بی میلی جنسی
یکی از وظایف اساسی زن، به جهت نقش آن در جلوگیری از انحرافات اخلاقی، ارضای نیاز جنسی شوهر است، زیرا تأمین این نیاز یکی از کارکردهای اصلی خانواده محسوب میشود. اجتناب همسر از انجام این وظیفه، میتواند مرد را دچار عصیان و گناه کند و یا در اثر مقاومت و خودداری از ارضای نامشروع، با مشکلات روحی و روانی مواجه نماید، به ویژه در سال های اولیه ازدواج. در اسلام مسأله تمکین زن از شوهر در هنگام نیاز مرد، از حقوق شوهر محسوب میشود. ولی اگر مرد در آمیزش جنسی رضایتمندی زن را نادیده بگیرد و به شرایط روحی و روانی و جسمی او توجه نکند و یا زمینه لازم را برای ارضای جنسی زن فراهم نکند و فقط درصدد ارضای جنسی خود باشد، زن احساس میکند که تنها ابزاری است تا نیاز مرد را فراهم کند و اغلب در ارضای جنسی، ناکام میماند و این رفتار مرد را خودخواهی او برمیشمارد، درنتیجه از عشق و علاقه زن به شوهر کاسته شده و فضا برای ایجاد درگیری و تنش و رفتار آزاردهندة زن فراهم میشود.
در برخی موارد، گرچه زن از آمیزش جنسی با همسر خودداری نمیکند و به ظاهر با آن مخالفتی ندارد، اما این عمل را با سردی و بی میلی تمام انجام میدهد که در چنین وضعیتی، میزان اطفاء شهوت مرد بسیار پایین است و احساس محرومیت میکند، ازاینرو زنانی که خود لذتی نمیبرند، ولی به امیال شوهرشان پاسخ میدهند و تصور میکنند که بدین وسیله به او خدمت میکنند، غلط و اشتباه است … سردی جنسی زن و بیمیلی او در لذت رساندن به شوهر میتواند سبب سردی همسرش شود، زیرا شوهر در واقعی بودن احساس او تردید میکند.
یادآوری: گرچه در بیشتر موارد خشونت از جانب مردان به زنان اعمال میشود، ولی در پارهای اوقات این زنان هستند که با توهین، تحقیر، محرومیت جنسی، بداخلاقی، قهر و … مردان را مورد خشونت پنهان قرار میدهند. برخی جامعه شناسان دلایل خشونت را بیشتر عواملی فردی مانند: سن ازدواج، مشکلات اقتصادی، میزان درآمد، تحصیلات، نوع شغل و ویژگی هایی چون پرخاشگری در مردان یا حاملگی در زنان میدانند. جامعه شناسان دیگر علاوه بر این عوامل، معتقدند تا زمانی که ساختارهای جامعه براساس برتری مردان نسبت به زنان شکل گرفته باشد و در سازمانها و نهادهای اجتماعی و موقعیتهای شغلی مردان دارای موقعیتی برتر باشند، بازتاب همین برتری در خانواده نیز نمایان میشود و مردان در روابط خانوادگی، گاها خود را محق به استفاده از خشونت خواهند دانست، و برخی زنان نیز این وضعیت را طبیعی میدانند و واکنش خاصی در برابر آن نشان نمیدهند، یعنی پذیرفتن مردسالاری اجتماعی.
سلام.روزتون بخیر باشه.من کاملا قبول دارم که نباید با سرد شدن و بی تفاوتی در زندگی برخورد کرد.ولی وقتی که من نوعی هم نیازهای زیادی به عنوان یک زن دارم وقتی که بیان میشه و اغز طرف مقابلم فقط میشنوم که درست میشه و بعد از اون هیچ کاری انجام نمیشه و هم چنان ادامه داره باید چیکار کرد؟اگر هم سردی نکنم که این روند همینطور ادامه پیدا میکنه تا جایی که هیچ خواسته ی من مهم نباشه.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمته شما…به نظرم حربه ی قهر و بداخلاقی که خانم ها استفاده میکنند بدترین اشتباه و بدترین صلاح است”ای کاش به جای قهرو بداخلاقی صحبت کردن مصالمت امیز رو جایگزین میکردن.
ممنون از مطالب بسیار آموزنده تان