مشكلات زندگی ما:
در زندگی شهری با توجه به فشارهای روانی محیطي – اجتماعي، آلودگی های صوتی و دیگر ناهنجاری ها – که اثرات نامطلوب فراوانی بر روان ما دارد- مقدار زیادی نیروی ذهنی از بین ميرود؛ از اينرو به طور معمول توان لازم جهت مقابله با مسایل و کنار آمدن با مشكلات روزمره را نداريم. ما فقط برای کار کردن و متحمل شدن تنش ها و فرو خوردن خشم خویش که در اثر مسایلی که گاهي نمیتوانیم دخالت مستقیمی در جریانشان داشته باشیم- به دنیا نیامده ایم. رسالت ما درگیر شدن در تمام جنبه های زندگی و تلاش و تلاش و تلاش است؛ حتا اگر در اين راه بازنده شويم.
هر انسانی به ندای درونی خود بیش از هر چیز دیگری گوش میدهد. آنچه ندای درونیمان میگوید به گذشته ما بستگی دارد که شامل تجارب و خاطرات است. در طول روز، حواسمان باشد که در ذهنمان چه ميگذرد؟ آیا ذهن خود را درگیر چیزهای نادرست و بد کرده؟ یا به موارد مثبت و لذتبخش فکر میکنیم؟ آیا ميتوانيم خودمان را برای رسیدن به خواسته هاي مثبت تشویق کنیم و یا ممکن است به خاطر چیزهای بدی که اتفاق میافتد خود را سرزنش نماييم؟
اگر فقط بنشینیم و غُر بزنیم که چقدر روزگار در حق ما بی انصافی کرده است، هیچ چیز درست نمیشود. وقتی اتفاقات خوب برای ما می افتد، خوشحال میشویم و احساس سعادت میکنیم؛ اما نباید برای شادی و خوشحالیمان فقط روی اتفاقات خوب – که شاید هم نادر باشند- تکیه کنیم. نوع نگاه انسان به حوادث تلخ، رابطه مستقیمی با میزان درد و عذاب ناشی از آن حادثه دارد. اگر با دیدی روشن و مثبت به حادثه نگریسته شود، نکات مثبت و آموزنده ای در آن میتوان یافت که تسکین بخش و آرامش دهنده است.
باورهای غلط
باور غلط، دشمن انسان است و زیان فراوانی به زندگی وارد میکند. یکی از این باورهای مخرب، عبارت است از:((محکوم به جبر سرنوشت هستیم)). در مقابل، اعتقادات و باورهای سازنده ای وجود دارد که باعث آرامش و آسایش زندگی میشود؛ به طور مثال: ((اعتقاد به اینکه خدا، پشت و پناه ماست و آنچه در زندگی رخ میدهد، تفضل الهی است؛ باور به اینکه انسان ارزشمند است و با تکیه بر ارزش های درونی خود میتواند بهترین باشد؛ به عبارتی خواستن، توانستن است)).
انسان ها از آواز خواندن زیر باران، ترانه ها و اشعار عاشقانه میسازند، اما در زندگی واقعی وقتی خیس میشوند، غُر میزنند. انسان امروز، بيشتر به دنبال راحتی و آسایش خود است تا آرامش اش! بخش اعظم اضطراب ها و نگرانی های ما ناشی از همین اعتیاد به راحت طلبی است. همه ما در زندگی با ناملایمات زیادی روبرو میشویم؛ مورد انتقاد قرار میگیریم؛ طرد میشویم؛ خسته و بی پول میشویم و… ؛ پس چرا وقتی روزهای بد از راه میرسند با آنها به عنوان بخشی از زندگی كنار نمي آييم و مدارا نمي كنيم؟
ممکن است به نظر برسد نعمت ها و امکانات زندگی، برای برخی مثل آبی که از یک چشمه بجوشد، بر صفحه زندگیشان جاری میشود، آنهم با کمترین تلاش و بدون هیچ زحمتی. شاید کسانی باشند كه چاه آبي هم ندارند و مثل ما همواره مجبورند با بیل و کلنگ بهجان زمین بیفتند تا به باریکه آبی برسند. میتوانیم دست روي دست بگذاريم و مدام حسرت آنهايی را بخوریم که چشمه آبی دارند یا دنبال یافتن آب برویم و به دست خود چاهی بکنیم؛ تصمیم نهایی با ماست.
باورهای مثبت
انسانهایی که فعالیت و امورشان را با نگرش و باورهای مثبت آغاز میکنند، دستاوردهای مثبتی به دست میآورند؛ آنها چون اعتقاد دارند که موفق میشوند، پس به پیروزی میرسند. انسان های پیروز ابتدا در ذهن خود برنده میشوند؛ سپس این موفقیت را در صحنه زندگی به دست می آورند.
باید باورداشته باشیم که توانایی آفریدن زیباترین زندگی را داریم؛ سپس با این باور زيبا، شیرینترین لحظات را برای خود و اطرافیان مهیا سازیم. صبح که از خواب بلند میشوید، آمادهی رویارویی با روزی تازه باشید. به امکاناتی که داريد برای به دست آوردن یک زندگی شاد و لذت بخش فكر کنيد. افکار شما دنیا را تکان نمیدهد، اما مطمئن باشید که حتماً دنیای خودتان را میسازد. برخورد بسیاری از مردم با زندگی به طور اسفناكي ناامید کننده است؛ آنها از خیر همه خوشی های زندگی میگذرند و تنها منتظر مي مانند گرفتاري و مشکلی سر راهشان سبز شود، تا بر عقیده بیچاره بودنشان مُهر تأیید پررنگتری بزنند.
هر لحظه، گنج بزرگي است
زندگی ما همانی است که در آن لحظه جاری است و وجود دارد و امروز همان فردایی بود که دیروز به فکرش بودیم و برای آن نقشه می کشیدیم. هرلحظه، گنج بزرگي است؛ پس گنج تان را مفت و بیهوده از دست ندهيد. بدانید که زمان، منتظر هيچكس نمي ماند. یکی از جلوه های آرامش بر اساس میزان توانایی زیستن در لحظه حال مشخص میشود؛ صرف نظر از آنچه دیروز رخ داده و فردا ممکن است اتفاق بیفتد. حال، زمانی است که ما در آن به سر ميبریم. از این دیدگاه کلید شادی و خرسندی، متمرکز ساختن ذهن بر لحظه اکنون است.
زیستن در زمان حال بدین معناست که ما از هرکاری که در حال انجامش هستیم به خاطر خود آنکار لذت ببریم و نه اینکه تنها به دنبال هدف نهایی آن باشیم. زیستن درحال، به معنی دلپذیر نمودن لحظه جاری، به جای دور انداختن آن است. این تصمیم ماست که لحظه به لحظه زندگی را واقعاً زنده باشیم؛ لذت ببریم و شادمانه زندگی کنیم.
اصل مهم اين است كه ما هر روز را به بهترين شكل ممكن به پايان ببريم. ما اکنون را داریم؛ دیروز یک خاطره است و نمی توانیم آنرا تغییر دهیم؛ فردا هم بيشتر یک خیال ذهني است. اگر به فكر دیروز و نگران فردا باشیم، ممکن است بخش بزرگی از زندگی را – که در زمان حال وجود دارد – از دست بدهیم.