فرهنگ انتظار
فرهنگ انتظار دربردارنده امنیت اجتماعی و رسیدن به کمال مطلوب است. انسان منتظر هم مراقب خود است، هم مراقب و ناظر اجتماع، سبک زندگی مجموعهای از گرایشها، كنشها و عملکردهاست که بر اساس بینش و جهانبینی هر کسی نسبت به رویدادها و وقایع شکل میگیرد و فرد با بهرهگیری از آنها، افزون بر رفع نیازهای جاری خود، روایت خاصی از هویت شخصی را در برابر دیگران، مجسم میسازد، و در واقع از این نظر میان قشرهای گوناگون اجتماعی، تمایز به وجود میآورد.
انتظار به معنای گشایش است، در فرهنگ لغت انتظار یعنی چشم داشتن به یک رویداد خوب و آغاز یک گشایش بزرگ. آنچه مسلم است در انتظار؛ نوعی امید وجود دارد و همیشه انتظار با امید در رابطه است، همانند مادری که منتظر دنیا آمدن فرزندش است، و به این امید سختیهای دوران بارداری را تحمل میکند، یا کشاورزی که به امید رسیدن و پُرباری محصول سختیهای کاشت و داشت را به جان میخرد به امید روزی که به گشایش بزرگی برسد .
با توجه به اینکه انسانها همواره در پی اتکا به نقطه اتصال و امیدی هستند تا از طریق آن منتظر به نتیجه رسیدن افعال و اعمالشان باشند ازاینرو قرار گرفتن در وادی انتظار به معنای اتکا به امیدی است که انسان را به فعالیت و نشاط در راه آن وادار میکند، تا آنجا که با قرار گرفتن در مسیر انتظار و اتکا به موعود مورد توجه دغدغههایشان کاسته شده و از اضطراب و وحشت دور میشوند. به بیان روشنتر فرآیند انتظار در رفع کاستیهای اخلاقی جامعه نقش موثری را ایفا میکند.
بیتردید انتظار نه تنها در فرهنگ تشییع بلکه در تمامی ادیان و فرهنگها ستودنی است. چون انتظار آمیخته با کوشش، تلاش و امیدواری است، و انسان منتظر در راه رسیدن به محبوب خود همواره تلاش میکند تا بر مسائل و مشکلات موجود فائق آید .
در فرهنگ تشییع دو نقطهی عطف وجود دارد که عبارت است از فرهنگ عاشورا و نیمه شعبان که فرهنگ انتظار حلقهی اتصال تشییع است. پژوهشگران معنقدند؛ در بطن امید اصلاح و تربیت وجود دارد و در بطن انتظار لوازم و سازوکار اصلاح و تربیت جامعه قرار گرفته است. درنتیجه منتظر بودن یعنی حرکت به سوی بهترینها و کسانی که برای تبیین فرهنگ انتظار تلاش میکنند هرگز دست روی دست نمیگذارند و همیشه در مسیر صعود قرار دارند و هیچگاه سقوط را باور ندارند، به این خاطر دست به اصلاح و تربیت میزنند تا روح امید را در جامعهی منتظری که اجتماعی پویا است، زنده نگاه دارند.
فرهنگ انتظار یعنی رسیدن به کمال مطلق. ازاینرو خانواده و مسئولان فرهنگی و تربیتی باید برای رسیدن به کمال مطلق که هنگام ظهور منجی بشریت بهوقوع میپیوند خود و جامعه را آماده نمایند و با استفاده از پتانسیلهای لازم نسبت به تربیت فرزندان و جوانان جامعهی اسلامی با وارد کردن سبک و شاخصههای زندگی اسلامی – ایرانی، انگیزهی لازم را برای اصلاح آمیخته با انتظار و حرکت به سمت کمال مهیا آماده کنند. یکی از مولفههای مهم در این مسیر دوری مسئولان از فساد در همهی ابعاد آن است.
در فرهنگ انتظار دو مکانیزم درونی و بیرونی مدیریت اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. مکانیزم درونی انتظار در فرهنگ شیعه همان عامل پویایی و حضور دائمی یک ناظر بر افعال و اعمال زندگی میباشد که از اهمیت بسیاری برخوردار است. احساس حضور امام زمان در جامعه از موثرترین مکانیزمهای درونی است که فرد را از ارتکاب به گناه باز میدارد.
در کنار آن مکانیزم بیرونی انتظار، عاملی برای جامعهپذیری و نظارتهای اجتماعی است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی بروز میکند، زیرا انتظار واقعی و سازنده، انتظاری است که موجب کاهش ناهنجاریهای اجتماعی و دوری از جرم و جنایت میشود، بهطوری که کارکردهای واقعی انتظار را در سطح جامعه به نمایش بگذارد.
مهمترین کارکرد اجتماعی انتظار همین مدیریت اجتماعی است، مدیریتی که ارزشها و هنجارهای ارزشی و بالنده را گسترش داده و مانع هرگونه انحراف میشود، تا جاییکه میزان رفتارهای خود را مطابق با آنچه بدان امید دارد و کسی که منتظر اوست تطبیق میدهد. یعنی انتظار واقعی نه تنها کارکرد فردی دارد، بلکه کارکردهای اجتماعی به مراتب گستردهتری از آن دارد، زیرا مسئولیت زاست و شخص مسئول همواره در پی کاهش ناهنجاریهای فردی و اجتماعی است. انسان در سایه انتظار درصدد برمیآید تا بهترین اعمال را انجام دهد چون به این مسئله معتقد است که همیشه امام زمان (ع) در آنجا حضور دارد، ازاینرو انسان منتظر هم مراقب خود است هم مراقب و ناظر اجتماع.
انسان متعالی در فرهنگ مهدویت همه ویژگیهای یک انسان سالم را داراست، از جهت اینکه پیرو فردی است که میداند هم حضور اجتماعی دارد و هم دربردارنده تمامی خصوصیات یک انسان متعالی که از انبیاء و اولیاء به او رسیده است، لذا همانندسازی با چنین انسانی نه تنها در سلامت روح و جسم بلکه رفع اختلالات و کمبودهای اخلاقی و اجتماعی نیز موثر است، زیرا فرد دنبالهرو کسی است که هیچ کمبودی نداشته و هر آنچه دارد تعالی یافته و الهی باشد. درنتیجه عنصر انتظار افراد را متفاوت از دیگران میکند و یا آنچه که قبل از درک مفهوم انتظار بودهاند. فرد منتظر دارای ویژگیهایی است که دیگران از آن برخوردار نیستند و قابلیتها و ظرفیتهایی که فرد منتظر دارد او را برای رسیدن به هدف و پافشاری بر امیدواری که موجب صفای باطن و رسیدن به آرامش میشود را در او افزایش میدهد، درنتیجه در پی توجه و تلاش برای افزایش قابلیتها و استفاده از ظرفیتهای روحی و استعدادهای خود همواره در تلاش است تا خود را همانند موعودی کند که انتظارش را میکشد.
انتظار نه تنها به معنای دست روی دست گذاشتن و صرفا به امید آمدن منجی و درست شدن کارها به دست ایشان نیست، بلکه نوعی تلاش جمعی در قالب تحرکات مثبت اجتماعی میباشد. از این منظر نگاه ما به مقولهی انتظار متفاوتتر از نگاه دیگر ادیانی که منتظر موعود هستند میباشد. نگاه منتظری که مایل است جامعه را اصلاح کند بر این مدار قرار دارد که در مقابل امام غایب مکلف به انجام دستورات و فرامین اوست. از آن جهت باید هم خود و هم جامعه را برای رفع موانع ظهور یعنی پاکسازی از مفاسد آماده کند و در سبک زندگی فردی و اجتماعی شخصیاش تحولاتی را رقم زند، که نه تنها یک وظیفه بلکه مسئولیت اوست.
به این ترتیب اگر زمینهسازی برای ظهور حضرت مهدی (ع) در اولویت اهداف زندگی انسان مسلمان شیعه مذهب قرار گیرد و با علم و معرفت نیز همراه باشد، علایق، گرایشها و عملکرد فرد را نیز تحتتاثیر قرار خواهد داد. در واقع این هدف مقدس، اهداف جزئیتر زندگی را دوباره تعریف میکند و بر این اساس سبک خاصی از زندگی شکل میگیرد، مسلما تغییر سبک زندگی براساس مهدویت و انتظار واقعی موجب تغییر در عملکرد فردی و اجتماعی و تفاوت زاویه نگاه به زندگی در دنیای انتظار میشود.