شبکههای اجتماعی و بردگی نوین:
گسترش شبکههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطاتی نوین مثل اینترنت به سهولت تعاملات اجتماعی و کاهش فاصلهها کمک کرده است. یکی از مهمترین دلائل راهاندازی و توسعه شبکههای اجتماعی تسلط بر خانوادهها به عنوان مهمترین کانون اجتماعی بوده است. هنگامی که دشمن بتواند بر خانوادهها تسلط یابد مسلما ارزشها، هنجارها، فرهنگ، آداب و رسوم و تمامی کیان جامعه را هدف گرفته است. شبکههای اجتماعی به دلیل حجم بالای اطلاعات درست و نادرست و تبلیغات فریبنده و چشمنواز میتوانند خانوادهها را تحتتاثیر خود قرار دهند و به تغییر سبک زندگی منجر شوند. یعنی اعتقادات فرد را به گونهای تغییر میدهند که خود او متوجه تغییر رفتار در زندگیاش نمیشود.
یکی از مشکلات شبکههای اجتماعی عادت کردن کاربران به آن است. فرد با بیدار شدن از خواب به اولین چیزی که توجه میکند تلفن همراه یا کامپیوتر است، و کمتر به دیگر اعضاء خانواده توجه میکند. بسیاری از مردان و زنان متاهل، ساعات زیادی صرف هرزگردیهای اینترنتی یا چت بازیهای وایبری میکنند که گاه تا نیمههای شب و حتی تا سپیده دم ادامه دارد که متاسفانه آسیبهای جدی به حریم خانواده و زندگی مشترک وارد میکند.
در این شبکهها گروههای گوناگونی با عناوین هنری، فرهنگی، ادبی، سیاسی، خبری، ورزشی وامثالهم تشکیل شدهاند برخی مردان و پسران عضو این گروهها با حفظ ظاهری موجه و متشخص نشان دادن خود پس از شناسایی دختران و زنان، در چتهای خصوصی تلاش میکنند روابطی خارج از چهارچوبهای شرعی و اخلاقی با آنان برقرار نمایند. در این گروهها، حریم محرم و نامحرم در بسیاری از موارد میشکند.
درحقیقت شبکههای اجتماعی به نوعی اعتیادآور هستند، همین اعتیاد به فضای مجازی میتواند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و باورها را تخریب کند. شبکههای اجتماعی ما را دچار بردگی مدرن کردهاند، اسارتی رسانهای. جذابیت و سرگرمی فضاهای مجازی چنان فرد را مشغول میکند که دیگر نمیتوان از او انتظار کتابخوانی داشت، که به عدم تمایل به مطالعه و کاهش پتانسیل ذهنی برای اندیشیدن میانجامد.
انسان به دنبال تایید شدن و تایید گرفتن از دیگر همنوعان خویش است، ازاینرو در فضای مجازی بیشتر از دیگر مکانها و توسط افراد غریبه نوازش میبیند، البته اغلب این تاییدها را به صورت غیر نادرست به دست میآورد. روانشناسان معتقدند انسان باید در کانون خانواده و توسط اعضای خانواده تایید و نوازش شود و به همدیگر نوازشهای لازم را هدیه کنند، تا دیگر نیاز و کمبود و خلاء عاطفی در وجودشان باقی نماند تا به دنبال کسب غیرمتعارف آن از غریبهها باشند. متاسفانه با عدم ارضای نیازهای عاطفی در کانون خانواده برخی کاربران منحرف از ضعف عاطفی افراد سوء استفاده کرده و از این طریق به آرامی سعی در جذب مخاطب خود دارند.
آنان با نوازشهای عاطفی و بیان احساسات مشترک و هر آنچه که مرد یا زن نتوانسته در کانون خانواده بدان دست بیابد به آرامی خود را به فرد نزدیک کرده و کم کم زمینه روابطی نامشروع عاطفی مجازی را به وجود میآورند. چنین روابطی میتواند به سُست شدن عواطف زناشویی و حتا طلاق عاطفی بیانجامد. زیرا وابستگی به فردی دیگر و انتظار ملاقات او در شبکههای اجتماعی و تامین عاطفی کم کم شخص را (چه زن چه مرد) از اعضای خانواده دور و حتی نسبت به آنها دلسرد و او را دچار پارداوکسی میکند که بین اعضای خانواده و دوست مجازیاش دست به انتخاب بزند.
این مساله نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا منجر به طلاق، خیانت و جرائم دیگر شده است. پژوهشگران معتقدند هنگامی که زنی توسط همسرش مورد تایید یا نوازش عاطفی قرار نمیگیرد بر حسب نیاز به این موارد گرایش نشان میدهد. متاسفانه اخیرا مشاهده میشود زن و شوهر هرکدام در گوشهای از منزل با موبایل خود سرگرم هستند و اغلب ارتباطی کلامی و چشمی بین آنها رد و بدل نمیشود. حتی برخی خانوادهها برای اینکه راحتتر به فعالیتهای اینترنتی خود بپردازند و فرزندان مزاحمشان نشوند، برای کودکان که در سنین استفاده، شناخت و درک وسایل ارتباطی نو نیستند چنین ابزارهایی تهیه کردهاند تا آنها را نیز مشغول و سرگرم کنند، غافل از این که ضربه کاری بدی را به کانون خانواده وارد میکنند.
فاصله گرفتن همسران از یکدیگر، کمرنگ شدن روابط جنسی، از بین رفتن حریم و حرمتهای خانوادگی، بی اعتمادی به همسر، کمرنگ شدن ریشههای ارتباطی بین همسران، گسترش طلاق عاطفی و متعاقب آن طلاق شرعی از تبعات هرزگردیهای متاهلین در شبکههای اجتماعی است. روابط عاطفی جدید، اعتماد مجدد به شخصی دیگر غیر از همسر واقعی و به طورکلی توجه به این ارتباطهای نامشروع اخلاقی به بدبینی، سوءظن، حسادت و… منجر شده تا جایی که حتی میتوانیم شامل ناهنجاریها و جرم و جنایت در خانوادهها باشیم.
مسلما دوران اشغال نظامی کشورها و غارت ثروتهای ملی دیگر گذشته است. روشهای نوین سلطه بر ملتها و بردهداری مدرن نفوذ و تسلط بر فکر و اندیشه مردم یعنی تسلط فرهنگی است. نباید از اهداف پشت پرده راهاندازی شبکههای اجتماعی غفلت کنیم. بايد به مردم آموزش داده شود تا افراد راه خود را آگاهانه انتخاب کنند و از آغاز با قدم نگذاشتن در چنین وادی خطرناکی شاهد پایان نافرجام خویش نباشند. باید با مدیریت و کارشناسی بتوان روابط بین زن و شوهر را مهندسی و از نو تعریف کرد، مهندسی ارتباط و انتخاب آگاهانه زندگی زناشویی و مدیریت رسانهای بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی شبکههای اجتماعی است. نمیتوان مزایای شبکههای اجتماعی را نادیده گرفت بلکه باید استفاده مطلوب و مناسب از آن نمود. متاسفانه رسانه ملی در این زمینه کم کاری کرده است.