دنیا بر میل ما نمی­چرخد

دقیقه به دقیقه­ زندگی، نعمتی بی­ همتا و موهبت و سعادتی، در چنگ ماست که باید بتوانیم پتانسیل آن را به نفع خودمان آزاد کنیم. زندگی مجموعه ­ای از انتخاب­ هاست، همیشه امکان انتخاب داریم اتفاقات به اشکال مختلف روی می­دهند. شاید ترجیح بدهیم که رویدادها و جریانات پیش آمده به­ طرز خاصی رخ دهند، ولی بسیاری از امور به میل و خواسته و اراده­ ما نیستند. نکته­­ مهم این است که بدانیم پاشنه­ دنیا براساس بایدهای مورد نظر ما نمی­چرخد.

یعنی اگر فکر کنیم چرا فلان­ اتفاق این طوری نشد و باید آن­ گونه می­شد و … چنین چیزی نیست. بهتر است به­ جای بایدها و دنبال آن­ها رفتن به انتخاب­ هایی که در پیش­ رو داریم توجه کنیم و عقل و انرژی خود را معطوف­شان نماییم، ازجمله تصمیمات صحیح و درستی که می­توانیم در مواقع و نقاط حساس و کلیدی و سرنوشت­ ساز اتخاذ کنیم تا ما را دچار بحران یا دردسر نسازند.

ولی متاسفانه بسیاری از ما به­ جای استفاده صحیح از ظرفیت­ های ذهنی و توانایی­ های شخصی خودمان برای رسیدن به اهداف مورد نظر، دست به تخریب رقیب و بزرگنمایی نقاط ضعف­ آنان می­زنیم. این کار مثل این است ­که یک ورزشکار به جای افزایش رکوردهایش و تمرینات بیشتر، هنگام مسابقه اقدام به آسیب زدن به حریف ورزشی و تیم مقابل نماید.

در واقع هر روز که از خواب بیدار می­شویم، زندگی فرصتی بی ­نظیر و تازه در اختیارمان قرار می­دهد، می­توانیم این لحظات را با احساساتی غنی شده و سرشار از شور زندگی سپری سازیم و با اعتماد به ­نفس و اتکا به توانایی­ ها و قدرت درونی خویش گام به­ سوی اهداف­مان برداریم، یا با بغض و کینه نسبت به رقیب سیاسی، تجاری، کاری و… به دنبال نقشه کشیدن و تخریب و افکار منفی و نابودی و به زیر کشیدن او/آنان باشیم. درحقیقت با این ­کار لحظات ناب زندگی­مان را با دستان­مان به فجیع­ ترین شکل ممکن تکه­ تکه تلف کرده و نابود می­نماییم.

ما دارای دوستان، خانواده، شغل، فعالیت، میهن، ایمان و مسوولیت­ هایی هستیم که باید به  آن­ها رسیدگی کنیم. می­توانیم به عزیزان و اطرافیان (حتا رقبای سیاسی و شغلی) هر روز پیام­ هایی سرشار از عشق، معنویت، مهر، مثبت ­اندیشی و مضمون­ های دوست­ داشتنی و دل­ انگیز پیشکش و ارسال کنیم که آنان نیز با شاخک­ های انسانی­ شان آن را درک ­کنند و به ما موج مثبت دهند. فراموش نکنیم زندگی کوتاه است، گاه به ­سادگی یادمان می­رود در زمان­ هایی که مشغول کارهایی بیهوده هستیم، زندگی از کنارمان، از لا به­ لای انگشتان دست­مان سُر می­خورد و در می­رود.

اغلب نسبت به ذرات و تکه­ های حیاتی که به ­سادگی از کنارمان می­گذرد بی ­توجهیم. ؛ یافتن بهانه­ های کوچک برای زیستن، حس خوش زندگی، مثل اشعه­ باریک آفتاب صبحگاهی، که می­تواند تسلای خاطری ­باشد. ذره­ های بسیار کوچک سلامتی در دریایی از فراموشی ­ها و ناامیدی­ های، هر یک وسعتی و پهنه ­ای پُر معنا از امید هستند، که می­توانیم آن­ها را به­ خوبی بیابیم. کسانی که به مدت طولانی زندانی بوده­ اند با این تقلای ابتدایی حیات آشنایند. بهتر است همه­ حواس خود را متوجه کوچک­ترین ذرات حیاتی که در دسترس­مان وجود دارد، نماییم.

شايد مفهوم خوش­بختی این ا­ست­که وقتی تجربیات خوب و بد زندگی را كنار هم قرار دهيم، تجربیات خوب­مان بیش­تر باشد. تجربیات خوب می­تواند شامل: شغلی دل­خواه، همسری خوب و همراه، سرگرمی­ ها و تفریحات خوشایند، خاطرات دل­پسند، روابط پر از محبت و علاقه میان اعضای خانواده، تولد فرزند جدید، ملاقات و آشنایی با دوستان و همکاران خوب، سفر، و… باشد، یا موفقیت­ های سیاسی، باز شدن گره­ های کهنه به دست برخی افراد با تدبیر که موجب رضایت خاطر، و خشنودی درونی میلیون­ ها نفر مي­شوند.

برای داشتن احساس خوشحالی می­توانیم توجه و تمرکز خود را روي اتفاقات خوب و مثبت افرایش دهیم. بايد بیاموزیم که چگونه از کوچک­ترین موفقیت­ ها لذت ببریم و از اهمیت آن­ها در زندگی­مان آگاه شویم و برای به حداقل رساندن موارد منفی بیش­تر سعی نماییم. وقتی بر لحظه­ های بزرگ زندگی تاکید و تمرکز کنیم، احتمال شکست و ناامیدی را کاهش می­دهیم و از انواع خوشی­ هایی که در زندگی داریم سرشار می­شویم و احساس خوش­بختی می­کنیم. برای همین است که مردم قهرمانان را دوست دارند چون به آنان حس خوش پیروزی و خوشحالی موفقیت و قدرت را می­دهند که شاید خودشان هرگز توان آن را نداشته ­اند.