تأثير خشونت خانگي:
پدر و مادري كه رفتار قابل پيش بيني ندارند، محیطی سرشار از هراس مداوم برای کودک خود فراهم میسازند، که در این محیط قدرت به ابزار رُعب و وحشت تبدیل میشود، تهدید جای امنیت را گرفته و بی اعتمادی جایگزین اعتماد میگردد. این فضا پنهان کاری را به کودک تحمیل میکند، موضوعی که خود عامل افزایش اضطراب است. چنين ترس مداومی، توانايي هاي کودک را تحت تأثير قرار میدهد. از جمله ممکن است به آسانی نتوانند احساساتشان را بيان كنند، و نسبت به بسیاری از امور بیتفاوت شوند. استمرار این رفتار زشت احتمال توسل والدین به خشونت را بالا برده و ممکن است میزان آن را افزیش دهد که خود به یک دور باطل فرسایشی میانجامد.
تأثير خشونت خانگي بر كودك به عوامل متعددی از جمله ماهيت و نوع آن، اينكه موردی باشد يا دائمی، در چه سن، یا دوره ای از رشد بروز کند وامثالهم نیز بستگی دارد. ميزان رابطه کودک با والدینی كه دست به اِعمال خشونت میزنند از جمله عوامل مهم در تعیین میزان تأثیرپذیری کودک از خشونت است. با استناد به تئوری یادگیری اجتماعی (باندورا) کودکان از طریق مشاهده و تقلید، مدل های متفاوت رفتاری را یاد میگیرند و آن را بروز میدهند. هرچه رابطه بین کودک و والدین نزدیکتر باشد میزان الگوبرداری آنان بیشتر است.
تحقیقات نشان داده اند رفتار کودکان کاملا تحت تاثیر رفتار والدین پرخاشگر بوده و چرخ های از خشونت و پرخاشگری در رفتار اجتماعی را به وجود آورده است. رفتار خشن و متقابل پدر و مادر روی دختران و پسران اثرات متقابل میگذارد. فعل و انفعالات رفتاری نوجوانان، باتوجه به عملکردهای خشونت آمیز والدین، به طور کامل آشکار میسازد، که خشونت بین والدین؛ برابری و توازن قدرت را از بین برده و ساختار خانواده که در شرایط عادی شامل پدر و مادر و فرزندان است را مخدوش میکند.
به عنوان مثال در اثر خشونت پدر با زن، مادر که باید در کنار پدر قادر به تضمین امنیت فرزند باشد از سطح خود نزول میکند. چنین مادری که خود حس امنیت ندارد طبیعتاً نمیتواند امنیت فرزندش را تأمین کند. در واقع خشونت خانگی موجب تغییر نقش اعضای خانواده و جابه جایی جایگاه ها میشود. اگر خشونت والدین را به حساب طرز رفتار آنها بگذاریم، میتوان آنرا به صورت یک رابطه موثر هم در نظر گرفت، که تاثیرش روی کودکان هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم در غالب رفتاری تهاجمی یا اختلال در احساسات، کاملا واضح و ثابت شده است.
این چشم انداز به رفتار خشونت آمیز پدر و مادر وقتی بهتر تاثیر خود را نشان میدهد که در کانون خانواده امری طبیعی، پذیرفته شده و جا افتاده باشد. مفهوم نهفته در این چهارچوب و یافته های پژوهشگران، نتایج وسیعتری را به دست میدهد که نشان میدهند هرگونه اختلال در رفتار انسان میتواند دلیل اختلال در عملکرد و احساس باشد و قابل گسترش در همه جوانب زندگی مثل: ازدواج، خانواده، تربیت فرزند و رفتار اجتماعی است. خشونت والدین و تجربیات به دست آمده از آن راه بروز خشم را به کودک میآموزد. رفتار ناشی از خشم، سردی، یا نفرت، که گاه باعث برخوردهای فیزیکی میشوند، راحتتر از رفتاری ناشی از تهاجم و تجاوز قابل تشخیص است.