خانواده

بهداشت روانی کودک

بهداشت روانی کودک - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

بهداشت روانی کودک

برخی والدین سوال می­کنند آموزش بهداشت روانی کودک از چه موقعی باید شروع گردد و چگونه رعایت شود؟ پاسخ این است که بهداشت روانی باید از همان لحظه اول تولد نوزاد رعایت گردد. یعنی پدر و مادر در حضور کودک شیرخوار با صدای بلند و نابهنجار صحبت نکنند، فکر نکنند این بچه شیرخوار است و چیزی نمی‌فهمد وامثالهم. یک اصل کلی که باید در نظر داشت این است که نباید والدین کاری کنند که کودک احساس گناه کند، آگاهی و شناخت نسبت به اموری که باید از آنها دوری کرد وظیفه‌ی والدین است. اغلب اوقات عکس­ العمل والدین در مقابل خطاهای کودکان بیش از اندازه و زیان­ بخش­تر از خطاهای مرتکب شده کودک است.

درباره‌ی زیان و آسیب­ ترس­های بی‌­جا درکودکان، می­توان به علل دروغ‌های کودکان توجه کنیم. بهترین روشی که والدین می­توانند برگزینند؛ بزرگ نکردن اتفاقات و حفظ اعتدال در تعلیم و تربیت است.

نباید در فاصله‌ی زمانی کوتاه مطالب تربیتی زیاد و متنوعی به کودک گوشزد کرد، چون او را خسته و عصبی می­کند. بهترین روش آموزشی الگوبرداری عملی است. وظیفه والدین ایجاد بستر مناسب برای کسب تجربه مسئولیت‌پذیری و ایجاد شخصیت مستقل در مسیر خودساختگی برای کودکان است. پدر و مادرها نباید به جای فرزندان خود تصمیم بگیرند، بلکه با مشورت با فرزندان چگونگی تصمیم‌گیری را به ایشان آموزش دهند.

کودک عمل همانندسازی و الگوبرداری را ابتدا با مادر (در سال­‌های اول) انجام می­دهد ولی از نظر اصولی لازم است که همانندسازی در سال‌های بعد با والد همجنس خود انجام گیرد. یعنی پسر با پدر و دختر با مادر، سپس با برادر یا خواهر و اعضای دیگر خانواده.

بعضی والدین و حتی برخی متخصصان تعلیم و تربیت عقیده دارند محبت بیش از اندازه والدین کودک را پرتوقع و ناتوان بار می­آورد، این باور به هیچ­وجه صحت ندارد. شاید با کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالانی روبرو شویم که زیاد از حد پرتوقع یا ناتوان هستند، ولی علت آن محبت زیاد نیست، بلکه تربیت غلط خانوادگی است.

به اجرات می­توان گفت که محبت و ابراز عشق و دوستی هر قدر هم زیاد باشد اثر منفی در تربیت کودک ندارد. ولی مساله مهم آن است که محبت زیاد نباید باعث گردد که والدین نقش حیاتی خود را به­ عنوان مربی فراموش کنند. یعنی محبت نباید جلوی رشد اعتماد به نفس و مسئولیت‌پذیری و عزت نفس کودک را بگیرد.

کودک از همان ابتدا در ارتباط با بزرگسالان اطراف خود مادر پدر و دیگران باید متوجه گردد که از او انتظاراتی دارند. کارهایی هست که او می­تواند انجام دهد. ولی کارهایی هم هست که قادر به انجام‌شان نیست.

هنگامی که کاری را برای کودک ممنوع می­کنید تنها به گفتن کلمه نه بسنده نکنید، بلکه علت آن را هم با یک جمله بازگو کنید: «نباید به کوچه بروی چون دیگر شب است». زمانی که فرزندان مرتکب خطایی می‌شوند به آن‌ها چه می­گویید؟ کودکان به محتوا و شکل توجه می­کنند، نه فقط به واژه­‌هایی که بزرگترها می­گویند. کودک تا دو سالگی هیچ درکی از مفهوم تمیزی ندارد پس تذکر برای تمیز بودن و کثیف نکردن خودش امر بیهوده‌­ای است.

کودکان هنگامی که کلمات زننده به زبان می‌آورند یک­بار تذکر بدهید و دیگر هیچ توجهی نکنید. وقتی کودکان را تهدید می‌کنیم در واقع آنان را تشویق به انجام دوباره عمل منع شده  می‌نماییم. مثلا وقتی به کودک می­گوییم: اگر یکبار دیگر فلان کار را انجام دهی؟؟ کودک به واژه­ها توجه نمی­کند، او فقط این قسمت از حرف ما را می­‌شنود؛ که یکبار دیگر آن­کار را انجام بدهم، وگرنه ناامید خواهد شد. چنین هشدارهایی شاید از نظر بزرگترها معقول باشند، ولی نه تنها دردی را دوا نمی­کند، بلکه معمولا کار را هم بدتر می­کند.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید