برخورد با سختیهای زندگی
بعضیها در برخورد با سختیهای زندگی به مشکلات، مثل ابرهای تیره ای نگاه میکنند که بالای سرشان قرار دارد. مشکلات برای بسیاری از افراد، باعث فشارهای روانی یا استرس میشود و زندگیشان را همانند زمین لرزههای شدید تکان میدهد و آشفتگی و بینظمی، آن را مختل میسازد.
ما چون انسان هستیم و دارای نقاط ضعف، در طول زندگی، در برخورد با سختیهای زندگی احساس ناکامی و درماندگی را تجربه میکنیم. هر چه سنمان بالاتر میرود، متوجه میگردیم امکان دستیابی حتمی به تمامی امیال و آرزوهایمان وجود ندارد ازاینرو، گاه موانعی سر راهمان پیدا میشود.
برخی از ما در برخورد با سختیهای زندگی و در برابر مشکلات احساس ضعف کرده و عقبنشینی میکنند و عملا انزوا و گوشهگیری را برمیگزینیم. و خود را ضعیف و فاقد اعتماد به نفس میپنداریم، به طوری که حتی در فکرِ راهحلی هم برای مشکلاتن خواهیم بود.
انسان باید مانند یک راننده فرمان حرکت اتومبیل خود را در اختیار داشته باشد، او باید در زندگی با قدرتِ اراده و دقت و حواس جمع مراقب هر نکتهای باشد تا در برابر مشکلات، شکست نخورد.
اشخاص با اراده دارای اهدافی معقول و منطقی هستند و مشکلات و موانع نمیتواند جلوی پیشرفتشان را بگیرد. ولی کسانی که در برابر مشکلات از خود ضعف نشان میدهند، همانند تکههای چوب شناور روی رود، خود را تسلیم حوادث میکنند، و کوچکترین سختی، سبب دلسردی و ناامیدیشان میشود.
«انسانها دارای قوهایی هستند که خودشان از آن خبر ندارند. آنها میتوانند به این واسطه بر مشکلات، پیروز شوند و راهی بهتر انتخاب کنند. انرژیِ اراده آنهاست که میتواند از کوهها، کاه بسازد و موانع را از سر راهشان بردارد. پس در مشکلات زندگی، خودمان را قوی و با اراده جلوه دهیم»(ازمیل به تغییر تا لذت تحقق آن- فرانسواز کوریلسکی ـ بیلیار، ترجمه: الهه رضوی، تهران: مدیریت صنعتی، ۱۳۷۸، ص ۱۶۰).
[…] و کامیابیهایی داریم، خواه ناخواه رنج، مُصیبت، شکست، تلخی و ناکامیهايي نیز گریبانمان را میگیرند و مجبوریم با بسیاری مشکلات […]