انتظار سرشار از امید
انتظار معیار ارزش انسانهاست؛ آرزوی انسانها، معیار مناسبی برای سنجش میزان رشد و کمال و آگاهی آنهاست. انتظار نقش مهمی در سازندگی اجتماع و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد، فضیلت انتظار به عنوان یک عبادت، یک احساس و گرایش عرفانی برای هر انسانی، ارزشمند میباشد.
معنی انتظار در فرهنگ دهخدا یعنی چشم داشتن به یک تحول، یک رویداد خوب و یک گشایش و یا چشم بهراه بودن برای آیندهای مطابق میل و… باتوجه به این معنا، انتظار مفهومی است که با روح تمامی انسان عجین شده و میتوان گفت همه ابناء بشر به نوعی منتظرند. روح انتظار وادی امنی است که هرکس وارد آن شود، از آسیب، دغدغه و اضطراب، آسوده میگردد.
انتظار حلقه اتصال شیعه با معصوم است. انتظار معمولا به حالت کسي گفته ميشود که از وضع موجود ناراحت است و براي ايجاد شرایط بهتر تلاش ميکند. مسئله انتظار حکومت حق و عدالت مهدي و قيام مصلح جهان در واقع متشکل از عناصر نفي و اثبات است؛ عنصر نفي همان بيگانگي با وضع موجود است و اثبات خواهان بهتر شدن شرایط. هردو قسمت آن سازنده و عامل تحرک و آگاهي و بيداري است، یعنی اگر اين دو وجه در روح انسان ريشه بدواند سرچشمه اعمال دامنه دار بسیاری خواهد شد. از جمله دوری از ظلم و فساد و حتي مبازره با آنها از يک سو، و خودسازي و خودباوري و کسب آمادگيها جسمي و روحي و مادي و معنوي براي شکل گرفتن آن حکومت واحد جهاني و مردمي از سوي ديگر.
انسان اگر آلوده و ناپاک باشد چگونه ميتواند منتظر انقلابي باشم که شعله اولش دامان آلودگان را ميگيرد؟ زيرا چگونگي انتظار همواره متناسب با هدفي است که در انتظار آن هستيم. چنين تحولي نيازمند عناصر با ارزش انساني است که بتوانند بار سنگين چنان اصلاحات وسيعي را در جهان بدوش بکشند. اين موضوع خود نیاز به بالا بردن سطح انديشه و آگاهي و آمادگي روحي و فکري براي همکاري در پياده کردن آن برنامه عظيم است. تنگ نظري، کوته بيني، کج فکري، حسادت، نفاق و… با روحیه منتظران سازگار نيست.
منتظران راستين در عين حال باید در اصلاح ديگران نيز بکوشند. زيرا برنامه عظيم و سنگيني که انتظارش را ميکشند فردي نيست بلکه کاری گروهی، دسته جمعي و همگاني میباشد. انسان منتظر نباید در مفاسد محيط و و آلودگیها تسليم شود. اميد به عفو پروردگار، اميد به تغيير وضع موجود، نقطه عطفي در زندگي او خواهد شد و او را به توقف در مسير گناه و بازگشت به سوي پاکي و اصلاح ميکشاند.
به همين دليل اميد را ميتوان همواره به عنوان عاملی موثر در تربيت افراد فاسد شناخت. همچنين مصلحينی که در محيطهاي فاسد گرفتارند بدون اميد نميتوانند خويشتن را حفظ کنند.
بیتردید مکتب انتظار فرا رفتن از وضع موجود و چشم دوختن به افق آینده موعود است. ما به عنوان طلایه داران فرهنگ و تمدن اسلامی، با درکی درست و سازنده از فلسفه انتظار، در عرصه فرهنگی نیز باید شاهد باروری و شکوفایی شجره طیبه فرهنگ مهدوی باشیم و راه را برای تحقق این آرمان بزرگ و مقدس هموار کنیم. باید به عنوان یک انسان منتظر به افق چنین آینده روشنی چشم بدوزیم.
عدهای تصور میکنند انتظار یعنی عدم توجه به سیاست، اقتصاد و فرهنگ، عدم توجه به ظلم و بیعدالتی. در مکتب انتظار کار منتظران به مراتب سختتر از کار کسانی است که در عصر ظهور خدمت میکنند. اولین اصل رهایی انسان از قید خودخواهیها، تملقها، کفر و مظاهر شرک است برای رسیدن به تعالی باید صبور و شکیبا باشد که این صبر و شکیبایی بدون اتحاد همه آحاد مردم ممکن نمیشود.
انتظار از یک سو انگیزهای برای حرکت به سمت کمال است و از سوی دیگر نوعی امید به آینده، ایجاد وضعیت کمال مطلق هنگام ظهور منجی، را در ذهن فرد منتظر القا میکند.