نقش معلم و مربی :
یک مدرس، مربی، یا معلم خوب، زمانی، شاگرد و هنرجوی خوبی بوده و به استادان خود هنوز احترام میگذارد. استاد باید طوری با هنرجویان برخورد کند، که هرکسی به راحتی و با احساس امنیت و تمایل به طرف او بیاید، بسیار متواضع و افتاده باشد و بتواند بیشترین احترام را به اطرافیان و شاگردان خود بگذارد، تا آنان نیز به سهم خود مبلغ و مبشر رفتارهای پسندیده باشند. او در عین جدی و قاطع بودن، به هیچ روی نباید خشن و عصبی باشد. مربی در سختترین شرایط باید بر اعصابش مسلط بوده تا بتواند بهترین راهحلها را انتخاب نماید.
صبر و بردباری یک مربی و استاد باید از جمله خصوصیات اخلاقی و مثال زدنی او باشد. کسی که سالها مطالعه، پژوهش، تدریس، تمرین، و سختیهای زیادی را متحمل شده، بهتر از هرکسی میداند که با حوصله و صبر، میتوان بر تمامی مشکلات پیروز شد. با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر، میتوان آیندهای روشن و بهتر برای خود فراهم آورد.
با وجود همهی گفتههای بالا، استاد – مربی در هر صورت سرمشق و یک الگوی کامل، برای دیگران و گروه خود میباشد. مربی نه تنها باید از آخرین دستآوردهای علمی و فنی اطلاع داشته باشد بلکه باید از اخبار و رویدادهای گوناگون به خوبی آگاه شود و آنان را در اختیار دانشجویان و هنرجویانش هم قرار دهد.
مربیها و استادان، درحقیقت هنجارسازانی هستند که بدون حمایت و پشتوانهی مالی، تنها به همت خودشان به جنگ ناهنجاریهای اجتماع میروند و وظیفهی بالقوهی سالمسازی اخلاقی در جامعه و به فعل درآوردن آن از عمق به سطح را برعهده دارند. آنان فقط وظیفهی تدریس و آموزش کلاسیک را بر عهده ندارند، شخصیت اخلاقی و اجتماعی آنان سرمشق بسیاری از شاگردانشان خواهد بود. ازاینرو نقش تعیین کنندهای در تربیت اجتماعی افراد بازی میکنند.
مربی واقعی تنها وظیفهی پرورش فنی و علمی شاگرد یا هنرجو را ندارد، او نسبت به امور اخلاقی و تربیتی هنرجویان، دانشجویان و… نیز حساس است، و با دقت، رفتار آنان را پیگیری میکند و سعی در رفع نواقص اخلاقی و تهذیب معنوی آنان نماید. درواقع مربی سعی میکند از خود شخصیت انسانی و اجتماعی والا و ارزنده و بینقصی ارایه دهد. ولی متاسفانه خیلی از استادان و مربیها صرفا از مرحلهی مهارت فنی و حرفهای نمیتوانند فراتر روند.
استاد و مربی نقشی محوری، زیربنایی و تعیین کننده در اذهان عمومی دارد. شعور، درک و بصیرت او نقش مهمی را در رشد و آموزش انواع رشتهها ایفا میکند. اخلاق و عقل، به عنوان دو عنصر اصلی و لازم برای پیشرفت، معرفی شده است. بسیار دیده شده که مربیان حتی در آموزش فنی و تخصصی رشتهی خود، مشکلات زیادی دارند، چه رسد به بخشهای دیگر. مربیهای به نام در کسب دانش فنی، علمی، اخلاقی و روانی کوشا هستند.
مشکل از آنجا بروز میکند که استادان و مربیها تعلیمات و آموزش در بُعد تخصصی خود را به نحو احسن هدف قرار داده و دیگر مفاهیم اخلاقی و انسانی را کنار گذاشته و یا به آن کم توجهی میکنند. درصورتی که تربیت و پرورش نسل جوان تا حد زیادی در دستان آنان است و ایشان نقش تاثیرگذاری بر شاگردان و زیردستان دارند.
مطالعات نشان داده در بسیاری از اوقات نیازها و خلاهای روحی انسان با هوشیاری و راهنماییهای بزرگترهایی که در قامت استاد، مربی، معلم و… ظاهر میشوند قابل برطرف شدن است. مربی و معلم به شکلی مستقیم با برآوردن نیازهای روانی و تقویت بخشیدن به مهارتهای ذهنی هر شاگردی ارتباط دارد. استاد و مربی علاوه بر نظارت مستقیم بر هنرجویان، مسوولیت زیادی برای یاری رساندن به آنان برای برآورده شدن نیازها و یافتن حوزهی نیروی مطلوب با افزایش نیروی روانی تا نقطهای مطلوب بر عهده دارد.
مربی و معلم و استاد باید به نقطه نظرات و نگرشهای هنرجویان و شاگردان و دانشجویان در رابطه با عملکردشان گوش دهد. از آنها بخواهد اهداف مهمی که به آن متعهد شدهاند را مرور کرده و در صورت تمایل تغییر دهند. زمانی که هنرجو عملکردی ضعیف به نمایش میگذارد مربی بررسی کند چه موانعی سد راه اوست؟ آیا میتواند به او کمک کند؟ افراد متعهد تمایل دارند تا شکستها و ناکامیهایشان را به عنوان فرصتهای آموزندهای تلقی نمایند. اما افراد ضعیف که نسبت به تعهدشان ایمان ندارند، ناکامیها را دلیلی برای دست کشیدن از آرزوهایشان میدانند؟
مربی و استاد باید جلوی رفتارهای نامطلوبی مثل: تقلب، ابراز خصومت یا حسادت نسبت به دیگر اعضا، فراموش کردن مهارتها و… را با درایت بگیرد، و این وظیفهای است که از آنان انتظار میرود، تا بهعنوان اهداف انسانی به آن دست یابند. تغییر نگرشها، احساسات، ادراک و رفتارهای دیگران به خاطر چگونگی توفیق؛ همان چیزی است که مدرس بودن و مربیگری موثر با آن سروکار دارد.