اجتماعی

زندگی یک ودیعه­ الهی

زندگی یک ودیعه­ الهی - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

زندگی یک ودیعه­ الهی

عبور از موانع و سدها، فتح تپه‌ها و گذر از دره‌های عمیق زندگی، کاری انسانی است. حل مشکلات یا باز کردن گره‌­هایی که در رویدادهای مختلف زندگی پیدا می‌شوند، هم هنری انسانی است. زندگی، رویایی شیرین و دلچسب مثل قصه­‌های هزار و یک شب نیست، بلکه واقعیات دم از حکایتی دیگر دارد. هر روز دیواری تازه در برابرمان ظاهر می‌شود، یا برای رسیدن به موفقیت یا خواسته­‌ قلبی یا حتا آرامشی نسبی باید سدی را بشکنیم، انگار این رسم روزگار شده.

اگرچه زندگی یک ودیعه­‌ الهی است، ولی حفظ و نگهداری آن نیازمند ذکاوت و تلاش شبانه­ روزی است، نمی­توان دست روی دست گذاشت و انتظار داشت چرخ سنگین زندگی به ­سادگی و خود به­ خود بر وفق مراد ما بچرخد. هرچه دنیا و روابط انسان­ها پیچیده‌­تر شده، ارابه­‌ زندگی نیز از جاده‌­ای سنگلاخ­تر و پرفراز و نشیب‌­تر باید عبور کند، که نیاز به حوصله و قدرت زیاد و تدبیر و هوشیاری دارد.

یک طرف دره‌ای عمیق است، سمتی دیگر صخره‌­ای بلند، راه هم ناهمواره، ارابه ­ران زندگی ما هستیم، که جز با صبر و درایت نمی‌­توانیم از این راه به سلامت عبور کنیم. قطعا و حتما روزی به جاده‌­ای صاف­تر و هموار­تر خواهیم رسید، به ­دشتی فراخ، اما در دشت هموار و صاف هم ممکن است خطراتی ناشناخته در کمین باشند، شاید رودی پرآب و پرخروش، شاید کویری خشک، شاید طوفان و رعد و برق و شاید آفتابی سوزان و…

اگر سرگذشت آدم­های موفق، بزرگ، مشهور و… را مطالعه کنیم. متوجه می‌­شویم که آنان چه ­قدر زحمت کشیده­اند، با چه سختی­ها و مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده‌­اند، که حتا تصورش هم برای ما دشوار می­باشد. مهم تحمل و بردباری و مدارا است، ازاین­رو نیازمندیم تا نظام باورهای خود را گسترش دهیم. تلاطمات و سختی­های مسیر زندگی هریک بهانه‌ای برای آبدیده­‌تر کردن ماست برای آن­که بتوانیم انسانی بهتر و برتر شویم .

تفاوت اساسی میان افرادی که به ­نتایج مثبت دست می­یابند و کسانی­ که به چنین نتایجی نمی‌رسند در همین الگوهای منطقی و منسجم ذهنی (باورها)، یا دست به­ کار شدن و پا گذاشتن در راه تعالی است، راهی که در اختیار همگان هست. ولی مهم توانایی آزادسازی نیروی جادویی درونی خود می­‌باشد. مهم این است که یاد بگیریم چگونه از قدرت ذهن­مان از نیرو و ظرفیت بالقوه‌­ای که در وجودمان داریم، از همت­‌مان، از انرژی (کارمایه) و پتانسیل دست نخورده­‌ حیاتی خودمان در جهت علایق، خواسته­‌ها و آرزوهامان استفاده کرده و برآیند آن­ها را در سمت و سویی منطقی و صحیح آزاد سازیم. مثل کاری که بسیاری از افراد موفق و بزرگ و نامدار تاریخ کرده‌­اند.

در حقیقت نقطه­‌ مشترک انسان‌های موفق و مشهور و رسیدن آنان به رویاهای­شان نه سرنوشت و شانس بوده نه چیزی دیگر (البته عوامل زیادی در شکل‌گیری آن­ها نقش دارند) ولی ریشه‌ای‌­ترین عناصر؛ باور و ایمان هستند. بحث کتب آسمانی درباره­‌ تاثیر نیروی ایمان و باور انسان است. به ­طور قطع نظام باورهای انسان­‌های موفق و خوش­بخت در مقایسه با انسان‌های شکست ­خورده و نگون­بخت تفاوت زیادی دارد.

همه ­چیز از باور انسان نشات می‌­گیرد

می‌توانیم آدمی خرافاتی، در بند محدودیت‌ها، متعصب، بدگمان، منفی­‌نگر باشیم، یا روشن­ بین، مثبت‌­اندیش و… چه ورزشکار یا یک هنرمند، دانشمند یا تاجر و… تنها با نیروی ایمان می­توان با جسارت به ­سوی اهداف بلند پروازانه رفت. باور و ایمان برای رسیدن به ­هدف (چه آرامش، چه موفقیت در هر زمینه­‌ای) به ما انگیزه می‌دهد. مثل سوخت و نیروی محرکه یک موشک که آن را به جلو می­راند. در حقیقت با نیروی باور و ایمان قادر به ایجاد تغییر خواهیم بود و هیچ مُصیبتی بر ایمان محدودیت ایجاد نمی­کند.

با نیروی ایمان هر سد، یا مشکل و گرفتاری را با روی باز می‌پذیریم و بر این عقیده‌ایم که تنها مرگ راه­ حل ندارد. با داشتن ایمان و باور به خود و راهی که در پیش می‌گیریم به این نتیجه می‌رسیم که ارتباطی منسجم و منطقی بین ذهن و جسم وجود دارد. در زندگی همه­‌ ما کم و بیش فجایع و مشقت­‌هایی رخ می­دهد، به بیانی روش­تر روزگار با هیچ­کس سر سازگاری ندارد، در چنین اوضاعی است که ایمان، باور، صبر، مدارا، مقاومت و پایبندی به ارزش­ها، چهره­‌ واقعی خودشان را نشان می­دهند.

برخی انسان­ها چنین تجاربی را فرصتی برای تعالی و بهتر شدن می­دانند، ولی بعضی دیگر خود را نابود می­کنند و در برابر مصایب، شیرازه­‌ روح و روان­شان از هم می‌پاشد. به ­راستی چه عواملی باعث می­‌شود عده‌­ای طاقت مشقات و سختی‌ها را داشته باشند و عده‌­ای دیگر در برابرشان به ­زانو درآیند؟ چرا عده‌­ای باوجود تمام ناملایمات زندگی همواره در شادی و نشاط به ­سر می‌­برند و برخی اوقات­شان تلخ است و زندگی­‌شان سرشار از ناامیدی، خشم و افسردگی.

واقعیت این است که بسیاری از افراد با تکیه بر باورها و ایمان و توانایی­های ذهنی خود و استفاده از تجارت دیگران بر بخش بزرگی از گرفتاری­های غیرقابل تصوری که با آن­ها روب­رو می­‌شوند، چیره می­گردند، و برخی دیگر با وجود داشتن همه­‌ امکانات مادی و اجتماعی و شغلی خوب، عاجزانه دست روی دست گذاشته نه تنها از فرصت­ها و تجارب گذشت­گان بهره نمی‌­برند، بلکه چون سُست اراده بوده و ایمان­شان نیز ضعیف است، نمی­توانند حتا کوچک­ترین مشکلات خود را رفع کنند و در وادی بی­چارگی می­مانند. در واقع رسیدن یا نرسیدن به ­نتایج دلخواه ناشی از باورهای شخصی و ایمان است.

اگر بپذیریم که در هرسختی و مشقتی، حکمتی نهفته است و آن­هم به­ نفع ما، در مواجه با بسیاری از مشکلات و رخدادهای زندگی خود را نمی­بازیم و عکس ­العملی صحیح نشان می­دهیم که قطعا به ­نتایجی مثبت نیز منتهی می­شود. باور این که در هر اتفاقی مصلحتی وجود دارد و هر مصیبتی بذری است که شاید بعدها به ما ثمری رساند، مطمئنا به استحکام فکری و ذهنی ما کمک خواهد نمود.

این موضوع برمی­گردد به تجارب نامداران تاریخ که در مسیر رسیدن به موفقیت­، طعم شکست‌های بسیاری را چشیده‌­اند، با مطالعه‌ سرگذشت آنان درمی‌یابیم که هیچ­کدام از ادامه­‌ راه ناامید و سرخورده نشده بودند، بلکه هر شکست برای­شان مایه­‌ دلگرمی  بیش­تر بوده. درحقیقت باید گفت که انسان­های بزرگ در راه رسیدن به اهداف­شان شکست را نوعی نتیجه­‌ نادرست می­دانند. آنان احساسات منفی را با وقایع ناخوشایند در یک ردیف قرار نمی­دهند. اگر هرخطا و هر اشتباهی بر احساسات و باورهای ما تاثیر بگذارد و اثری نامطلوب بر ما داشته باشد و آن را شکست بنامیم، که تمام باورهای­مان برباد خواهد رفت.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید