اجتماعی

آرزوی موفقیت

آرزوی موفقیت - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

آرزوی موفقیت

هدف این است که با مشاهده­ چیزهای منفی یا مثبت از طریق چشم یا گوش، و معني كردن­شان (تجزیه تحلیل) در ذهن به فرمول خامي دست پیدا ­کنیم که ما را در رسیدن به آرزوی موفقیت یاری ­نمايد. علاوه بر این امکان دارد؛ نیازمند تغییراتي برای منظم کردن امور شخصي باشیم، تا مطمئن شویم که در راه درستی برای موفق شدن قرار گرفته­‌ایم. اگر دیدگاه دیگران در مورد موفقیت را دنبال­ کنیم، هیچ­وقت شاد نخواهیم بود، حتا اگر نظر و روش میليون­‌ها انسان باشد. ما به قدرت­ ذهنی برای آفرینش (خلق) یک زندگی و نگاه­ کردن به آن از دید خودمان نیاز داریم.

به تعداد انسان­‌هاي روي زمين مي­توان زندگي را معني كرد، هيچ تعريف مشخص و كاملي از زندگي و خوش­بختی نمي­توان ارايه داد، گرچه قرن‌ها­ است اديان الهي و فلاسفه­ مكاتب مختلف نظرات گوناگوني در این موارد ارایه كرده‌­اند. ولی قاطعانه می­توان ادعا کرد قدم اول به عنوان یک ضرورت و شرط­ لازم (پیش شرط) برای موفقیت، استقلال فکري است؛ یعنی آزاد کردن خود از فشارهایی­ که تفکر قراردادی جامعه بر ما تحمیل می­کند.

اکثر افراد آن طوری که دل­شان مي­خواهد زندگی نمی­کنند، یا حداقل تلاش اندکی برای تغییرش به­ كار مي­برند. آن­ها به اميد برنده شدن، نزد بانك­‌ها حساب­‌هاي قرض ­الحسنه­ باز مي­كنند، و منتظر آینده می‌نشینند، چشم به ­در می‌دوزند تا خواستگاری پول‌­دار از راه برسد، به دنبال دختری ثروتمند می­گردند تا با او ازدواج کنند، آرزو می­کنند دری به تخته بخورد و پول گنده‌­ای گیرشان بیاید و هزار امید واهی دیگر، و اغلب هم هیچ تلاش چشم­گيري برای پیشرفت­ انجام نمي­دهند.

بيش­تر آدم­‌ها از روبرو شدن با مشکلات و سختی­‌ها می­ترسند و از آن­ها اجتناب می­ورزند. این بدان معنی نیست که تغییر را دوست ندارند. شايد خيلي‌ها درصدد دگرگون كردن جنبه‌هایی از زندگی­شان باشند، اما آمادگی لازم برای پذیرش سختی و رنج را ندارند. حتا نمی­توانند تغییر مثبتی هم ایجاد کنند، چون حاضر نیستند از منطقه­ راحت ­ذهن­شان بیرون بروند. يعني در واقع جرات خطر­ (ريسك مثبت) را ندارند.

«استقلال­­ فكري نياز به قدرت­ ذهنی زیادی دارد تا خودمان را باور کنیم»

در گذشته­‌های خیلی دور (دوران غارنشيني) انسان‌ها در گروه­‌های مشترک اجتماعی زندگی می­کردند، دیدگاه­‌ها و علایق مشترکی هم داشتند. اگر کسی می­خواست جان سالم به­ در برد (زنده بماند) به حمایت و کمک دیگر اعضای قبيله نیاز داشت. گروه، وحدت را تشویق و استقلال را سرکوب می­کرد. اگر کسی مطابق با گروه (قبيله) عمل نمی­کرد طرد می­شد، ازاین­رو هرکسی می­دانست که تایید و پذیرش توسط دیگر اعضاي قبيله (گروه) برای زنده ماندن امری حیاتی ­است.

امروزه همه ­چیز متفاوت است، عدم پذیرش توسط دیگران خطر جدی برای زنده ماندن به ­حساب نمی­آید. با این ­وجود هنوز هم ارتباط با دیگران تشویق می­شود و تک­روی اجتماعی شاید به نوعی باعث ترس برای بعضی­‌ها باشد، ترس از عدم مقبوليت بین دیگران (خواهي­ نشوي رسوا هم‌رنگ جماعت شو).

زندگی در جامعه‌­ای که هم­نوایی را تشویق می­کند موجب می­گردد که افراد برای استقلال فکري و اعمال و رفتار شخصی­شان تحت­ تأثیر جامعه­ بوده و به خاطر مقاومت ­ذهني از  منطقه­ راحت بیرون ­نروند (جرات ريسك پیدا نکنند) و درنتیجه همواره پیشرفت اندکی داشته باشند.

ولی انسان موجودی اجتماعی است، بیش­تر مردم می­خواهند توسط دیگران مورد پذیرش قرار بگیرند (نه این که تمسخر و سرزنش شوند)، یعنی برای هر چیزی ­که ما را راضی و خوشحال می­کند، باید به نوعی تلاش کنیم (البته این موضوع مباحث بسیاری را مطرح می­سازد که جدال ­برانگیزاند). در هر صورت نباید هیچ­وقت قربانی شرایط و هنجارها شویم و اجازه دهیم ديگران (همکاران، دوستان، فاميل و…) تأثیری بازدارنده روی ما بگذارند و مانع تفکر مستقل و رشدمان شوند.

همه­ ما فقط فرصت يك ­بار ­زندگی را داریم كه هر ثانیه از اين عمر بدون بازگشت، گران­بهاترين دارايي­ ماست، و چه احمقانه خواهد بود­ كه ارزشمندترين سرمايه خود را مطابق ميل­ ديگران خرج­ كنيم. مهم­ترین کاری که برای موفقیت باید انجام دهیم این است که بر عناصر مطرح در محیط زیست خود تسلط پیدا کنیم، یعنی مهار و عنان آنان را در دست بگیریم و مطمئن شویم؛ آن چه در حال دیدن و گوش دادن هستیم با اهداف ما مطابقت دارند.

رفت وآمد و نشست و برخاست؛ با افراد مثبت و موفق یکی دیگر از راه‌کارهای اجرایی و موثر در این راستاست، ضرب‌المثلی خارجی میگوید: با عقاب پرواز کنید.؛ شاید مفهومش این باشد که ما در کنار و جوار انسان‌های بزرگان می­توانیم رشد کرده و خودمان هم بزرگ شویم، رفتار و کردار بزرگان به­ طور مستقیم بر انسان تاثیر می­گذارد. بهتر است قبل از خواب به اهداف­مان فکر کنیم و صبح هم بعد از بیداری همین­کار را کنیم. تجسم رسیدن به خواسته‌ها ذهن را فعال می­کند. ذهن ناخودآگاه تنها با تصدیق و تصاویری که در زمان حال دریافت می­کند فعال می­شود.

تجسم واضح اهداف درحقیقت مشاهده خودمان در موقعیت­‌هایی است که می­خواهیم با آن­ها روبرو شویم. یعنی تجسم چگونگی روابط اجتماعی، سلامت جسم و روان، نوع خودرویی که می­خواهیم، خانه­ای که آرزوی داشتن­‌اش را داریم و… آن­چه می­خواهیم، خواسته‌ها آرزوها و… را با انرژی تمام به بهترین کیفیت ممکن تصویرسازی کنیم. باید این­کار را، روزانه، در هر فرصتی که پیش می‌آید انجام دهیم.

برای ایجاد برخی از تغییرات، و کسب نتایج دلخواه باید افکار و اندیشه خود را تغییر دهیم. کسی که قصد به دست آوردن تخصص و یا ماهر شدن در یک رشته را دارد؛ باید مطالعه کند، نزد استادان برجسته شاگردی نماید، یا درس بخواند تا بتواند تجربه کسب کرده و بعدها در آن کار فردی حرفه­‌ای شود. نمی­توان از پله­ اول نردبان به پله آخر پرید. برای رسیدن به نتیجه باید مثل یک جنگجو مبارزه کرد و از پا ننشست و خسته نشد. دویدن بدون هدف واضح و روشن ما را به جایی نمی­رساند. هنگامی که به وضوح در مورد خواسته­‌هامان فکر کردیم، گام نخست را در راه صحیح برخواهیم داشت.

فقط یک موفقیت وجود دارد و آن چیزی ا­ست ­که ما را خوشحال کند

هدف این است که با مشاهده­ چیزهای منفی یا مثبت از طریق چشم یا گوش، و معني كردن­شان (تجزیه تحلیل) در ذهن به فرمول خامي دست پیدا ­کنیم که ما را در رسیدن به موفقیت یاری ­نمايد. علاوه براین امکان دارد؛ نیازمند تغییراتي برای منظم کردن امور شخصي باشیم، تا مطمئن شویم که در راه درستی برای موفق شدن قرار گرفته­‌ایم. اگر دیدگاه دیگران در مورد موفقیت را دنبال­ کنیم، هیچ­وقت شاد نخواهیم بود، حتا اگر نظر و روش میليون‌ها انسان باشد. ما به قدرت­ ذهنی برای آفرینش (خلق) یک زندگی و نگاه­ کردن به آن از دید خودمان نیاز داریم.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید