ساختار خانواده
ظهور خانواده جدید ناشی از تغییرات پدید آمده در شرایط اجتماعی یک قرن اخیر به ویژه ۵۰ سال گذشته است. از نتایج این تحول میتوان انتقال نقشهای اقتصادی، حفاظتی، آموزشی، تفریحی از بطن خانواده به جامعه را نام برد. انتقال کارکردهای خانواده، به شکلی روزافزون در حال تکامل است، تغییر ساختار خانواده از تولیدی به مصرفی، زوال تدریجی خانواده سنتی را به دنبال دارد. ورود زنان در امور اجتماعی (اشتغال) نیز مزید بر علت شده.
تاثیر وسایل ارتباط جمعی و رسانهها بر خانواده، موضوعی انکارناپذیر است که هیچ گریزی هم از آن نیست. خانواده نو، در کنار وسایل ارتباط جمعی با پدیده رقابتی شدن نیز مواجه شده، همین رقابت بین خانواده و سازمانهای آموزشی نیز پدید آمده است. به گونهای که دیگر ذهن و روان فرزندان تمام و کمال در اختیار والدینشان نیست. رسانههای ارتباط جمعی اغلب اثراتی منفی بر نهاد و ساختار خانواده به جای میگذارند و شاید یکی از مولفههای تخریبی در افزایش مشکلات و نابسامانیهای خانوادگی و زناشویی به خصوص در کلان شهرها، همین اثرات سوء وسایل ارتباط جمعی باشد.
خشونت خانوادگی، کودک آزاری، همسرآزاری، فقر، بزه کاری، اعتیاد و… کلا درصدی از ناهنجاریها و نابسامانیهای اجتماعی که در مطبوعات و جراید مشاهده میکنیم، ناشی از عدم کارکرد صحیح و خطاهای رسانههای ارتباط جمعی میباشد. اختلاط نقشها در خانواده باعث شده بسیاری از وظایف پدری، شوهری، مادری و همسری تغییر یا تعلیق شده و زن و شوهر نتوانند به خوبي از عهده ایفای نقش خودشان برآیند. جایگاه مردان در ساختار خانواده تضعیف شده و آنان از احترام و قدرت کافی برخوردار نیستند و همین امر باعث میشود نسبت به وظایفشان دلسرد شوند. از این منظر زنان مجبورند برای جبران نقش مردان باری بیش از حد توان به دوش بکشند.
فقر، بیسرپرستی، بی کاری، کاهش مسؤولیت پذیری مردان، کمرنگ شدن ارزشهای دینی و ملی، اعتیاد، طلاق، عدم آگاهیهای اعضای خانواده برای مقابله با آسیبها، و نبود نظام کارآمد اجتماعی برای حمایت از ساختار خانواده، از جمله خطرات باقوه در کمین خانوادههای ایرانی است. چون ارزشها و هنجارها از طریق خانواده به فرزندان و نسلهای بعد منتقل میشود؛ ازاینرو توجه هرچه بیشتر به کانون و ساختار خانواده و سرمایهگذاری تربیتی – پرورشی، امری واجب و مطرح میباشد که موجب ارتقای کیفی سطح بهداشت و سلامت ساختار خانواده خواهد بود و تاثیری مستقیم بر تربیت نسلهای آتی دارد.
خانوادههای گسسته و تخریب شده، خانوادههای دارای فرد معتاد، خانوادههای تک والد و امثالهم از نظر اجتماعی خانوادههایی ورشکسته به حساب میآیند. از آنجا که تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رشدی شتابان در جامعه دارند، همه خانوادهها به طور نسبی در معرض آسیبهای مختلف قرار دارند. زن و شوهر باید منظم، هوشیار و دقیق عمل کنند تا نهاد خانوادهشان با بن بست و انحرافات ناشی از آسیبهای اجتماعی مواجه نشود. خانواده منحرف و منهدم، جامعه را نیز در معرض آسیب قرار میدهد. خانوادههای آسیبدیده علاوه بر اینکه خود با مشکل مواجه میشوند، جامعه را نیز به نوعی تحت تاثیر قرار میدهند، و زمینه توسعه آسیبهای اجتماعی را از محیط خانه فراهم میآورد. یکی از مشکلات خانوادههای آسیب دیده ناکارآمدی و تطبیق ناپذیری آنها است، یعنی عدم ایفای وظایف خود به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تربیتی.
خانواده مکانی برای تربیت و پرورش انسانها است که تنها درصورت وجود سلامت روحی و روانی و اخلاقی میتواند انسانهایی پاک و سالم تحویل اجتماع . برای شکل گیری یک خانواده مستحکم و سالم علاوه بر انتخاب مناسب و آگاهانه، به دست آوردن علم و دانش (دینی و اجتماعی) اولیه امری بدیهی میباشد، تا به واسطه ناآگاهی و برخی جهالتهای سطحی، نهاد آن از هم گسسته نشود.
در اندیشه غربی ساختار خانواده، مدل ثابتی ندارد؛ و به تبع تغییرات اجتماعی، دگرگون شده و به تغییر در کارکردها میانجامد. تغییر نظام مدیریت خانواده از طولی به عرضی (دموکراسی) که زن و مرد و فرزندان را از لحاظ قدرت تصمیم گیری در یک سطح قرار میدهد، درحقیقت مؤيد تغییر ساختارهای اجتماعی مورد تایید در فرهنگ غربی است. اما در رویکرد دینی، دستیابی به کارکردهای ساختار خانواده، مستلزم وجود ساختار ویژهای است؛ که براساس تفاوت نیازها و استعدادهای افراد و به منظور نیل به سعادت حقیقی انسان از سوی خداوند طراحی شده، لذا تابعی از تغییرات اجتماعی نیست.
بشر برای گریز از بعضی ضعفهای خانواده سنتی، ساختارهای خانواده مدرن را انتخاب کرده و درمان دردهایش را از آن طلب ميكند در حالی که همین ساختارها، بحران خانواده در غرب را ایجاد کرده است. کاهش تمایل به تشکیل خانواده، عمر کوتاه ازدواج، روابط نامشروع، افزایش فرزندان با پدرانی نامعلوم، خانوادههای تک والدی، ناسازگاری عاطفی فرزندان با والدین، نمونههایی از نگرانیهای جامعه امروز درباره خانواده است.
[…] دیگری هم برای پیوند ازدواج مطرح میباشند، زیرا ازدواج شکل گرفته از دو (من) میباشد. من (زن) و من (مرد). یعنی این […]