عوامل و علل زيادى، در پديدآمدن خشونت، نقش دارند. شناسايى علایم و نشانه هاى مقدماتى يك پديده، علم داشتن به چگونگى آن، كمك بزرگى در توقف و خنثا نمودن خشونت مى نمايد. قبل از وقوع زلزله، بسيارى از جانداران، آن را حس میكنند. دريانوردان و قايقرانان حرفه اى، وقوع طوفان را، خيلى قبل از آنكه آغاز شود، با استفاده از نشانه ها و علایم گوناگون، حدس میزنند. همين تركيب و ترتيب در هر حادثه منجر به خشونت نيز، وجود دارد; منتها، علایم و نشانه ها متفاوت هستند. تجربه، تبحر و دانش، باعث شناسايى علایم و درك امكان وقوع درگيرى ميشود و ما را به فكر راه گريز مى اندازد (درصد بسيار بالايى از حوادث و رويدادهاى خشونتبار، به راحتى قبل از وقوع قابل پيش بينى و در نتيجه پيش گيرى هستند).
همانطور كه گفته شد، خشونت يك پديده اجتماعى و فرايندى داراى هدف و مراحل مختلف است. در نظر قربانيان حوادث خشونت بار، همه چيز عادى است و خشونت، ناگهان سر میرسد (همان تصور اشتباهي كه بيشتر قربانىان در مورد جنايت و خشونت دارند); ولى خشونت به عنوان يك فرايند اجتماعى (در وجه منفى آن) قبل از وقوع، علایم و نشانه هاى متعددى به شكلهاى گوناگون ظاهر ميسازد و زنگ خطر و بيدارباش را براي قرباني به صدا در مى آورد، ولي قرباني مثل يك نابينا قادر به ديدن آنها نيست و با بى توجهى از كنارشان مىگذرد. شناخت كامل جزیيات و روند شكل گيري هر حادثه خشونت بار و هوشيارى نسبت به ديدن شناسه ها، شانس وارد نشدن به فضاى مربوط و تأمين امنيت و حفظ سلامتى را به ما خواهد داد.
چگونه به عصبانى بودن فرد پى ببريم؟
از روي علایم ظاهرى صورت و حالت جسمى طرف مقابل ميتوانيم پى به خشمگين بودن او ببريم. البته، جمع عوامل، منتهى به نتيجه گيرى میشود; والا تك تك اعمال، به تنهايى دليل قاطعى بر تکوین خشونت نيست. «علایمى مثل انقباض عضلانى، برافروختگى صورت، حالت بدن، حركت هاى عصبى، تنفس هاى كوتاه، رنگ پريدگى پوست، افت صدا و لرزش صوت، سرفه کردن و… نشان از عصبانى بودن طرف مقابل دارد. تشخيص اين موارد، به طور خودكار و در ضمير ناخودآگاه، صورت مى پذيرد».
تعداد زيادى از كسانى كه قربانى خشونت شده اند (البته آن دسته كه جان به در برده و زنده ماندهاند) اذعان داشته اند كه قبل از حادثه، احساس بدى به شان دست داده ولى عمق آن را نشناخته اند، حس درونشان، اعلام خطر كرده بوده، اما هيچ علت منطقى براى باور كردن آن نداشته اند. اما در هر صورت، چگونگی تکوین خشونت، عصبى بودن يا عصبى شدن، بالا بودن ميزان خشم، به راحتى قابل تشخيص است: با يك نگاه میشود پى برد كه كسى خشمگين هست يا نه.
زورگويى با خشونت، میتواند در خانواده ها بين پدر و مادر با فرزندان، و يا فرزندان با برادر و خواهر كوچكتر، همسايه با همسايه و حتا دوستان نزديك هم وجود داشته باشد. همسايه اى كه با داد و بیداد، در محله يا كوچه، گردوخاك به پا و به قول عاميانه «نسق گيرى» میكند; پدرى كه فرزند را تهديد به كتك زدن مینمايد; فرزند ناخلفی كه با داد و فرياد والدين اش را تهديد و مجبور به پيروى از خواسته هاى خود میكند نيز از همين نوع اند. به طور قطع چنين مواردي را سراغ داشته ايد و يا با آن برخورد كرده ايد.
بهترين شيوه رويارويي با فرد زورگو و خشن، مذاكره و مهارت كلامى و حرف زدن و بدترين راه، برخورد متقابل خشن و يا درگيرى فيزيكى است. توجه داشته باشيد كه با فرد خشن و برافروخته اى كه اقدام به زورگويى و تهديد ميكند، با ملايمت، حوصله، تدبير، ذكاوت و هوشمندى برخورد نماييد.
به عنوان مثال: اگر کسی تهديد ميكند، خيلى آرام و متين، قاطع و بدون خشونت، در جوابش بگوييد: «من اهل دردسر نيستم». دقت كنيد، هيچوقت در مقابل چنين فردى نگوييد: «اگه راست مىگى و جرأت دارى، بیا جلو تا ببين چه بلايى سرت مىآرم؟ پدرت رو درمىآرم و…»
«زور بازو، گردن كلفتى و… مشكل گشاى يك بحران خشونت بار و ملتهب نيست»
جمله اى كه مى گوييد، پاسخى كه مى دهيد، به هيچ عنوان، نبايد تهديد كننده باشد. جملاتى با بار خشن، باعث تحريك بيشتر مهاجم و دامن زدن به آتش خشم اش میشود. قاطعانه، خونسرد و آرام پاسخ دهيد. كلامتان نبايد دعوت به مبارزه باشد، تُهى از هر تنش و سختى، به او بفهمانيد كه با خشونت و زور نمیتواند به خواسته اش برسد.
رويارويى و روبه رو شدن با افراد خشن نياز به تجربه و آشنايى با اوضاع بُغرنج پيش آمده دارد. در چنين مواردى، قدرت جسمانى میتواند مهم و مفيد باشد; ولى تعيين كننده نيست. هوش، شعور، حوصله و درايت، بسيار مهمتر و مؤثرتر از زور است. چه بسا، در خيلى از حوادث و موقعيت هاى بحرانى، پيرزنى فرتوت، ولى عاقل و آرام، به راحتى بر فردى مهاجم، خشن، زورگير و… غلبه كرده و نيت او را با حرف زدن و مهارت كلامى، خنثا نموده و بحران را مرتفع ساخته است.
«هوش، شعور، صبر، درايت، خونسردى و كلام صحيح، حلال بسيارى از وضعيت هاى بالقوه خطرناك است»
( برگرفته از کتاب «خشونتهای اجتماعی» نوشته: افشین طباطبایی)