ناامنی روانی:
احساس امنیت روانی عاملی زیربنایی است. انسان بیشتر از آسایش و رفاه به امنیت روانی احتیاج دارد. ناامنی روانی اضطرابآفرین است که خود ریشهی بسیاری از مشکلات روحی – روانی میباشد. ناامنی روانی بهدنبال خود خیل عظیمی از اختلالات ذهنی و رفتاری را بهوجود میآورد.
برخی دانشمندان ناامنی روانی را احساسی پیچیده و مرکب میدانند. احساس طرد شدن، مورد عشق و علاقه نبودن، دیده نشدن، تنهایی و انزوا، عیبجویی، وسواس، نفرت و خشم و برخی احساسات منفی دیگر.
کسانی که امنیت روانیشان به خطر میافتد، بهطور معمول به دیگران وابسته میشوند چرا که احساس امنیت روانی خود را از انرژی ذهنی و استحکام روانی شخص دیگری میگیرند. عدم امنیت روانی دلهره و نگرانی را رقم میزند که در رفتار و گفتار و زندگی فردی و اجتماعی انسان مشهود میشود. امنیت روانی را باید جدی گرفت و سر منشأ عدم آن، یعنی ناامنی را شناسایی کرد.
امنیت روانی محصول دوران کودکی است. هیچ چیزی بالاتر از امنیت روانی و آسودگی خیالی نیست که انسان در کنار مادر خود حس و لمس میکند. هر چند پدر نیز تکیهگاه و مأمنی قوی و مطمئن است، اما او هم مثل فرزندان به امنیت خاطری نیاز دارد که از سوی مادر خانواده تأمین میشود. نقش مادر در تامین امنیت روانی انسان بسیار پُررنگ است و قابلیتهای او در مدیریت روانی و عاطفی خانواده بسیار کارآمدتر از پدر میباشد.
به همین خاطر زنان نقش بهسزایی در تامین سلامت روانی جامعه دارند و با درایت خود میتوانند همهی اعضای خانواده را از بحرانهای مختلف عبور دهند و فشارهای روانی را مهار یا مدیریت کنند. سایهی امنیت و آرامش روانی در هر کار خُرد و کلانی مشهود است. از اینرو دغدغهی امنیت در همهی شاخههای آن بهویژه امنیت روانی اهمیت زیادی دارد.