اجتماعی

عشق خداوند

عشق خدا - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

عشق خداوند نامحدود، دائمی و همیشگی، و زندگی پر از شگفتی­های تازه است که هر روز می­تواند برایمان رقم­ خورد به­ شرطی که به دنبالش باشیم. درحقیقت هرچیز کوچکی قابل تبدیل شدن به رویدادی بزرگ و خارق­ العاده است. خیلی از بچه ­ها­ پدر ندارند یا مادر، بعضی در بی پولی و فقر بزرگ می­شوند، ولی به اعتقاد بسیاری از افرادی که به موفقیت رسیده اند؛ هیچ بن­ بستی در زندگی وجود ندارد؛ آن­ها را ما در ذهن خود خلق می­کنیم. همه­ راه ­ها به نور امید باز می­شوند.

آیا می­خواهیم مجهولات خودمان را با معادلات دیگران حل کنیم؟ آن هم با معادلاتی بعضا ناتمام ؟ فکر منفی پتانسیلی تولید می­کند که بار دافعه دارد، ولی فکر مثبت انرژی مثبت تولید می­کند که باعث جذب می­شود. ناگفته نماند که هر دوی این­ ها (منفی یا مثبت) روی زندگی ما تاثیر گذارند. حاصل انرژی­ های تولید شده در فضای ذهن پتانسیل­ منفی یا مثبت حاکم در ذهن انسان می­باشد. به ­نوعی اغلب ما عادت داریم، آن هم با وسواس زیاد، خودمان را در دیگ جوشان خاطره­ ها غوطه­ ور کنیم، یا در چاردیواری زندان گور مانند گذشته­ ها، کفن پوشیده زنده زنده دفن کنیم.

برخی از این خاطرات آن­چنان پوسیده و کهنه­ اند که حتا برای سمساری­ ها هم هیچ ارزشی ندارند. به بیانی روشنتر به ­جای آن­که در زمان حرکت کنیم، در سیر زمان توقف می­کنیم. افکار خشک­ مان باعث می­شود با کوچک­ترین جرقه ­ای به آتش کشیده شویم، همه­ آن خشکی و پوسیدگی قابل اشتعال است. باید با یورشی نشاط­ آور مثل امواج بلند اقیانوس که بر ساحل می­کوبند دست به­ همتی شجاعانه بزنیم. هم­چون بارانی سیل­ آسا افکار منفی را از محیط ذهن بشوریم و پاک کنیم.

«از میان چند میلیارد انسانی که در حال حاضر روی کره ­زمین زندگی می­کنند و آن ۹۰ میلیاردی که در گذشته زیسته­ اند اگر دوقولوهای یک­سان نباشیم کسی که از هر جهت مانند ما باشد وجود ندارد. خطوط انگشت ما (اثر انگشت)، دی­ان­ای، رویاها و استعدادهایمان بی­سابقه و منحصر به­ فردی هستند» (چگونه مانند لئونارد دواینچی فکر کنیم- مایکل جی­کلاب مدی قره­ داغی – البرز – ص۱۲)

برای هرچه سرشارتر کردن زندگی باید با نگاهی تازه و نو به دنیای پیرامون و وقایع آن بنگریم. انسان­ های بزرگ با هماهنگی میان ذهن و جسم زندگی­شان را به یک اثر هنری قابل الگوبرداری برای دیگران تبدیل می­کنند. انسان ­ها از پیر و جوان، زن و مرد در طول زندگی با مشکلات مختلفی روب­رو می­شوند؛ مادی، معنوی، احساسی، روانی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و اقتصادی که به ­صُور گوناگون ممکن است خواسته یا ناخواسته، غیرمُترقبه و پیش­ بینی نشده، در اثر حوادث طبیعی یا عادی برای آن­ها پیش بیاید یا روی دهد. نکته­ مهم این است که تلاطمات زندگی را از حکمت­های خداوند بدانیم، اساسا حل کردن مشکلات، پیدا کردن و یافتن راه برون رفت از گرفتاری­ها هنری انسانی و کار نوع بشر است. بشری که روزگاری غارنشین بود و امروز به دستاوردهای بزرگ و جلوه ­های گوناگون پیشرفت­ های اجتماعی دست یافته، که همه ماحصل اندیشه و شعور برخواسته از ذهن پویای خود اوست.

اگر سرگذشت مردان و زنان بزرگ تاریخ؛ از فلاسفه، دانشمندان، ورزشکاران، هنرمندان، سیاستمداران نامدار، مخترعین، نویسندگان و… را مطالعه کنیم؛ درمی­یابیم که آنان در ناز و نعمت به آن نتایج و عظمت نرسیده­ اند، بلکه افرادی بودند که با سختی­ ها و ناملایمات و مشکلات و رنج­ های بی­شمار دسته و پنجه نرم کرده­ و طعم شکست را بارها چشیده ­اند، و از دره­ های ناکامی عبور کرده تا قله­ های سرافرازی را فتح کنند، ولی با این وجود هیچ­گاه از پا ننشستند، عادت به غر زدن و شکایت از سختی و رنج راه و گله از مشکلات نداشته و به مصایب و دردها خو گرفته بودند، و به اصطلاح اهل مبارزه در میدان نبرد بوده ­اند.

و جوامع بشری به نوعی مدیون شان است، اگر قرار بود آنان منفی­ نگر باشند و آن اژدهای سه سر در ذهن­شان حاکم، قطعا نمی­توانستند شهرت پیدا کنند و برگی از تاریخ را ورق بزنند. آنان نقاط ضعف و کاستی­ ها را می­دیدند ولی با روش­بینی در درصد رفع­شان گام بر می­داشتند و نسبت به چشم ­اندازه ای بلند پیش­ رویشان خوشبین بودند.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید