شهرت و خوشبختی :
هیچکس نمیتواند ادعا کند از شهرت و قدرت خوشش نمیآید؛ اگر کسی چنین بگوید، یا از عواقب آن میترسد یا ادای شکسته نفسی درمیآورد. شاید کسانی در مقابل پول مقاومت کنند ولی در برابر وسوسهی قدرت که به دنبال شهرت میآید به سختی میتوانند پاسخ منفی دهند. برخی افراد، خوشبختی را فقط در پول و ثروت يا مقام و قدرت میدانند؛ درحالیکه نیمی از ثروتمندان و صاحبمنصبان جهان به هیچ روي خوشبخت و سعادتمند نیستند. پول و ثروت، قدرت و مقام، زیبایی و ذکاوت یا مدارج عالی تحصیلی و شهرت دلیلي بر سعادت و خوشبختی نیست.
خوشبختی واژهای زرین، زیبا و دلپذیر است که در هر فرهنگ و تمدنی، آرمانی ارزشمند و محبوب شمرده میشود. نوع نگاه انسان به آفرینش و هستی، مبنای تفسیر خوشبختی است. خوشبختی، امری نسبی است نه مطلق و هرانسانی حتا افراد مشهور تعریف خود را از آن دارند؛ البته از نظر کارشناسان روانشناسی و جامعهشناسی، خوشبختی را هم میتوان معنی کرد و هم برایش قالب تعیین نمود.
هرکسی تعریفي از خوشبختی دارد، اما شاید انتهای همهي آنها به یک جا ختم شود و آن احساس آرامش و شادمانی درونی است. ازاینرو نمیتوان قاطعانه اعلام کرد که هر فرد مشهوری خوشبخت است یا بدبخت چون این صرفا یک احساس درونی و انتزاعی است. شهرت یعني معروف شدن و شهرت طلبي يعني تلاش براي قدر و منزلت پيدا كردن. کسب شهرت اگر به حُب ذات و مطرح كردن خود برگردد، یعنی جاه طلبی که به دنبال غفلت از خدا ظهور میكند و امری ناپسند است. زدودن این خصلت ناشایست به سختی محقق میشود؛ چون در حقیقت كنار زدن و شكستن نفس کار سختی است. خداوند میفرماید: «این منزل آخرت (بهشت) را تنها برای كسانی قرار میدهیم كه در روی زمین قصد برتری (جاه و شهرت) و قصد فساد ندارند» (قصص/۸۳).
همه آدمها علاقمندند در مرکز توجه باشند و به نوعی دیده شوند. این خصوصیت در همه مشترک است و شدت و ضعفش متفاوت میباشد. منظور اینکه انسان نیازمند است از محیط خود و از اطرافیان پاداش بگیرد. این پاداش گاهی تنها یک تایید و تشویق ساده است.
عامل اصلی شهرت نیز همین است، معنی شهرت در معرض توجه بودن است. انسانها همچون قدرت به دنبال شهرتطلبیاند. میتوان گفت اکثر افراد دوست دارند به شهرت برسند. به طور خلاصه شهرت یعنی معروف بودن، حال هرچه قدر تعداد آدمهایی که فرد مشهور را میشناسند؛ بیشتر باشد دایرهی شهرت او هم وسیعتر است. اینکه فرد بدون افتادن در دام جاهطلبی و آز قدرت بر اریکه شهرت سوار شود، موضوع قابل بحثی است.
افرادی به شهرت دست مییابند که چیزی برای عرضه داشته باشند؛ مذهبی، هنری، سیاسی، ورزشی، اجتماعی و… شهرت میتواند مثبت یا منفی باشد؛ به بیانی روشنتر هیتلر و گاندی هر دو شهرتی تاریخی دارند.
شهرت برای افراد لایق، یک نعمت است كه خداوند آن را در قلوب مردم قرار میدهد. ولی جاه با شهرت قدری تفاوت دارد؛ درحقیقت جاه مالكیت بر دلها و محبوبیتی است كه مردم را به اطاعت از فرد مشهور وا میدارد.