جلوگیری از اعتیاد :
اعتیاد مثل هر ناهنجاری دیگری حاصل جوامع بشری است؛ ازاینرو نمیتوانیم با روشهای انفعالی صرف جلوی گسترش آن را بگیریم. تاریخ نشان داده که آموزش و بالا بردن میزان شناخت و آگاهی مردم، خطر ناهنجاریهای اجتماعی را (در همه زمینهها) کاهش میدهد.
عوامل متعددی در اعتیاد موثر هستند. این علل درهم بافته که بر یکدیگر تاثیر میگذارند گاه در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد میشوند. درنتیجه شناخت ریشهای علل و عوامل موجب میشود تا بتوانیم به شکلی هدفمند روند پیشگیری را طراحی کنیم.
ناامنی محیط خانه، ارتباط ضعیف اغلب والدین با فرزندان، ستیزهای خانوادگی، خانوادههای از هم گسیخته، فقدان ارزشهای مذهبی و اخلاقی، فقرمالی، فقر عاطفی و… احتمال ارتکاب به انواع بزهکاری ازجمله مصرف مواد مخدر را افزایش میدهد. نوجوانانی که بمدام در کانون خانواده سرزنش، تحقیر و تخریب شخصیت میشوند، در خیلی از موارد صرفا برای تایید شدن از سوی دوستان (یعنی پذیرفته شدن در جمعی که به آنان مهر تایید به جای تحقیر بزند)، سعی میکنند به هر شکلی با آنان همراهی کنند (بسیاری از بزهکاریها در این دایره میگنجد). نوجوانان برای دیده شدن نیازمندند عضویت و تعلق داشتن به یک گروه و دستهای را دارند، و اغلب پیوستن به گروههایی که مواد مصرف میکنند، بسیار آسان است. بعضی از دوستیها اساسا حول محور مصرف مواد مخدر شکل میگیرد.
از طرفی دیگر فشارهای محیط مدرسه، افت تحصیلی، سرزنشهای مکرر معلمان و مدیران و عدم توجه به نیازهای عاطفی و روانی آنان بهخصوص هنگام بروز مشکلات، همه و همه زمینهساز سوق دادن نوجوانان به سمت اعتیاد میباشند.
آموزش و اطلاع رسانی درباره مضرات مواد مخدر و انواع آن به خانوادهها وظیفه خطیری بر عهده مسوولان است، کانون خانواده باید آگاهی کاملی از جزییات و مشکلات مواد مخدر و اعتیاد داشته باشند. خانواده مامن و محل آرامش و مهد احساس امنیت انسان است و تا روزی که هر فرزندی به استقلال برسد از پیکره خانواده و مزایای آن بهرمند میشود و حتی پس از جدا شدن از خانواده، کانون خانوادگی همچنان باید به عنوان پناهگاه و دژ محکمی برای زنان و مردان جوان باقی بماند و در موارد لزوم به آنها انرژی معنوی مثبت و سازنده تزریق نماید، یعنی باید کانون خانواده موقعیت ممتاز خود را برای حمایت مادی، معنوی، عاطفی … حفظ کند.
یعنی اگر خانواده از شالوده و شیرازه محکم و نظامی صمیمی برخوردار باشد؛ به خصوص خانوادههایی با پایههای قوی مذهبی، فرزندانی که در چنین خانوادهای بزرگ میشوند مجهز به سپری حفاظتی و امنیتی شخصی، برگرفته از عقاید و باورهایشان هستند، چنین افرادی وقتی وارد جامعه میشوند در برخورد با سختیها – مشکلات – مصائب و چالشهای مختلف زندگی از پا نمینشیند و بهسادگی میدان را خالی نمیکند، چون اهل مبارزه و جنگیدن هستند.
همچنین در برابر اعتیاد، دارای حریم امنیتی و سپر حفاظتی هستند. یعنی در برابر ویروس مخرب اعتیاد واکسینه شدهاند، درنتیجه دیگر لازم نیست پدر و مادر همواره نگران و دلواپس وضعیت فرزندشان باشند، چون او خود مواظب خودش است. چارچوبهای فکری و ذهنی صحیح در خانوادهای با بنیانهای اصولی رقم میخورد. هر چه رابطه بین زن و مرد صمیمیتر و بر مبنای احترام و محبت و گذشت (سه ستون اصلی خانواده) بیشتری بنا شده باشد نظام آن خانواده مستحکمتر است، درنتیجه فرزندانی با ساختار فکری محکم و چاچوبهای ذهنی قوی تربیت میکند، که در برابر معضلات اجتماعی به سادگی از خطوط قرمز خود عدول نمیکنند. خانواده پایگاه امنی است، خانواده پادگان و دژ مستحکمی برای انسان فراهم میکند. درنتیجه ابتدا باید امکان آموزش لازم را برای پدران و مادران فراهم نمود.