جذابیت مد و زیبایی :
مد واژهای فرانسوی است (به معنای طرز، سلیقه، روش) که پس از جنگ جهانی اول و به دنبال نفوذ تمدن غرب رفته رفته وارد فرهنگ ما گردید، نکتهی قابل توجه در مُد موقتی بودن و عمر کوتاه آن است. البته با این تعاریف که هر نوع پیروی و الگوبرداری از هر سلیقه و روشی خاص را میتوان مُد نامید.
نوع بشر به دنبال کسب تحسین، تایید، دیده شدن و جلب تکریم و احترام توسط همنوعان خویش میباشد، و سادهترین روش برای رسیدن به این منظور آراستگی و زیبایی ظاهر است. شاید به توان گفت سابقه مُد در ایران به اولین گروه دانشجویان اعزامی به اروپا در زمان قاجار باز میگردد.
مد و مدگرایی و بالطبع تمرکز بر زیبایی موضوعی است که انسان میتواند با صرف وقت و هزینه نوازش و تایید و تحسین دلچسب خود را به دست آورد و به اصطلاح دیده شود. گرایش به مد کمابیش در میان افراد همه جوامع وجود دارد و در این میان، جوانان (اکثرا دختران) بیش از دیگران به آن اهمیت میدهند و مُدگرا هستند.
معیارهای انسان امروزی اغلب مادی و ظاهری است، کامجوییهای آنی، لذتهای بیپایان دنیوی، همه و همه رنگارنگ و متنوعند. ولی متاسفانه زندگی اغلب انسانها در یک مدار بسته تسلسل و تکرار میچرخد. بنای زندگی انسان مدرن بر این قرار دارد که باید نوگرا باشد و دست به تنوع بزند تا او را از این تکرار بیرون ببرد و نجات دهد. زیرا تکرار؛ دلزدگی و ملالت روحی پدید میآورد. ازاینرو تنوع در لباس، آرایش، پوشش، وسایل زندگی، خودرو، ابزارکار، شکل ساختمانها و بناها و صدها چیز ریز و درشت دیگر تحت عنوان مُد جدید درحقیقت دارای چنین پتانسیل ذاتی برای نجات انسان میباشد .
مد و اهمیت به زیبایی ظاهر از مسایل مهم و روز جامعه است. مدگرایی را نمیتوان صرفا هیجانات زودگذر و سطحی جوانی دانست، ازاینرو آثاری بعضا تخریبی از خود برجای میگذارد، اولین آنها در تعارض قرار دادن فرهنگ ملی با فرهنگ وابسته به مد است.
هر روز چیز تازهای مُد میشود. از سبک لباس پوشیدن، مدل مو؛ آرایش، نوع راهرفتن، حرف زدن و…، این موضوع در همه دنیا مرسوم بوده و هست. هر چه وسایل ارتباط جمعی پیشرفت کرد، سهم کسب اطلاعات مردم بیشتر شد. تا جایی که امروزه با گسترش ابزارهای ارتباط جمعی، ورود شبکههای اجتماعی، ماهوارهها و… آگاهی از جریان مد، لباس، آرایش و سبکهای زیبایی آنچنان رشد شتابانی گرفته است که در چشم برهم زدنی همه از آخرین طرحهای مُدیستهای معروف پاریس یا نیویورک اطلاع پیدا کرده و پیروی میکنند. امروزه کانون تولید انواع مدها و الگوهای زیبایی جدید عمدتا در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است و از آنجا به دیگر کشورها فرستاده میشود.
آیا مد ناپسند است یا تبعات مثبتی هم دارد؟ زیبایی به عنوان یک صفت برتر که باعث ایجاد نوعی احساس قدرت در انسان میگردد از خصیصههای رفتاری به خصوص در دوران جوانی است. حس برتری جویی، جلب توجه و نظر دیگران، در یک کلام دیده شدن و تایید شدن.
مردم دوست دارند از دیگران تقلید کنند ولی در عین حال میخواهند از آنها برتر و بهتر باشد. یعنی تمایل به متفاوت بودن و تمایز داشتن از دیگران برای غالب مردم امر مهمی است (اگر تمایز در افکار و عواطف انسانها باشد امر پسندیدهای است). کارشناسان مد به هر دوی این تمایلات؛ تقلید و برتری به شکلی ظریف و گاه افراطی توجه دارند. انسانها در مقایسه خود با دوستان، همکاران، همسایهها و… به دنبال نوعی تمایز و برتری هم هستند، و چون این دو نیروی مخالف نمیتوانند به تعادل برسند اغلب در زندگی افراد تضاد و کشمکشی درونی ایجاد میکنند. شاید بتوان گفت مد تاثیر همین تضاد درونی است.
زیبایی از صفات خداوند است، و ذات انسان گرایش به زیبایی دارد. استفاده نادرست از این خصوصیات باعث انحراف میشود، گاه آنچنان شکل افراطی به خود میگیرد که از مفهوم اصلی زیبایی و پتانسیل ذاتی و اصیل آن فرسنگها فاصله دارد. البته موضوع مهم دیگری در این میان مطرح میشود و آن آراستگی و زیبایی است که امری پسندیده و معقول در مبانی اجتماعی میباشند، و نه تنها بار تخریبی ندارند، بلکه سرشار از پتانسیل و انرژی سازنده میباشند.
یکی از معایب مد ایجاد طبقه بندی نامعقول و طبقاتی در جامعه است. افراد متعلق به اقشار کم درآمد همیشه دنبالهرو فرزندان خانوادههای مرفه و پُرمایه اقتصادی هستند و خواه ناخواه مجبور به پیروی از آنانند و این مسأله هیچوقت برعکس نمیشود. یعنی مد به شکلی نامحسوس باعث بروز اختلاف طبقاتی جامعه به صورت ناعادلانه میشود. دختران مرفه مدل جدیدی از لباس را میپوشند؛ چون توان تهیه آن برای بچههای خانوادههای کم درآمد نیست، درنتیجه تولیدکنندهها دست به کار میشوند. بعد از مدتی دیگر لباس مورد نظر برای دختران طبقه مرفه یک امتیاز محسوب نمیشود در نتیجه آنها دنبال یک لباس و مد جدید میگردند تا دوباره متمایز و مطرح شوند این مد جدید، فروش جدید و سود سرشار تازهای را برای درپی خواهد داشت، و این چرخه همچنان ادامه پیدا میکند.
از طرفی دیگر افتادن به دام مُدگرایی تنوع عقاید و سلیقهها را از بین میبرد. یعنی به انسان القا میشود که ما برای تو و دیگران تصمیم میگیریم، و او بدون چون و چرا باید آن را بپذیرد! جالب آن که مُد انگیزشی کوتاه مدت دارد و صاحبان صنعت طراحی مد، پیوسته در تلاشند که ایدههای جدید و تازهای را پیشنهاد و عرضه کنند.
بسیاری از افراد تصور میکنند با پیروی از مد در محیط زندگی خود از دیگران متمایز و شاخص میشوند، اما ناگفته عیان است که ردۀ اجتماعی و شخصیت حقیقی انسان با توجه به تمامی ابعاد زندگی او تعیین میشود، نه صرفا لباس و ظاهر و زیبایی صورت و اندام. بعضی گونههای مد در جامعه به هیچوجه قابل قبول نیست و کسانی که از آن پیروی میکنند، ناچارند با دیگران نیز در بیفتند و درگیر تقابلهای اخلاقی و حاشیهای بیهوده شوند.
البته از حق نباید گذشت که مد همیشه هم باعث نارسایی و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی نمیگردد، و گاه به عنوان دستاوردهای نوین بشری موجب توسعه فرهنگ و تمدن جوامع گردیده است، یعنی زمینه زینت صوری و ظاهری بهتری برای زندگی مردمان فراهم آورده است.