میلیونها انسان در چنگال دشمنى پنهان اسیرند. دشمنى خطرناک که سلامتى را تهدید، زندگى را تلخ و عمر را کوتاه میکند. نگرانیهاى فکرى، توام با توهم و خیالات بیجا، زندگى را تاریک کرده و عذاب جهنم را برای او فراهم میسازد. نگرانی چون خوره روح انسانهاى متمدن را میخورد ولى با این همه، قابل معالجه و مهار است.
انسان با مهار افکار خویش میتواند سدی در برابر نگرانیها بسازد، و از غم و اندوه جانکاه برهد و شادمان و خاطر جمع زندگی کند، این کار وقتى ممکن است که راه مهار و مبارزه با نگرانیهاى فکرى را بدانیم و علل و عوامل آنها را نیز دریابیم.
بیشتر افکاری که در ذهن میچرخند بی ارزش و بیهوده هستند، اما تفکر درست، میتواند همین افکار بیهوده را تبدیل به ایده های بسیار ارزشمند نماید.
اما چگونه؟
یکی از خواص و مزایای تفکر درست مدیریت ذهن است. افکار ما یکی از مهمترین منابع و سرمایه های ماست. اما هر فکری که در ذهن ما می گذرد ارزشمند نیست و زمان گذاشتن برای آن نیز ممکن است بی فایده باشد. آنچه که مهم و قابل اهمیت است، پرسشهایی است که در ذهن شکل میگیرد. چه بسا پرسش به ظاهر بی اهمیتی که در ذهن ایجاد شود، بتواند مسیر زندگی را تغییر دهد. ادیسون تفکر را « فرایندی رمزی و درونی می داند که منجر به یک حوزه شناختی می‌گردد که نظام شناختی شخص متفکر را تغییر می‌دهد». در برخی منابع نیزآمده که: تفکر؛ حرکت از معلوم به مجهول است.
«تفکر جستجو نمودن بصیرت است برای رسیدن به مقصود و نتیجه»( منازل السائرین- خواجه عبدالله انصاری). از زمان سقراط و ارسطو تا امروز دربارة تفکر و ماهیت و مراحل آن بحث‌های زیادی به عمل آمده است.
