چرا حتی زمانی که تغییر به نفع ماست، ناخودآگاه در برابر آن مقاومت میکنیم؟ تحقیقات نشان میدهند دلیل اول مربوط به طبیعت حافظه انسان و سطح هوشیاری است. یعنی زمانی که با مسائل جدیدی مواجه میشویم، فعالیت فضای نگهداری ذهن که باورها و پیش نویسها با سایر اطلاعات رسیده مقایسه میشوند. این حافظه کاری ماست که اطلاعات جدید را دریافت میکند و آن را با اطلاعات قبلی انطباق میدهد. این بخش از حافظه انرژی زیادی را در خود ذخیره ساخته است.
هر چقدر که ماجراجو و ریسکپذیر باشیم بازهم از تغییر و تحول می هراسیم. با دقت روی موضوع متوجه میشویم که ناخودآگاه از بسیاری تغییرات در زندگیمان استقبال نخواهیم کرد، گرچه احتمال منفی بودنشان پایین باشد. بطور معمول هر تغییری چه خوب و چه بد موجب استرس میشود. وفق دادن خود با تغییرات نیاز به شناخت عوامل تغییر و تأثیرات جانبی آن دارد.
هرگاه اتفاقی در دنیای شخصیمان رخ میدهد که با انتظاراتمان متناقض است درحقیقت تغییری به وجود آمده است. تغییر به اشکال مختلف در زندگی رخ میدهد: مشکلات دوران بلوغ، جوانی، دردسرهای پیری و… اتفاقات همیشه تنها عامل تعیین کننده رفتار ما در برخورد با تغییرات خوب و بد نیستند. نکته مهم اینکه نمیتوان تمام تغییرات را به خوب یا بد دستهبندی کرد، در واقع معیار تعیین کننده این است که اشخاص مختلف چه تغییری را خوب یا بد تلقی میکنند.
کم کم شروع کنید، هیچ دستورالعملی برای هوشیاری وجود ندارد. این کار به سادگی تغییر توجه از روال روزمره روی چیزهای متفاوت است.ما میتوانیم انتخاب کنیم تا سفت و سخت باقی بمانیم، با تغییر مبارزه کنیم و مثل گذشته باشیم یا میتوانیم چشم خود را بازکرده و واقعیت را ببینیم و به سوی افقهای جدیدی قدم برداریم.
گرچه تغییر دشوار است ولی اجتناب ناپذیری تغییر و استرس حاصل از آن را بپذیریم.
هر تغییری، خواه خوب یا بد، احتمالاً استرس به همراه دارد. یعنی اگر رویدادی با باورهای ذهنی ما ناسازگار و متناقض باشد موجب بروز استرس خواهد شد. معمولا موضوعاتی که از سرانجامشان بی اطلاعیم باعث هراس ما میشوند، اصولا هر تغییری باعث خلق بسیاری چیزهای تازه میشود، ازاینرو ما به صورتی غیرعقلانی توسط ضمیر ناخودآگاه سعی در جلوگیری از تغییر داریم و این خود موجب ایجاد برخی مشکلات اضافی خواهد شد.
باید بپذیریم که فرار از استرس هنگام مواجهه با تغییرات امکانپذیر نیست. اگر این احساسات را پردازش نکنیم مجبوریم خود را از تمام تغییرات استرسزا دور کنیم. به قول یکی از دانشمندان؛ میتوان به زندگی مثل یک سیستم عامل با چند نرمافزار نگاه کرد. وقتی نرمافزارهای قدیمی دیگر کارایی ندارند؛ باید آنها را تغییر دهیم و آپدیت کنیم.
هنگام از دست دادن عزیزی، بهترین استفاده از شرایط موجود، پردازش دردهای احساسی و سپس یافتن چشماندازی برای امید مجدد و دوباره است.
پس از تمرین کافی، تغییرات دیگر به دشواری گذشته نخواهند بود و هر بار که مسیر زندگی تغییر میکند با بمبی از استرس بیفایده مواجه نخواهیم شد. تنها راه مقابله با این استرسها، رفتن به استقبال ناشناختهها است.
بسیارعالی. ممنون ازمطالب مفیدتون