برای هر کاری وقت نداریم :
یکی از اصلیترین موضوعات در زندگي، تعیین مهمترین کارها برای خودمان است که به آن «اولویتبندی» میگویند. اگر در زندگي «اولویتبندی» نداشته باشیم، وقت و پول خود را صرف کارهای درجه دو یا حتا سه خواهیم نمود؛ آنوقت برای کارهای درجه یک، وقت یا پول کافی نخواهیم داشت. علاوه بر وقت و پول، در دیگر زمینهها هم دچار «محدودیت منابع» هستیم؛ برای نمونه، ما در بین مردم، صاحب اعتباری اجتماعي هستيم، اما این اعتبار، «بینهایت» نیست. اگر اعتبارمان را در جایی خرج کنیم که ارزش کمی دارد، درجایی ديگر که به آن نیاز داریم و از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است، «اعتبار» کم میآوریم و ديگر رويمان حساب نميكنند.
هنر مدیریت زمان جنبهی ضروری دادن به کارهای مهم در برنامهریزی روزانه است. کارهای مهم از کجا سرچشمه میگیرند؟ باید گفت که با توجه به روحیه، دیدگاه، ارزشها و نیازهای درونی هر انسانی متفاوت است؛ این ارزشها به طور یقین در درون ما وجود دارند فقط باید آنها را مورد شناسایی قرار داد.
همهی سلیقههای ما را دیگران نمیتوانند برآورده کنند؛ پس بايد با اهميتترين علایقمان را به وضوح و روشنی بیان کنيم، تا ديگران در مراودهی با ما، ارزشهای ما را پاس بدارند. نمیتوانيم تمام كساني را كه ميشناسيم راضی نگه داريم؛ پس لازم است تکلیف خودمان را روشن کنيم که مهمترین اشخاص در زندگی ما چه کسانی هستند و بیشترین سرمایهگذاری عاطفي را روی چه کسانی باید انجام دهيم؟ ما نمیتوانيم از هر چیزي لذت ببريم و برای بعضی لذتها، لازم است از برخی دیگر بگذريم؛ پس بايد امور زندگی خود را اولويتبندي كنيم؛ به عبارت دیگر، چه چیزی را به چه چیزی ترجیح میدهيم؟
رسیدن به هر خواستهای راه و روش خودش را دارد. اگر میخواهیم خوش اندام باشیم نمیتوانیم هر غذایی را بخوریم؛ زیرا حفظ یک اندام زیبا، نیازمند رژیم غذایی است؛ پس باید تکلیف خود را روشن کنیم؛ «اندام زیبا» مهمتر است یا «کیک خامهای»؟! در دیگر امور زندگی هم چنین قانونی حاکم است. مثلا ما نمیتوانيم در مورد همه چیز اظهار نظر کنيم؛ ازاینرو بهتر است مهمترین زمينههاي مورد علاقهمان را مشخص کرده، دانش خود را در آن موضوعات بالا ببریم. خيليها انجام كارهاي خود را مدام به تاخير مياندازند و بهانههاي زيادي براي آن ميآورند؛ كارها را به بعد موكول ميكنند و فردا را با شكوهترين روز زندگي ميدانند؛ فردايي كه معلوم نيست چگونه از راه ميرسد.
فردا، متعلق به تنبلها و بهانهاي است براي آنها تا به درستي زندگي نكنند. اشخاص منفعل با به تاخير انداختن هركاري، فرصتهاي عالي را به ديگران واگذار ميكنند؛ درنگ در انجام هركاري، آنرا در ذهن، بزرگ، سخت و غيرممكن كرده و شخص را دچار نگراني مينمايد؛ به طوری که مجبور ميشود زير فشار دلواپسي و اضطراب در لحظات آخر، كار را به هر قيمت و كيفیتي انجام دهد. بهتر است هرچه زودتر با برنامهریزی دست به اولویتبندی در امور مختلف زندگی خود بزنیم.