باورهای ذهنی اشتباه :
باورهای ذهنی اشتباه که بر اعتماد به نفس تاثیر سوء میگذارند
۱- من حتما باید همیشه علاقه یا تایید همه افراد مهم زندگیم را داشته باشم.
تفکر منطقی جایگزین: این یک هدف کمالگرا و غیرقابل دسترسی است. واقع گرایانه این است که استانداردها و ارزشهای فردی داشته باشیم که کاملا وابسته به تایید دیگران نباشند.
۲– «من باید کاملا قابل (competent) و کافی باشم و باید در همه امور مهم زندگیم موفق شوم».
تفکر منطقی جایگزین: این هم کمالگرایی (perfectionism) و غیرقابل دسترس است که به این معنی است که ارزش شخصی با دستاوردهای فرد تعریف میشود. دستاورد (achievement) میتواند به رضایت شخص کمک کند اما شما را ارزشمندتر نمیکند. ارزشمند بودن یک صفت ذاتی است که همه افراد بشر دارای آن هستند.
۳- همه گذشته من همیشه مهم است و احساسات و رفتار من را در زمان حاضر کنترل میکند.
تفکر منطقی جایگزین: با وجود اینکه واقعیت دارد که اعتماد به نفس شما علیالخصوص در مقابل اثرات ناشی از زمان کودکی شما آسیبپذیر است اما وقتی شما بزرگ میشوید شما در این آثار آگاهی و دید پیدا میکنید. در روال این آگاهی و دید شما میتوانید انتخاب کنید که کدامیک از این اثرات را میخواهید که کماکان بر زندگیتان تاثیر داشته باشد. شما مجبور نیستید که در مقابل اتفاقات گذشته درمانده باشید.
یک روانشناس برجسته در این زمینه، معتقد است که این باورهای ذهنی منفی که در خلال رشد فرد بسته به تجربیات او شکل میگیرد منجر به شکلگیری الگوهای فکری مخربی میشود که در کاهش اعتماد به نفس و حتی بروز افسردگی بسیار موثر هستند. برخی از این الگوهای فکری مخرب در زیر آمده است.
تفکر همه یا هیچ: وقتی فرد کاری را به نحو عالی انجام نمیدهد میگوید من نمونه مطلق بی عرضگی هستم در واقع او دنیا را فقط با دو رنگ سیاه و سفید میبیند.
فقط نیمه خالی لیوان را دیدن: انگار که برای فرد در هر گوشهای فاجعهای منتظر است. یک نکته منفی؟ یک انتقاد؟ یا یک نظر تمام واقعیتها را تحت الشعاع قرار میدهید. «من نمره شیمیام خیلی بد شد؟ امکان نداره کنکور قبول بشم».
بزرگ کردن نکات منفی/ کوچک کردن نکات مثبت: برای فرد نکات مثبت به اندازه نکات منفی مهم نیستند. میدونم که شیش تا مسابقه رو بردهام اما اگه این یکی رو ببازم حالم از خودم بهم میخوره.
بدون هیچ قید و شرطی احساسات رو به عنوان واقعیت قبول کردن: من حس میکنم فرشتم، پس حتما زشتم.
تاکید بیش از حد بر «باید»ها: «باید»ها اغلب کمالگرایانه و انعکاس انتظارات بقیه هستند تا اینکه بیان انتظارات و خواستههای خود شما «هرکسی باید وقتی وارد دانشگاه میشود برای آینده شغلیاش برنامه داشته باشد. اگه من نمیدونم پس حتما یه جای کارم ایراد داره.
برچسب زدن: برچسب زدن کار سادهایست و عموما حالت سرزنش دارد. من یه بازندهام و این تقصیر خودمه.
برای بهبود اعتماد به نفس باید توجه بیشتری به جملات و افکارتان بکنید و دقت کنید که آیا این الگوهای مخرب تفکر در افکار و گفتار شما نیز وجود دارد. و بعد از شناسایی آنها در جهت تغییر آنها تلاش کنید.