الماس وجود
بیرون کشیدن شادی و نقاط قوت و مولفههای مثبت از عمق وجود و اجرایی نمودن آنها، در واقع همان فرآیند مثبتاندیشی است. مثبتاندیشی موقتی آنهم تنها برای لحظاتی کوتاه نتیجهای ندارد و چیزی عاید کسی نمیکند؛ باید نوع نگاهمان به جهان را دگرگون کرد. ما براساس ذهنیت و پایههای فکری و باورهای خودمان، رویدادهای پیرامونمان را تفسیر کرده و در چارچوبي قرارشان میدهیم.
وقتی آدمها از محل کارشان لذت ببرند و احساس کنند که بخاطر تلاشهایشان از آنها قدردانی میشود، در کارشان تلاش بیشتری کرده و بازده بهتری نیز خواهند داشت. وقتی زن و شوهرها سواد عاطفی کافی داشته باشند و احساسات یکدیگر را غنی کنند، کانون خانواده سرشار از انرژی و بار مثبت میشود.
انسان ناخودآگاه به مهربانی و تایید و احترام واکنش مثبت نشان میدهد. وقتی مورد توجه، محبت و احترام قرار میگیریم، نوازش دریافت کنیم، مغز ما اکسیتوسین و دوپامین بیشتری تولید میکند که به افزایش احساس آرامش و امنیت خاطر منجر میگردد. موفقترین انسانها کسانی هستند که توانستهاند در ذهن خود اندیشههای مثبت داشته باشند، آنان که میپندارند «قادر نیستند»، در واقع مثبتنگری را کنار گذاشته و بر جنبههای منفی وقایع تمرکز کردهاند.
اشخاص مثبت اندیش به محض روبرو شدن با مانع و مشکل، احساس خود را بیان کرده و بلافاصله به دنبال راه حل میگردند و تکیه کلامشان این است که: «بهترین راهها برای موفقیت کدامند؟» انسان مثبت اندیش معمولاً از قضاوتهای مطلق و قاعدههای همه یا هیچ پرهیز میکند (سیاه و سفید) و احتمالات مختلف را در نظر میگیرد. اشخاص مثبتاندیش از نمیدانم آغاز میکنند و به احتمالات گوناگون میرسند و در نهایت بهترین راه حل را انتخاب مینمایند.
هرکسی در خمیر مایه خودش شکل میگیرد
ما فقط یکبار به دنیا میآییم و یکبار حق زندگی کردن داریم، چرا نباید به موفقیت دستیابیم، چرا نباید خوشبخت باشیم، نباید اجازه دهیم شرایط و اوضاع بر ما غالب شوند و بهترین لحظات زندگی را هدر دهند و ما را مثل برده اسیر خود کنند.
خود را از یوغ اسارت غمها و اشتباهات گذشته رها کنیم
برای فرصتهای از دست رفته سوگواری نکنیم
نمیتوانیم اعتبار زمان حال را و موقعیت ممتازش را انکار کنیم و همه آن را با تردیدهای گذشته یا نگرانیهای بیمورد آینده یکجا از میان ببریم. میتوانیم نوشیدن یک استکان چای را تبدیل به رویدادی سرشار از خوشی و شادی بیوصفی کنیم که پتانسیل و انرژی موجود در لحظه حال را به نفع ما آزاد کند و باعث خوشحالی ما گردد. نقطههای کوچک خوشی خط سیر خوشبختی را شکل میدهند.
درون هر یک از ما الماسی نهفته است که باید آن را کشف کنیم. نمیدانیم چند قیراط است ولی آنچه مسلم است اگر مواد مذاب هم روی الماس بریزد الماس باز الماس است. یعنی در بدترین شرایط، فشارها، استرس، سختی بیاندازه و ضربه باز این الماس درونی هیچ آسیبی نمیبیند.
مثل الماس درخشنده و پر استقامت باشید
رهبر ارکستر زندگی خودتان باشید
بعضیها از کله سحر تا آخر شب مثل … کار میکنند و همیشه بدهکارند و راهی هم برای برون رفت ندارند. انسانهای بزرگ و نامی افراد موفق در جهان مثل فرماندهان سرشناس جنگهای تاریخ اهل مبارزه و درافتادن با مشکلات و ناملایمات هستند و بهسادگی تسلیم هجوم تخریب کننده وقایع روزگار نمیشوند. اغلب خودشان از درون میسوزند ولی به دیگران انرژی مثبت و امید میدهند، شبیه لامپ روشنایی، وقتی به آن دست میزنیم داغ و پر حرارت است اما از خود نور ساطع کرده و روشنایی میبخشند.