اسپین دکتر
وکیلی که با چشمانی مترصد و کمین کرده در دادگاه منتظر است اگر به عنوان حافظ حقیقت، عدالت در نظر گرفته شود تا حدودی آن ظاهر فریبی و شور و هیجان لازمه را ندارد. و از آنجایی که انگیزه وکلا برای پیروزی در دادگاه بیشتر به خاطر گرفتن پول است تا ثابت کردن «حق و باطل» این موضوع هم مثل همان مرد تنهایی که سوار بر اسب برای نجات شهر با اسلحههای آتشین میتازد (فیلمهای وسترن)، یک خیالپردازی غیرواقعی است. کلمات به تنهایی باعث انجام کاری نمیشوند، عمل کردن باعث میشود کاری انجام گیرد. متاسفانه در جامعه غرب، کلمات، اغلب اوقات جایگزین کار شده و به عنوان میزانی از عمل سنجیده میشوند.
در «مجامع متمدن» به صحبت بیشتر از عمل بها داده میشود و اغلب اوقات صحبت کردن است که به عنوان سلاحی در برابر انسانهای همنوع به کار میرود. کلمات به آسانی میتوانند باعث بروز دردهای احساسی شوند.
آنچه که حتی بیشتر قدرت کلمات را نشان میدهد، وظیفهای است که یک اسپین- دکتر Spin- doctor (اسپین دکتر- کسی که در موسسات رسانهای کار میکند و وظیفهاش این است که وقایع و اخبار را طوری تفسیر کند که افکار عمومی، آن را از دیدگاه خاصی که مورد نظر اوست ببینند. در واقع وقایع هنری را به نفع ضرب یا گروه خاصی گردش میدهد چرخاندن، گردش دادن= Spin) به عهده دارد: کسی که «حقیقت» را کنترل میکند (یا دست کم میتوان گفت فهم عمومی مردم را تحت کنترل میگیرد) و اینکار را توسط استفاده ظریف و ماهرانه از کلمات انجام میدهد. همانگونه که کلمات میتوانند حقیقت را آشکار کنند آنها همچنین میتوانند آن را مبهم و تار نمایند و در چنین مه غلیظی از ابهام و گیجی شما هیچگاه نباید قدمی به جلو برای همراهی برداشته و یا در واقع کاری انجام دهید.
این راحتی و تسلی بخش کلمات و احساسات را نشان میدهد که شما میتوانید در آنها مخفی شوید، به خود بگویید که حق با شماست، اعمالتان را توجیه کنید و هیچگاه این فرصت را به خود ندهید و یا خطر آن را نپذیرید که شکست یا اشتباهاتتان ثابت شود.
در این رابطه نقل قولی از تدی رزولت Teddy Roosvelt وجود دارد:
«رویارویی با قدرتهای عظیم، نائل شدن به پیروزیهای باشکوه و حتی پذیرش شکستهای پر پیچ و خم، بسیار بهتر از گرفتن درجه توسط افراد ضعیفی است که نه لذت و نه رنج را تجربه کردهاند زیرا آنها در زمینهای خاکستری (میانه) زندگی میکنند که نه پیروزی و نه شکست را میشناسند.
با نگاهی به فیلمها، رسانهها و تاکیدی که بر روی فن سخن و زبان وری دارند میتوان این چنین تعبیر نمود که فرهنگ جدید غرب بر این مبناست که گفتار نیرومندترین ابزار است و فردی که از فن سخن به بهترین شکل استفاده میکند، قدرتمندترین فرد نیز میباشد. درست است، کلمات قدرت بالایی دارند ولی قوی بودن به عمل و کردار است نه به گفتار.