آگاهی نوجوانان از بلوغ و مسایل جنسی چگونه؟
بسیاری از روانشناسان از دوران بلوغ که در پسران از ۱۱ تا ۱۵ و در دختران از ۹ تا ۱۴آغاز میشود، به عنوان یکی از دورانهای گذار و سخت عمر آدمی یاد میکنند. نخستین تغییر در دوران بلوغ معطوف به غرایز جنسی است و نخستین تکانههای جنسی از همین دوران آغاز میشود. در این دوران انسان به کشف هویت جنسی و تفکیک بین زنانگی و مردانگی خود میپردازد و «شورشها بیدلیل» تظاهر میکنند و نخستین سوالها شکل میگیرد.
نتایج یک تحقیق نشان میدهد ۸۵ درصد نوجوانان، اطلاعات جنسی خود را از بیگانگان و نه از معلم و والدین میگیرند، از اینرو نحوه مواجه والدین در برابر سوالهای فرزندان درباره مسایل جنسی، یکی از بحثهای چالشی در تربیت کودکان است؛ چالشی که هر گونه کوتاهی در رفع آن، میتواند لطمات جبران ناپذیری را در دورانهای آتی رقم بزند.
برنامهریزی جوامع برای تربیت جنسی
غریزه جنسی، غریزهای خدادادی است که برای تمایل به جنس مخالف در انسان نهاده شده و اگر سمت و سویی طبیعی و اصولی پیدا نکند، به انحراف کشیده میشود، ازاینرو باید مانند هر چیز دیگر تربیت شود. باید برای تربیت جنسی در جوامع متمدن که دارای آرمان و باور هستند، تمهیداتی اندیشیده شود همانطور که برای لباس پوشیدن، نحوه حرف زدن و کار کردن نیازمند برنامه ریزی و مراقبت از خیلی چیزها هستیم، برای این موضوع هم باید فکر شود.
متاسفانه بواسطه تابو شدن این مساله نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها سخن گفتن درباره مسایل جنسی نهی و بحث درباره آن کاری زشت شمرده میشود تا جاییکه حتی مادرها درباره آن با دخترها صحبت نمیکنند و پدرها نیز از گفتگو با فرزندان پسر خود در این باره پرهیز میکنند. همانطور که یک مادر درباره آشپزی و مسایل مهم دیگر زندگی به دختر خود آموزش میدهد باید درباره غریزه جنسی به عنوان یک مساله اصلی و بسیار حیاتی نیز با فرزند خود سخن بگوید.
آگاهی از اطلاعات جنسی توسط کانالهای نامشروع
والدین وقتی که از مسایل جنسی سخن به میان میآید، آرام صحبت کرده و همواره تاکید میکنند چیزی درباره آن گفته نشود در حالی که باید آن را تربیت و به سمت و سویی صحیح هدایت کرد. در صورتی که کودکان و نوجوانان به طور صحیح در این باره متقاعد نشوند و کسب اطلاع نکنند به سمت کانالهای نامشروع مانند اینترنت و ماهواره رفته تا اطلاعات خود را درباره این مساله افزایش دهند در حالیکه امکان دارد اطلاعاتی که این وسایل در اختیار آنها قرار میدهند، اشتباه و لطمه زننده باشد.
کسب اطلاعات جنسی توسط همسن و سالان نوجوان نادرست است. این افراد هم تجربه چندانی ندارند و ممکن است اطلاعاتشان حاوی مطالب درست و نادرست باشد که در این صورت هم حجم زیادی از اطلاعات اشتباه به نوجوانان منتقل میشود. وی با بیان این که شور جنسی زمانی که پا بگیرد نوجوان را بدنبال خود میکشد، اضافه میکند: در دنیای امروز منابع زیادی نظیر شبکههای اجتماعی در دسترس است که موجب میشود نوجوانان برای اطلاع از مسایل جنسی به آنها رجوع کنند در حالی که برخی از این شبکهها با مهندسی، برنامهریزی و اطلاعات نادرست سعی در انحراف جوانان و نوجوانان دارند.
والدین و مربیان مسوول آموزش جنسی به نوجوانان
این غریزه و انرژی خدادادی باید توسط پدر، مادر، معلم و مربی با حساست زیاد دنبال شود زیرا آن وظیفهای بر دوش آنهاست که فرزندان را در این زمینه به سمت و سویی درست هدایت کنند. والدین و مربیان باید آگاهی و آموزشهای لازم در این حوزه به دختر و پسرهای جوان خود را در دستور کار قرار دهند و درباره چگونگی ارتباط مشروع و سالم با جنس مخالف به آنها کمک کنند تا دچار سردرگمی نشوند.
آموزش مسایل جنسی از طریق خانواده، معلمان و افرادی که ارتباط حسی با نوجوان را دارند تاثیرگذارتر دانسته و میافزاید: زمان آموزش جنسی وقتی است که کنجکاویهای جنسی شروع میشود، به عبارتی ممکن است، یک نوجوان در سن ۱۰ سالگی سوالاتی را طرح کند و فردی دیگر در سن هشت سالگی، ازاینرو باید در حد و متناسب با سن و سال نوجوان به سوالات پاسخ داد. باید به فرزندان بیاموزیم بدون هیچ مشکلی و با حفظ حریمها مسایل را با والدین مطرح و پاسخ درخور را دریافت کنند.
بستر سازی کنجکاوی جنسی جوانان
دوره راهنمایی و دبیرستان دوره تغییرات روانی و جسمانی و دوره بلوغ است، برخی روانشناسان آن را دوره بحرانی و برخی دوره گذر نامیدهاند. این در حالی است که برخی روانکاوان، سن ۱۴ تا ۱۷ سالگی را دوره از شیر گرفتگی روانی نامیدهاند یعنی در این دوره نوجوان از نظر روانی و عاطفی از خانواده بریده میشود و به کوچه، خیابان، پارک و همسالان خود میپیوندد.
صرف پیوستن به دوستان و ارتباط با آنها در حد تعادل ایرادی ندارد و این از ویژگیهای طبیعی این دوره است که نوجوان اجتماعی و دگر زیست میشود، اما نگرانی زمانی ایجاد میشود که این بریدن و ارتباط با دیگران باعث قطع ارتباط عاطفی و روانی با خانواده شود.
در این صورت افکار، رفتار، هیجانات و انتخابهای نوجوان تحت تاثیر دیگران قرار گرفته و ممکن است گرفتار انحرافات و اختلالات شود، از طرفی چون نوجوان در دوره بلوغ به سر میبرد، تغییر و تحولات فکری، بدنی و جنسی میتواند ساعتها ذهن او را مشغول کند. علاقمند شدن پسر به دختر و بالعکس از الطاف خداوند و برای رفع نیاز جنسی، عاطفی و ازدواج است و خداوند آن را در نهاد افراد قرار داده اما آنچه در این فرآیند مهم است، بسترسازی مناسب، منطقی و شرعی برای این علاقههای متقابل است.
کنجکاویهای جنسی و علاقه به جنس مخالف از نعمتهای خدا است که در نهاد نوجوان قرار گرفته و هدف از آن علاوه بر کسب لذت جنسی در حد متعالی، ازدواج و تشکیل خانواده است. نتیجه این تمایل باید رسیدن به آرامش، سکون، احساس ارزشمندی برای همدیگر، همسر و همدل بودن و در نهایت زندگی کردن باشد که داشتن اطلاعات در این باره یک ضرورت است.
آگاهی افراد درباره ویژگیهای روانی و جسمانی خود هر چقدر منطقی تر و بیشتر باشد، وی راحتتر میتواند از خود و نیروهای خود مراقبت و استفاده صحیح کند و آگاهیهای سازنده بستر مناسب برای مراقبت از نیروهای جنسی و عواطف درونی است. رعایت دستورات دینی و ارزشی از سوی والدین، بالا رفتن آموزههای دینی و علمی نوجوان، انجام فرایض دینی مثل نماز، مطالعه کتابهای مفید درباره مسایل جنسی و دوره بلوغ از سوی نوجوان، داشتن دوستان خوب و با تقوی، کنترل چشم از نامحرم از جمله مواردی است که علاوه بر اینکه نوجوان را در استفاده از نیروهای درونی آگاه میکند، او را از گناه و انحرافات مصون نگه میدارد.
با گرامی داشتن نوجوان میتوان درباره آگاهیهای لازم پیرامون مسایل جنسی، خطر انحرافات خیابانی، دوستان ناباب و مزاحمین خیابانی صحبت کرد. آگاهیهایی که نوجوان از این طریق بدست می آورد موجب میشود وی علاوه بر استفاده صحیح از وقت و اندام خود، علاقهها و تمایلات جنسی خود را هم بستر سازی کرده و از آن مراقبت میکند و چون خود را فردی ارزشمند میداند، هرگز آن را در مسیر باطل و گناه استفاده نخواهد کرد. گناهان از آنجا شروع میشود که فرد خود را بیارزش و غیر مفید میپندارد و خوبیها و سلامتی رفتارها از جایی شروع میشود که نوجوان خود را فردی ارزشمند و مفید تلقی میکند.
نتیجه آن که رفتار انحرافی در کودکان از طریق معاشرت با «دوستان ناباب» آموخته میشود و نخستین کجرویها از این مصدر جرقه میخورد. غریزه جنسی در وجود آدمی، یکی از پدیدههایی است که به سرعت رشد مییابد و دگرگونیهای ژرفی در فرد ایجاد و نقش مهمی در زندگی او ایفا میکند که هدایت نکردن این سرچشمه زلال، راه بهجایی میبرد که جز لجنزار شوربختی نیست.
والدین باید با آگاهی به موقع، شرایطی را پدیدار سازند که فرزندان در یکی از حساسترین مراحل رشد، آنها را امین خود دانسته و بدون پرده پوشی سووالات خود را مطرح سازند. بدون شک ایجاد چنین بستری، مانع از رجوع فرزندان به افرادی ناآگاه و دوستانی میشود که در این دوره گذار، تجربهای خام دارند و جز دادن آدرس غلط چیزی در چنته ندارند.
لطفا سوالات و نظر خود را در پایین صفحه مطرح فرمایید.
خیلی خوب بود.ممنون
از توجه شما متشکرم
با سلام
مثل هميشه عالي و مطالب مفيد مچكرم
از اظهار نظر و رضایت شما خوشحالم
با توجه به گفته هاي شما كودكان به علت عدم احساس راحتي با والدين ،درميان دوستان و غيره بدنبال جواب سوالات خود ميگردند.به اميد روزي كه اين فرهنگ در خانواده ها بوجود ايد تا در اينده اين نو گلان ما اسيب كمتري ببينند.
ممنون از نكات اموزنده شما
کاملا درست فرمودید. متشکرم از حسن توجه شما