آدم خوشبخت
خوشبخت کیست و علت خوشبخت بودنش چیست؟ اگر کمی صادق باشیم خود را نیز خوشبخت و سعادتمند میدانیم؛ چون خوشبخت بودن درواقع یک احساس زیبا و دلنشین دروني است. کافی است سعی کنیم این حس زیبا را در خود شکوفا نماییم.
خوب است بدانید که افراد خوشبخت، خود را عامل بهروزی و سعادتشان میدانند؛ چون به این امر واقف هستند که انسان هر آنچه را اراده کند، میتواند به چنگ آورد؛ او قادر است با قدرت فکر و اندیشه شرایط زندگی خود را به گونهای دلخواه رقم بزند.
افراد خوشبخت به خوبی میتوانند بین تنش و آرامش، میان آنچه دارند و آنچه که طالبش هستند، بین امکانات و تمایلات خود، تعادل و توازن برقرار کنند. آنها نه تنها به سعادت و کامیابی میاندیشند، بلکه اصول صحیح و اساسی زندگی کردن را به خوبی میدانند و از لحظه لحظه زندگی لذت میبرند و چون خوشبین هستند، بیشتر موارد اتفاقات خوب و زیبا برایشان رخ میدهد.
آنها حتی از موضوعات بسیار کوچک و جزیی به وجد و نشاط میآیند؛ احساس رضایتمندی میکنند و از این بابت شاکر و سپاس گزارند و هرگز در انتظار بخت و اقبال آنچنانی نمینشینند. در ارزیابی هدفها و امکاناتشان نیز واقعبین هستند؛ یا از خواستهها و تمایلات خود به راحتی میگذرند یا با سعی و تلاش مضاعف، به آنها جامه عمل میپوشانند. در ضمن به خاطر ایمان و اعتقاد معنوی و طرز نگرششان همواره به وجود و هستیشان معنا و مفهوم والایی میبخشند. این افراد لاابالی و خوشگذران یا منزوی نیستند؛ بلکه در لحظهي حال، با شرایط کنونی زندگی میکنند. آنها به روابط اجتماعی خوب ارج مینهند و به خاطر همین از حمایت دوستان و خانواده برخوردارند و همواره بر این عقیدهاند که سایر افراد نیز برای ايشان ارزش و اعتبار قایلند و دوستشان دارند (حتی اگر در واقعیت نيز اینگونه نباشد). مهمتر اینکه به همه چیز و همه کس با دیدی مثبت و خوب مینگرند.
افراد خوشبخت، خوشبین هستند و برای وجود خود ارزش قایلند
میتوان درباره احساس خوشبختی، مدتها اندیشید؛ بدون رسیدن به یک نتیجهي قطعی. احساس خوشبختی برداشتی ذهنی و درونی است و عوامل متعددی در شکلدهی آن نقش دارند که گاهی از تسلط ما خارجاند. تجربهی خوشبختی در نزد انسانها متفاوت است. شاید بتوان گفت که گاهی براي درك خوشبختي تنها کاری که باید کرد اندکی تأمل و غبارروبی از چشمهایی است كه به رسم عادت و به سرعت و به سادگی از نعمتهای شگفتآوری که پیرامون ما را احاطه کردهاند، بیاعتنا ميگذرند.
خوشبختی و بدبختی در چیست؟
انسان، دارای خوبي و بدي است؛ هم خداجوست و هم شيطان او را ميفريبد؛ هم بصیرت دارد و هم جهل. معمولاً انسانها خودشان را با همنوعان خود میسنجند و مقایسه میکنند و بعد احساس خوشبختی یا بدبختی میکنند. شما به یقین جملاتي مانند: «خوش بهحالش؛ ای کاش من هم اینطور بودم و… » را شنيدهايد، ولی آیا تا به حال به عمق قضیه فکر کردهاید؟
اگر ماشین نداشته باشيم، به كساني كه دارند، میگوییـم که «خوش به حالشان» دیگران هم وقتی ما را میبینند که راحت میخوابیم، مهماني میگیریم، با فامیل رفت و آمد داریم و همه با هم خوش هستیم، میگویند «خوش به حال آنها».
اگر يك آدم بيمار، به انسان سالم بگوید که «خوش به حالت»، این احساس بدبختی است و اگر فرد مریضي خودش را با کسی – که حال نامناسبتری نسبت به او دارد – مقایسه كند و ناخودآگاه بگوید: «خوش به حالم که وضع من از او بهتر است» همان احساس بدبختی به احساس خوشبختی تبدیل ميشود.
خوشبختی واقعی این است که انسان، به گونهای زندگی کند که از مسیر اطاعت حق خارج نشود و تمامی دارايي (مادي و معنوي) خود را در این مسیر قرار دهد. وقتی انسان به این مرحله رسید، دیگر داشتن و نداشتن، کم یا زیاد در نگاهاش بيارزش ميشود.