روزنامه

روزنامه: خشم عینی و ذهنی - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

روزنامه: خشم عینی و ذهنی

این یادداشت افشین طباطبایی در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ در صفحه ۱۱ روزنامه آفتاب به چاپ رسیده است.

تصور بسیاری افراد از خشم به درگیری و دعوا و زد و خورد محدود می‌شود. در حقیقت رسیدن به مرحله درگیری فیزیکی بین افراد یا اشخاص با اشیاء، پرخاشگری (به هر شکلی) آخرین گام از پروسه خشم است. خشم ابعاد و مراحل گوناگونی دارد، و نطفه‌ اصلی آن در ذهن به دلایل مختلفی به وجود می‌آید و شکل می‌گیرد.ممکن است فرد به واسطه‌ مسائل ژنتیکی از برخی ناراحتی‌های اختلال شخصیت یا دوقطبی بودن روانی رنج ببرد که خودش هم اطلاعی ندارد. خشم در سرشت انسان وجود دارد و موضوع مهم توانایی و مهارت مدیریت خشم است. همه‌ انسان‌ها به شکل عمومی در زندگی روزمره ‌شان با خشم سروکار دارند، چه خودشان عصبانی بشوند، چه مجبور باشند با افراد خشمگین روبرو شوند. در شرایط عادی هر کسی زن، مرد، دختر، پسر، پیر و جوان ممکن است به دلایل مختلف مورد هجوم فشار روانی خشم قرار گیرند. آستانه تحمل جامعه و انسان شهر‌نشین در زندگی دنیای امروز به علل مختلفی پایین آمده است؛ آلودگی هوا، ترافیک شهری، کوچک شدن خانه‌ها، استفاده مکرر از موبایل، رانندگی و رفت و آمد در ترافیک شهری، سر و ‌صدا‌های مزاحم در فضاهای شهری، بسته بودن محیط‌های زندگی با دیوار و پرده و کمبود چشم‌انداز، مشکلات مالی، مشکلات خانوادگی، مشکلات شغلی، فشارهای عاطفی و…
همگی استرس‌زا هستند. استرس و فشار عصبی انسان را
در یک منگنه‌ و گیره روانی قرار می‌دهد که از جمله عمده‌ ترین دلیل پایین آمدن آستانه تحمل می‌باشد. طبق اشاره‌ فوق عوامل مختلفی در محیط زندگی و شغلی ما باعث بروز استرس هستند، اگر در برابر هر یک از اینها، عناصر تخریبی، واکنش نشان دهیم و احساس ضعف کنیم؛ مرتب باید داد بزنیم و برای حل مشکلات از ابزار پرخاشگری استفاده کنیم. پایین بودن آستانه تحمل یکی از دلایل بروز خشم است. یعنی فرد در اثر محرکی خارجی به سادگی از کوره در می‌رود. آستانه تحمل را می‌توان با مقاوت بدن در برابر ویروس‌های بیماری مقایسه کرد، وقتی مقاومت جسمی فردی پایین باشد، او به سادگی مریض می‌شود. افراد زیادی به واسطه پایین بودن آستانه تحمل‌شان ناگهان طاقت‌شان تاق می‌شود، از کوره در می‌روند داد و فریاد می‌کشند، اشیاء را می‌شکنند، پرخاش می‌کنند، به گریه افتاده و قهر می‌کنند وامثالهم. در حقیقت اکثر افراد به چنین مرحله‌ای که می‌رسند دیگر نمی‌توانند خودشان را مدیریت کنند‌. رسیدن به اوج خشونت، پرخاشگری است و معمولا در اثر سلسله مراتبی قبلی رخ می‌دهد، یعنی یک سیکل تکمیلی باید تکوین یابد. ریشه و علت عصبانیت می‌تواند ذهنی یا عینی باشد. ذهنی مثل اینکه فردی تصور کند دیگری نسبت به او نیت سویی دارد، یا فلان شخص چنین و چنان قصدی داشته و برای خود تصویرسازی نماید. این افکار و تصویرسازی نادرست خشم، اگر ادامه پیدا کند، می‌تواند فرد را به جایی برساند که باعث بریده شدن بند تحملش، تخریب روانی و انفجار پرخاشگری شود. نوع دیگری از عصبانیت به واسطه دلایل عینی شکل می‌گیرد؛ یعنی کسی مستقیما فرد دیگری را مورد توهین و تحقیر قرار دهد. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که آستانه تحمل فرد بشکند، از کوره در برود و با برافروختگی دست به پرخاشگری بزند. ولی متاسفانه بسیاری از اوقات که کسی (حتی خود ما) عصبانی می‌شود، دلیل عینی خاص و موجهی برای عصبانیت و پرخاشگری وجود ندارد. از طرفی خیلی وقت‌ها اندازه پتانسیل پرخاشگری و خشونتی که به هنگام عصبانیت از خودمان آزاد می‌کنیم با موضوع عینی پیش آمده هیچ تناسبی ندارد. مثلا برای شکستن یک لیوان گاهی چنان برخورد می‌کنیم که انگار اتومبیلی از بین رفته است، یا با دیدن یک پیامک کاری می‌کنیم کارستان که گویی سند خیانت ترکمان‌چای به دست‌مان رسیده. یعنی نابه‌جا و بیش از اندازه واکنش نشان دهیم. همه این موارد، برخورد با خشم و آستانه‌ تحمل را برای ما مسئله‌دار و پیچیده می‌کند، بهتر است با بررسی و تجزیه تحلیل وضعیت روانی، شناخت الگوهای ذهنی و نقاط ضعف و قوت خودمان به دنبال کسب مهارت های فنی مقابله و مدیریت خشم و درنتیجه بالا بردن آستانه تحمل خود و جامعه باشیم. افزایش آستانه تحمل‌ مثل این می‌ماند که سقف خانه ‌مان را ایزوگام کنیم تا در برابر باران چکه نکند، یعنی باید از ذهن و روان خودمان در برابر عوامل منفی و محرک و ویروس‌های خشونت‌زا محافظت کنیم. هر یک از ما وظیفه داریم آستانه تحمل‌مان را بالا ببریم و در اثر عوامل مختلف تخریبی که در محیط زندگی و اطراف ما وجود دارد تحریک نشویم و اگر هم تحریک می‌شویم به سرازیری تخریب شدن و پاره شدن بند تحمل نرویم . بهترین کار برای این موضوع مدیریت خشم است یا به دست گرفتن مهار خشم که امری آموختنی و اکتسابی می‌باشد.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید