توازن در زندگی:
هر انسانی بهدنبال کسب آرامش و احساس امنیت در زندگی است. این جستجوی مدام ریشه در احساس امنیت انسان در زمان نوزادی و آغوش امن مادر دارد. برخی پژوهشگران معتقدند همهی تلاش انسان، در تمام ابعاد مادی و معنوی زندگی حاصل این نیاز پنهان روانی است. انسان، مجموعهای است از قوا، غرایز و استعدادها. آدمی هم به زمان حال تعلق دارد و هم به زمان آینده (یادمان باشد گذشته تمام شده است)؛ باید همه این جنبهها را با هم در نظر گرفت و آنگاه حکم کرد که آیا فلان عمل سعادت بخش و آرامشزاست یا نه.
برای آدمهایی که در هیاهو، شلوغی و ازدحام شهرهای بزرگ و هزارتوی زندگی مدرن و لا به لای انبوه ماشینها و زندگی روزمره، خود را گم کرده یا به رفاه مادی فروختهاند و سلامت روح و جسم خود را از دست دادهاند، شاید آرامش، تنها دارویی است که میتواند دردهايشان را تسکین بخشد و آنان را از خورهای که به جانشان افتاده و ذرهذره روح و جسمشان را به نیستی میکشاند، رهایی بخشد.
آرامش، عبارت است از حالت اطمینان و سکون نفس؛ به طوری که افراد مضطرب در برابر رویدادهای مختلف زندگی و حوادث ناگوار و شرایط سخت، متزلزل نشده، بتوانند با آرامش و خونسردی با مشکلات روبرو شوند و راه حلی مناسب و منطقی بیابند تا با رفتار انطباقی متناسب، سازگاری لازم را در شرایط مختلف کسب كنند.
در فطرت انسان، میل به آرامش نهفته است، ولی جنبههای پلید و جلوههای شر زندگی و وسوسههای مادی او را به سوی تخریب ساختارهای آرامش درونی سوق میدهد. سايهي اندوه و غم گذشته و ترس و بيم و نگراني از آينده، عواملي هستند كه ما را از قافله اكنون و آرامش حضور در لحظه حال باز ميدارند. معنای آرامش، خوردن قرص اعصاب و خواب آلودگی نیست؛ آرامش یعنی توازن؛ توازن یا آرامش خیال، منبع و منشأ قدرت است. آرامش همسو شدن با قدرتها به جای جنگیدن با آنها است.
آرامش، یعنی نبود تشویش و اضطراب و دلهره. یعنی رهایی از حزن و اندوه و بیم و هراس، یعنی برخورداری از اطمینان و ثبات، یعنی بودن در دژی محکم که توسط دشمنانی نیرومند تهدید میشود. آرامش به معنای بازتر دیدن تصاویر به جای اسارت در جزيیات آنها است. در عصر اضطراب، آرامش، گمشدهای عزیز است. برای کسانی که تشویش و نگرانی، حزن و اندوه و بیم و هراس را تجربه کردهاند و با آن دست به گریبانند، آرامش، گوهری گرانبهاست.
اگر آرامش ميخواهيد، بايد بين حال و آينده خود تعادل و توازن برقرار كنيد