انسان با ایمان
همچنان که در زندگی خوشی، پیروزی و کامیابیهایی داریم، خواه ناخواه رنج، مُصیبت، شکست، تلخی و ناکامیهايي نیز گریبانمان را میگیرند و مجبوریم با بسیاری مشکلات دست و پنجه نرم کنیم و تلخیها را به شیرینی تبدیل سازیم. برخی از حوادث جهان مثل پیری یا مرگ قابل پیشگیری نیست. انسان به سوی کهنسالی گام برمیدارد، ناتوانی، ضعف، و سایر عوارض، چهره زندگی او را دگرگون میکنند و چراغ عمرش رو به خاموشی میگراید. علاوه بر این، از دست دادن عزیزان، مرگ نزدیکان، جدایی از کسانی که به آنها دلبستگی داشته است، یا اندیشه مردن هم به نوعی دیگر انسان را رنج میدهد و سبب اضطراب و یاس او میگردد.
ولی ایمان مذهبی در انسان با ایمان نیروی مقاومت میآفریند و سختیها را قابل تحمل میگرداند. انسان با ایمان میداند؛ هر چیز در جهان حساب معینی دارد و اگر واکنش در برابر تلخیها به نحو مطلوب باشد، به فرض اینکه خود مصائب غیرقابل جبران باشند، به گونهای دیگر از طرف خداوند متعال جبران میشود. انسان با ایمان باور دارد؛ پیری پایان کار نیست، و اوقات فراغت خویش را با تلاش و کوشش و اُنس با خدا و کمک به دیگران پُر میکند، به طوری که لذت زندگی در کهنسالی برای مردم خداپرست گاه بیشتر از دوره جوانی است. مرگ در چشم انسان با ایمان انتقال از دنیای فانی به دنیای باقی و پایدار و از جهانی کوچکتر به جهانی بزرگتر است، ازاینرو، انسان با ایمان نگرانیها و اضطراب خویش را از مرگ، با کوشش در کارهای نیک، که در زبان دین «عمل صالح» نامیده میشوند، برطرف میسازد.
«همانطورکه امواج خروشان و غلطان سطح اقیانوس نمیتواند آرامش ژرفای آن را برهم زند و پریشان سازد، شایسته است که دگرگونیهای سطحی و موقت زندگی، آرامش درونی انسانی که عمیقاً به خداوند ایمان دارد، را برهم نزند، زیرا انسان متدین واقعی، تسلیم اضطراب نمیشود و توازن شخصیت خویش را حفظ میکند و همواره آماده مقابله با مسایل ناخوشایندی است که احتمالاً روزگار برایش پیش میآورد» (دین و روان – ویلیام جیمز- ترجمه مهدی قائنی)
«سپس خداوند سکینه و آرامش خود را بر پیامبر(ص) و بر مؤمنان نازل کرد و سپاهيانى فرو فرستاد كه آنها را نمىديديد و كسانى را كه كفر ورزيدند عذاب كرد و سزاى كافران همين». (سوره توبه- آیهی۲۶).
«انسان روی غریزه فطری، کارهای خود را با تعلق انجام میدهد یعنی یکی سلسله مقدمات عقلی که مشتمل بر مصالح زندگی و مؤثر در سعادت واقعی و موافق با غرض صحیح اجتماعی است، ترتیب داده و از آنها نتیجه میگیرد که چه کاری را بکند و چهکاری نکند، در صورتی که روی اسلوب فطرت مشی کند و جز آنچه برای سعادت حقیقیاش سودمند است، در نظر نگیرد.