نظام آموزشي ايران از يک سلسله بيماري رنج ميبرد و عليرغم کوششهايي انجام گرفته، هنوز مشکلات لاينحل زیادی باقي مانده است. ترک تحصیل نوجوانان زنگ خطری است برای مسئولان در نهادهای مختلف آموزشی، فرهنگی، اجتماعی اقتصادی و… نباید به راحتی از کنار آن گذشت. آمار نشان از تضادی عمیق در ذهن و عملکرد نوجوانان دارد تناقضهایی که اذهان نوجوانان را درگیر کرده با آن دست به گریبان میشوند تا آنجا که در نبرد و رویارویی با چنین پارادوکسهایی شکست خورده و ترک تحصیل و عقب ماندن از چرخه آموزشی را اولین و بهترین راه کار میدانند.
عوامل مختلف ترک تحصيل دانش آموزان، به خصوص مقطع متوسطه، همگی بيانگر اين واقعیت است که یا فقر مالي یا فقر انگيزشي بيشترين نقش را دارند. از طرفی محيط نامناسب خانه و مدرسه، خشونت، سرزنش و مقایسه، سختگيريهاي بيهوده و… باعث ميشود انگيزه تحصيلي دانش آموزان ضعيف شود و زمينههاي ترک تحصيل فراهم گردد. متاسفانه آمار دانش آموزانی که به دلخواه ترک تحصیل میکنند به مراتب بیشتر از آنانی است که به دلائل اقتصادی خانواده مجبور به این کار میشوند. چنین دانش آموزانی به دلیل تعارضات اجتماعی موجود و ساختار شکنی به ترک نحصیل روی میآورند.
در سراسر ایران حتی در دور افتادهترین روستاها مردم با تحصیل و تاثیرات آن بر زندگی خصوصی، خانوادگی و اجتماعیشان آشنا هستند و گرایش هرچه بیشتر خانوادهها به تحصیلات فرزندانشان در سطوح عالیه، در اقصی نقاط کشور وجود دارد که بعضا برخی از افراد رتبههای بالای کنکور از روستاها و شهرستانهای دور و محروم بوده که وضعیت مالی مناسبی نیز نداشتهاند. ازاینرو نمیتوان عامل اقتصادی را در ترک تحصیل نوجوانان مهمترین به شمار آورد.
در سالهای قبل از پیروزی انقلاب از زمان رضاخان و قبل از آن بسیاری از مردم فرزندانشان را به ترک تحصیل ترغیب میکردند تا در کارهای کشاورزی یا در حرفه پدری مشغول به کار شوند و منبع نان و درآمدی برای خانواده باشند. البته این موضوع درباره پسران بیشتر صدق میکرد و اکثر دختران از آموزش محروم بودند و صرفا باید ازدواج کرده و مسئولیت خانوادهای جدید را عهدهدار میشدند. اما بعد از پیروی انقلاب کمتر شاهد این موضوع هستیم که خانوادهای به واسطه فقر اقتصادی فرزندش را وادار به کار یا ازدواج کرده و او را از درس خواندن محروم کند. در نتیجه آسیب را باید در دیگر حوزههای اجتماعی مورد بررسی قرار داد. البته در برخی خانوادهها که فقر فرهنگی وجود دارد یا والدین معتاد بوده و از سلامت اجتماعی و تربیتی لازم برخوردار نیستند چنین مسائلی مشاهده میشود و ممکن است فرزندان چنین خانوادههایی نه تنها ترک تحصیل کنند، حتی خود میلی به ادامه تحصیل نداشته باشند.
حال باید بررسی کرد چرا بعضی انگیزه لازم را برای درس خواندن از دست دادهاند و مدرسه رفتن را نوعی وقت گذرانی میدانند، یا درس خواندن را اتلاف عمر میدانند و حضور در بازار کار را برای پول درآوردن بهتر میدانند. یقینا انگیزههای افراد با هم متفاوت است. اما پژوهشها و مطالعات نشان داده آنچه که در سالهای اخیر بر روند ترک تحصیل تاثیر قابل توجه داشته، استفاده از شبکههای اجتماعی و رایانهای است. ضریب نفوذ ماهوارهها به منازل افزایش یافته و شبیخونهای فرهنگی تلههای ناپیدایی هستند که ذهن و هوش نوجوانان را نشانه گرفتهاند.
همچنین نامناسب بودن رشتههای دانشگاهی با نیازهای اشتغال و عدم تناسب و تعادل بین فارغ التحصیلان و بازار کار بازتاب بدی در آینده تحصیلی نوجوانان برجای گذاشته است و موجی از عدم ترغیب را در میان این نسل حساس دامن زده است. مساله ترک تحصیل و عدم میل و رغبت به درس خواندن در سه دهه پیش در آمریکا و کانادا سرعت گرفت به طوری که مسئولان از این امر به واهمه افتاده و با تبلیغات فراوان و اختصاص امکانات خاص به تیزهوشان و نخبگان، دیگر کشورها، به مهاجرت مغزها دامن زدند تا در این راستا بتوانند فقدان توجه به آموزش عالی و تحصیل را از راه جذب نخبههای کشورهای در حال توسعه جبران نمایند.
میطلبد همه مسئولان از آموزش و پرورش تا دیگر نهادهای اجتماعی هرچه زودتر چارهای بیاندیشند تا نوع نگاه جوانها را به زندگی تغییر دهند. حتی نوع نگاه افراد درس خوانده به زندگی نیز با دههای قبل تغییر کرده است. همه راحت طلب شدهاند، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر کمبود پزشک از هندوستان و پاکستان پزشک وارد میکردیم. اما در حال حاضر بسیاری از پزشکان ما حاضر نیستند چند سالی را در مناطق محروم کار کنند، یا مهندسان ما حاضر نیستند در مناطق جنوبی کار کنند، حتما در شهرهای بزرگ و محل زندگیشان کار میخواهند و هنگامیکه کاری برایشان پیدا نمیشود دم از افزایش بیکاری زده در حالی که همین متخصصان اگر به کانادا سفر کنند باید در دمای سی درجه زیر صفرکار کنند.
باید کار بیشتری صورت بگیرد تا هم مانع ترک تحصیل فرزندانمان شویم هم بتوانیم آنها را از معضلات و آسیبهای اجتماعی به دور نگاه داشته و حس کار و فعالیت بر اساس آموختههای علمی را در ایشان تقویت نماییم.