همه کودکان به طور فطرى کنجکاو و پرسشگر بوده و به دنبال پاسخ به سؤالات و چراها هستند و میل به پرستش و نیایش در وجودشان موج میزند. مثلاً، وقتى بزرگترها به آنها محبت و نوازش مىکنند، ممکن است قادر به تفهیم تشکر و سپاس خویش به آنها نباشند، ولى با پیامهایى که از طریق چشم و نگاههاى معصومانه و چهره قدردانى خویش را ابراز مىدارند. تجربیات و مشاهدات نیز مؤیّد این مطلب است که کودکان در تقلید و یادگیرى مفاهیم و مسائل دینى مثل نماز و روزه آمادگى بیشترى در مقایسه با دیگر موضوعات از خود نشان مىدهند.
طبق منابع اسلامى، میل به پرستش، نیایش، کمال طلبى و حقیقتجویى در کودک، فطرى و درونى است. در تربیت مذهبى کودکان و نوجوانان، باید طوری عمل کنیم که آنها احساس آزادى کنند. همان فطرت را در وجودشان بیدار نماییم و آنها را به سمت پذیرش دین سوق دهیم. متأسفانه بعضى از والدین به علت عدم اهمیت نسبت به مسائل دینى و گاهى به دلیل سختگیرىها و آموزشهاى غلط و آشنا نبودن با سیره ائمّه اطهار و روشهاى تربیتى دینی، به گونهاى با کودک رفتار مىکنند که فرزندان به مسائل دینى بىتفاوت، کم رغبت و بعضاً از آن متنفّر مىشوند.
با کمال تأسف، بعضى از والدین حساسیت و دقتى که در امور دنیوى (تغذیه، لباس، درس و مانند آن) فرزندانشان از خود نشان مىدهند در تربیت مذهبى کودکان ندارند. تربیت دینى این نیست كه در كلاس براى دانش آموزان، ادیان را آموزش بدهیم و اسلام را شرح دهیم؟ یا این كه سعی کنیم دین را به آنها بباورانیم. دین یك رابطه ویژه میان بنده و خداوند در زمانهایی خاص نیست. برای رسیدن به دینداری باید الگوهاى عملى داشته باشیم. هنر اصلی در چگونگی انتقال باورها و اعتقادات به نسل جوان است. به نحوی که آنان با تمایل قلبی به دین گرایش پیدا کنند.
سه حوزه ایمان عبارتند از: شناختی، عاطفى و عملی یعنى ایمان باید دارای مؤلفه: فكرى – اعتقادى، عاطفى – احساسى، و عملى – رفتارى باشد. کسى متدین نامیده میشود كه اینها را با هم داشته باشد. دین سلامت روان به ارمغان مىآورد، اخلاق، زندگى را تامین مىكند.
مسیحیان مجلهها و کتب زیادى درباره درمان افسردگى از دیدگاه مسیحیت دارند. آنها كلى گویی نكرده، بلكه تكنیك ارائه کردهاند، تكنیكهایى دینى. ولی ما با وجود منابع غنی كه در اسلام داریم، و مسیحیت ندارد در این موارد ضعف داریم. با این حال، آنان دست و پا مىزنند تا همه چیزهاى كاربردى را از همانها كه دارند، در بیاورند و تا اندازهاى هم موفق شدند.
متاسفانه در مدارس، اغلب دانشآموزان به درس دینى همانگونه مىنگرند كه به فیزیك و شیمی نگاه میکنند. در فیزیك تقلب مىكنند، در دینى هم تقلب مىكنند. ولی والدین طور دیگری برخورد مىكنند در درس فیزیك، براى فرزند خود، معلم خصوصى مىگیرند، ولى براى درس دینى کسی چنین كارى نمىكند. یعنی با این مجموعه آموزش و پرورش نمىتوان فرزندان را تربیت دینى نمود. در حالی که زبان امروز، زبان علوم تجربى و تحقیقاتِ میدانى و پژوهشى است.
در آموزش و تعلیم هر موضوعى، اصول و مبانى ساختار آن موضوع از اهمیت ویژه و اساسى برخوردار است. اصول و مبانى هر علمى به منزله ستون و پایه ساختمان است که در استحکام و عمر آن نقش اساسى دارد. آموزش مسائل مذهبى به کودکان و نوجوانان، آگاهى، بصیرت و فنون تربیتى را مىطلبد. والدین باید بدانند که شیوههاى سنّتى و منسوخ، که هیچ سنخیتى با تعالیم آسمانى اسلام و علوم جدید ندارد، جوابگوى نیازهاى کودکان و نوجوانان نمىباشد و با این روشها نمىتوانند کودکان و نوجوانان خود را مذهبى بار آورند.
بدین روى، توصیه مىشود با مطالعه و بررسى سیره ائمّه اطهار و سفارشهاى آنان، به تربیت مذهبى کودکان و نوجوانان اقدام نمایند. براى رسیدن به اهداف تربیت دینى و ترویج و تعارضات فکری فرزندان باید به ساختار خانواده بهایی ویژه داد.