اولین تقسیم بندی پرخاشگری، کلامی و دومین جسمی است، یعنی برخورد خشن کلامی یا برخورد فیزیکی با خود یا دیگران (همسر و فرزندان حتا والدین). سومین نوع پرخاشگری هم منفعل بودن است. در پرخاشگری فعال ما یک کاری انجام میدهیم. اما در پرخاشگری منفعل بدون انجام کاری اعصاب دیگران را به هم میریزیم، مثل: «جواب ندادن به تلفن»، «بی تفاوتی به غذایی که در حال سوختن است» و…
چند نمونه از پرخاشگری:
۱- پرخاشگری جسمی فعال مستقیم: زخمی کردن، مشت و لگد زدن.
۲- پرخاشگری جسمی فعال غیرمستقیم: تله گذاشتن برای زخمی کردن کسی، یا اجیر کردن آدم برای کتک زدن دیگران.
۳- پرخاشگری جسمی منفعل مستقیم: قهر کردن هر چه دیگران بخواهند ما را آشتی دهند محل نمیگذاریم.
۴- پرخاشگری جسمی منفعل غیرمستقیم: عدم همراهی با گروه و دیگران.
۵- پرخاشگری کلامی فعال مستقیم: ناسزا گفتن و توهین کردن به دیگران.
۶- پرخاشگری کلامی فعال غیرمستقیم: پخش شایعات بیاساس در مورد کسی یا دیگران.
۷- پرخاشگری کلامی منفعل مستقیم: جواب ندادن و بیمحلی به کسی.
۸ – پرخاشگری کلامی منفعل غیرمستقیم: وقتی کسی از ما انتقاد میکند، نظرمان را نگوییم.
نکته: همه موارد فوق قابل تعمیم در محیط خانواده است.
نشانههای خشم
عوامل و علل زيادى، در پديد آمدن خشونت، و پرخاشگری نقش دارند. شناسايى علایم و نشانههاى مقدماتى پرخاشگری و خشونت، كمك بزرگى در پیشگیری و خنثا نمودن آن به خصوص در محیط خانواده مىنمايد. اگر ریشههای خشونت و پرخاشگری را بشناسیم، بهتر میتوانیم از اقدامات ناگوار بعدی جلوگیری نماییم. بسیای از اوقات خودمان هم متوجه شدت استرس، بیقراری، اضطراب، یا خشم خود نیستیم؟ اغلب حواسمان نیست که در حال عصبانی شدن یا خشمگین شدنیم.
هر خشونتی قبل از شکلگیری، علایم و نشانههاى متعددى از خود ظاهر ميسازد و زنگ خطر و بيدارباش را به صدا در مىآورد، ولي فرد مثل يك نابينا قادر به ديدن آنها نيست و با بىتوجهى از كنارشان مىگذرد. شناخت كامل جزیيات و روند شكلگيري هر حادثهى خشونتبار و پرخاشگری و هوشيارى نسبت به ديدن شناسهها، شانس وارد نشدن به فضاى مربوط و تأمين امنيت و حفظ سلامتى جسمی – روحی را به ما و دیگر اعضای خانواده خواهد داد.
جسمی:
از روي علایم ظاهرى صورت و حالت جسمى طرف مقابل ميتوانيم پى به خشمگين بودن او ببريم. البته، جمع عوامل، منتهى به نتيجهگيرى مىشود; والا تك تك اعمال، به تنهايى دليل قاطعى نيست. علایمى مثل انقباض عضلانى، برافروختگى صورت، احساس گرما، احساس انرژی زیاد، حالات بدن، حركتهاى عصبى، تنفسهاى كوتاه، رنگ پريدگى پوست، افت صدا و لرزش صوت، لرزش دستها، سرفه كردن و… نشان از عصبانى شدن طرف مقابل یا حتی خود ما دارد. تشخيص اين موارد، به طورخودكار و در ضمير ناخودآگاه، صورت مىپذيرد ممکن است کم، زیاد یا ضعیف باشد اما اگر این نشانهها را در دیدید، به عنوان یک هشدار جدی بگیرید.
روانی:
وقتی که خشمگین میشویم، بیشتر از همیشه غیرمنطقی فکر میکنیم. در واقع هنگام خشم قضاوت ما به هم میریزد و به تفکر همه یا هیچ، تعمیم ناروا، پیشگویی، باید و نبایدهای بیمورد، برچسبزدنهای ناعادلانه وامثالهم (که همه نشانههای از کار افتادن منطق فکری ماست) روی میآوریم. پرخاشگری نشانهی رفتاری (بازتاب بیرونی) خشم است. البته همانطور که گفته شد، خشم میتواند این نشانه (بازتاب بیرونی) را داشته یا نداشته باشد. پرخاشگری فقط منحصر به درگیری فیزیکی نمیشود
با سلام و خسته نباشید، من همیشه در موقع اعصبانیت تصمیم میگیرم و بعد از آن پشیمانم، باید چه راهی را انتخاب کنم که وقتی عصبانیتم فروکش کرد بعد از آن تصمیم بگیرم؟
هنگام خشم به هیچ عنوان تصمیم نگیرید. ذکر بگویید و به سرعت از محل خارج شوید
درود بر شما.من وقتی عصبانی میشم تا جای ممکن خودم را کنترل میکنم و در برابر عصبانیتم هیچ حرفی نمیزنم و سعی میکنم با بی تفاوتی و بی محلی به طرف بفهمانم ولی وقتی هم شروع کنم به گفتن حرفم دیگه هیچی نمیفهمم و خودم میدونم که کلمات بدی به کار میبرم.باعث آزار طرف مقابلم میشم.