هيچكس واقعأ راه غلبه برخشم، دست كم در تمام موارد را نميداند. خشم، نعمتي الهي و بخشي طبيعي از وجود انسان است، اما تسلط بر آن آسان نيست. هر انسانی بسته به فشارهای روانی دوران کودکی و تجارب تلخ آن، اغلب به واسطهی رفتارهای نسنجیده پدر و مادر، یا محیط نامناسب و پُر استرس زندگی و عدم رفع به موقع نیازهای خاص کودکی، نهال اضطراب و تشویش و حتی ترس در او جوانه زده و تا به سنین بزرگسالی برسد تبدیل به درختی تنومند میگردد، یعنی به نوعی مثلث تباهی: ترس- اضطراب- خشم و پیدا کردن راهی برای تسلط بر مثلث تباهی.
خشم به شخص خشمگین بیشتر آسیب میزند تا به کسی که قربانی خشونت است. گام اصلی مهار خشم بخشش و گذشت است. البته منظور از بخشش، فراموش کردن، نیست، بلکه ابتدا ببخشیم، بعد بپذیریم و آنگاه که خشم خود را کاهش دادیم دربارهی موضوع مذاکره کنیم، درنهایت میتوانیم تصمیم بگیریم که گذشت کنیم یا نه. تجربهی بشری نشان داده پتانسیل خشم تخریبی و ویرانگر است نه سازنده.
برای کاستن از نیروی تخریبی مثلث تباهی و تسلط بر مثلث تباهی باید تا جای ممکن آن را کوچک کنیم، اینکار با استفاده از قدرت عزت نفس امکانپذیر است. هر فردی، جدای سن، جنس، فرهنگ و شغل، نيازمند عزت نفس است. عزت نفس پايدار رابطهای تنگاتنگ با خودباوري واقعي دارد.
خودباوري واقعي يعني: خود را آنگونه كه هستيم باور كنيم. عزت نفس از متغيرهايي است كه بر همهی سطوح زندگي اثر ميگذارد. يكي از اين سطوح، تسلط بر عناصر مخرب روانی (تسلط بر مثلث تباهی) است. براي اينكه بتوانيم خشم- ترس- اضطراب خود را مهار و مدیریت کنيم بايد عزت نفسمان تقويت شود. همهی انسانها از آثار تخریبی مثلث تباهی (رفتارهای خشونتبار یکی از بارزترین جلوهها است) رنج میبرند مگر بتوانند ضلعهای آن را کوچک کرده و مدیریت کنند.
عوامل متعددی در تربیت افراد موثر میباشند، خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی بسیار حائز اهمیت است و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیهی حیات اجتماعی خود در آنجا میآموزند. خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود.
هر روز آدمهای زیادی را میبینیم که به بهانههای مختلف از کوره در میروند. با ماشین تصادف کردهاند، سر یک مساله مالی دعوا دارند، یکی به دیگری توهین کرده، یک نفر با موبایل داد و بیداد میکند، فردی به همکارش طعنه میزند، زن و شوهری مشاجره میکنند و امثالهم. باورش سخت است اما همهی این آدمها به یک شکلی در حال «پرخاش» هستند.
موضوع این است اگر میخواهید ماهرانه زندگی کنید، باید بر خشم خود لگام بزنید. خشم و پرخاشگری یکی نیستند. خشم یک هیجان طبیعی است، که همه آن را تجربه میکنیم. بعضی وقت ها شدید، بعضی وقتها خفیف (ممکن است عینی نشود). ولی پرخاشگری رفتار بیرونی است (عینی و مشهود). در کل باید تسلط بر مثلث تباهی پیدا کنیم.
ما ممکن است خشمگین شدن یک نفر را نبینیم، اما متوجه پرخاشگریاش میشویم. پرخاشگری یعنی کاری که باعث صدمه زدن به خودمان، دیگران یا اشیا میشود. معلوم است که در مورد خودمان یا دیگران این صدمه حتما فیزیکی نیست. همیشه خشمگین شدن به پرخاشگری منتهی نمیشود. پرخاشگری فقط یکی از نتایج محتمل خشمگین شدن است، موضوع این است که چطور میشود خشمگین شد اما پرخاش نکرد؟
پرخاشگری یعنی تجاوز به حقوق دیگران. رفتار پرخاشگرانه معمولا تنبیهی، خصمانه، سرزنشآمیز و تحکمجویانه است، و میتواند شامل تهدید، توهین و حتی تنبیه بدنی شود. مسخره کردن، پوزخند، طعنه زدن، دست انداختن، غیبت و… نیز از مصادیق خشونت و نماد و جلوهی عینی پرخاشگری است. همچنین پرخاشگری، رفتاری است که با قصد صدمه رساندن جسمی یا روحی، یا نابود کردن دارایی به فردی دیگر صورت میگیرد. تسلط بر مثلث تباهی مانع پرخاشگریهای کوچک که اغلب عامل درگیری و منازعات است میشود.
ممنون از شما . ولی کنترل خشم و عصبانیت در لحظه واقعا سخته . شاید یه دفعه رفتاری از ما سر بزنه که واقعا تو حالت عادی از ما بعید هستش ولی خب تو لحظه مهم هستش دیگه . که متاسفانه بعدش هم پشیمونی به همراه داره . ممنون میشم راهنمایی کنین
هيچكس واقعأ راه غلبه برخشم، دست كم درتمام موارد را نميداند. خشم، نعمتي الهي و بخشي طبيعي از وجود انسان است، اما تسلط بر آن آسان نيست. اما چطور میشود در عین عصبانیت پرخاشگری نکرد، و خشم خود را هم فرو نخورد؟ از محرکهایی که خشونت شما را مجاز میکنند، فاصله بگیرید. این محرکها ممکن است دوستان پرخاشگر، محیطهای تنشآفرین، آدمهای بدبین و تحریک کننده و… باشند.
در زندگی من خشم باعث شده که خودم از درون داغون بشم و بیشتر از همه به خودم صدمه بزنم و شدیدا افسرده بشم واصلا حوصله نداشته باشم و واقعا نمیدونم که باید در رابطه با خشمی که نسبت به اطرافیانم پیدا کردم چیکار کنم؟