دغدغه معلم بر مدار ارزشها و کرامت انسانی میچرخد معلمان پیشرو و علمدار بسیاری از حرکتهای فرهنگی در جوامع بشری هستند. در مسیر خطیر معلمی، نام بزرگانی بر تارک زمان میدرخشد. استاد شهید مرتضی مطهری که در سنگر تعلیم و تعلم، به قلههای رفیعی دست یافت. از اینگونه است. نقش اجتماعی معلمان فراتر از انجام وظیفه است. معلم مسئولیت سنگین تربیت اخلاقی و حمایت روانی از انسان را بر عهده دارد. نقشی که او را در مسیری متعالی، الهی، نبیوار به پیش میراند.
وظیفه معلم آموزش و پرورش است. آموزش یعنی بالا بردن سطح تفکر و اندیشه انسان و پرورش یعنی تربیت روح و نفس او. در قرآن هم از معلم به عنوان جلوهای از قدرت لایزال الهی، بهترین شاهکار خلقت بعد از آفرینش نام برده شده است. ارسطو فیلسوف یونان باستان میگوید: افتخار كسانی كه به افراد تعلیم میدهند، بیش از كسانی است كه آنها را بهوجود میآورند. اولین معلم هر انسانی هم مادر اوست. معلم امانتدار واجد شرایطی است که يکى از مهمترين وظايف و نقش او، بازسازى انديشهها، باورها، و فرهنگ جامعه، ایجاد روحیه تفکر و تعقل، و روشنگری است.
امروزه بشر به واسطهی ابزارهای ارتباطی نوین وارد عصر دانایی شده است، انفجار اطلاعاتی با سرعتی سرسامآور ذهن بشر را آماج عرضه مطالب مختلفی قرار داده است. ازاینرو دیگر دوران این که معلم ذهن نوجوانان را انباشته از اطلاعات و دانستههای تكراری و غيرضروری نمايد، گذشته است. وظیفهی معلم امروزی آموزش مناسبات صحیح، تفکر و گزینش باورها بهدست خود نوجوانان است. یاد دادن پایههای اولیه مناسبات اولیه انسانی و اجتماعی است، تقویت بنیانهای اعتماد بهنفس، مسئولیت پذیری و خودباوری است. روشهای کهنه در مدارس خسته كننده و ناکارآمد است. اكثر دانشآموزان از حضور در كلاس نفرت دارند. کار معلم با انسان است و رفتار با انسان پیچیده و دشوار میباشد. انسان نه تنها خود پیچیده است بلکه در جامعه، رابطهی پیچیدهتری را بهوجود میآورد که پیشبینی رفتار و سخن گفتن دقیق درباره او را قدری مشکل میسازد.
تدریس معلم
برخی تدریس را کاری آسان میپندارند. اما واقعیت حکایت دیگری است. یک معلم علاوه بر این که باید سواد و معلومات لازم را برای تدریس داشته باشد، نیازمند طرح ریزی فرایند تدریس نیز هست. تدریس موثر وابستگی شدیدی به توانائیهای مدرس دارد. سختی تدریس هنگامی آشکار میشود که بدانیم یک معلم در کلاس با دانش آموزان متفاوتی روبروست. برخی تیز هوشند بعضی متوسط و ضعیف. برخی از راه شنیدن یاد میگیرند برخی با دیدن و غیره. همه این مسائل نشان میدهد که معلم چه اندازه وظیفه بزرگ و مشکلی دارد. وظیفهای که علاوه بر معلومات کافی نیازمند مدیریت مطلوب هم میباشد. اصولا شرایط کلاسداری در سطح نوجوانان در مدارس برای بسیاری از معلمان فشار روحی و روانی و عصبی وارد میکنند. بسیاری از این مواقع معلمان فشارهای روانی و عصبی زیادی را تحمل میکنند. شوخی و شیطنتهای افراطی برخی دانش آموزان سرگرمی لذتبخشی است که بر مشق و درس ترجیح میدهند.
تعریف نظام اجتماعی از معلم
دست آخر این که نظام اجتماعی ما معلم را چگونه تعریف میکند؟ معلمی چه استانداردهایی باید داشته باشد؟ نمیخواهم فقط بحث معیشت را پیش بکشیم. بدون تعارف زندگی معیشتی بیشتر معلمها دچار کاستیهای جدی است و حداقل میتوان گفت که زندگی کسی از راه معلمی به سختی تامین میشود. استانداردهای روان شناختی، علمی، مهارتی و معیشتی نظام آموزشی برای معلمان چیست؟ آیا این استانداردها در جایی تعریف شده است؟
معلمی شغلی مهم، تاثیرگذار، سرنوشتساز، محوری، بنیادی، الگویی و حساس است. میشود کلمات بیشمار دیگری را هم ردیف کرد، اما مهمتر از عناوین و افتخارات این که به معلم چه میدهیم و از او چه میخواهیم؟ منظور فقط سرمایهگذاری مالی نیست بلکه سرمایهگذاری معنوی و فرهنگی یک جامعه است. جایگاه و شان معلمی وقتی تثبیت میشود که هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ فرهنگی، سرمایهگذاریهای لازم انجام گیرد. آیا استخراج نفت مهم است یا استخراج استعدادها؟ آیا مدیریت سرمایهها ارزش بیشتری دارد یا مدیریت اندیشهها؟ آیا ذخایر پولی از اهمیت بیشتری برخوردار است یا ذخایر انسانی؟ آیا کشف معادن و منابع زیرزمینی اهمیت دارد یا کشف استعدادهای خلاق؟ از چه مسیری میخواهیم به کجا برسیم؟