من خوبم من زيبام
نوع بشر به دنبال کسب تحسین، تایید، دیده شدن و جلب تکریم و احترام توسط همنوعان خویش میباشد، و ساده ترین روش برای رسیدن به این منظور آراستگی و زیبایی ظاهر است. معیارهای انسان امروزی اغلب مادی و ظاهری است، کامجویی های آنی، لذت های بیپایان دنیوی، همه و همه رنگارنگ و متنوعند. گرایش به مد کمابیش در میان افراد همهی جوامع وجود دارد و در این میان، جوانان (اکثرا دختران) بیش از دیگران به آن اهمیت میدهند و مُدگرا هستند.
ولی متاسفانه زندگی اغلب انسانها در یک مدار بسته تسلسل و تکرار میچرخد. بنای زندگی انسان مدرن بر این قرار دارد که باید نوگرا باشد و دست به تنوع بزند تا او را از این تکرار بیرون ببرد و نجات دهد. زیرا تکرار؛ دلزدگی و ملالت روحی پدید می آورد. ازاینرو تنوع در لباس، آرایش، پوشش، وسایل زندگی، خودرو، ابزارکار، شکل ساختمان ها و بناها و صدها چیز ریز و درشت دیگر تحت عنوان مُد جدید درحقیقت دارای چنین پتانسیل ذاتی برای نجات انسان میباشد .
آیا مد ناپسند است یا تبعات مثبتی هم دارد؟ زیبایی به عنوان یک صفت برتر که باعث ایجاد نوعی احساس قدرت در انسان میگردد از خصیصه های رفتاری به خصوص در دوران جوانی است. حس برتری جویی، جلب توجه و نظر دیگران، در یک کلام دیده شدن و تایید شدن.
مردم دوست دارند از دیگران تقلید کنند ولی در عین حال میخواهند از آنها برتر و بهتر باشد. یعنی تمایل به متفاوت بودن و تمایز داشتن از دیگران برای غالب مردم امر مهمی است (اگر تمایز در افکار و عواطف انسانها باشد امر پسندیده ای است). کارشناسان مد به هر دوی این تمایلات؛ تقلید و برتری به شکلی ظریف و گاه افراطی توجه دارند. انسان ها در مقایسه خود با دوستان، همکاران، همسایه ها و… به دنبال نوعی تمایز و برتری هم هستند، و چون این دو نیروی مخالف نمیتوانند به تعادل برسند اغلب در زندگی افراد تضاد و کشمکشی درونی ایجاد میکنند. شاید بتوان گفت مد تاثیر همین تضاد درونی است.
زیبایی از صفات خداوند است، و ذات انسان گرایش به زیبایی دارد. استفاده نادرست از این خصوصیات باعث انحراف میشود، گاه آنچنان شکل افراطی به خود میگیرد که از مفهوم اصلی زیبایی و پتانسیل ذاتی و اصیل آن فرسنگها فاصله دارد. البته موضوع مهم دیگری در این میان مطرح میشود و آن آراستگی و زیبایی است که امری پسندیده و معقول در مبانی اجتماعی میباشند، و نه تنها بار تخریبی ندارند، بلکه سرشار از پتانسیل و انرژی سازنده میباشند. مد و اهمیت به زیبایی ظاهر از مسایل مهم و روز جامعه است. مدگرایی را نمیتوان صرفا هیجانات زودگذر و سطحی جوانی دانست، ازاینرو آثاری بعضا تخریبی از خود برجای میگذارد، اولین آنها در تعارض قرار دادن فرهنگ ملی با فرهنگ وابسته به مد است.
هر روز چیز تازهای مُد میشود. از سبک لباس پوشیدن، مدل مو؛ آرایش، نوع راهرفتن، حرف زدن و…، این موضوع در همه دنیا مرسوم بوده و هست. هر چه وسایل ارتباط جمعی پیشرفت کرد، سهم کسب اطلاعات مردم بیشتر شد. تا جایی که امروزه با گسترش ابزارهای ارتباط جمعی، ورود شبکه های اجتماعی، ماهواره ها و… آگاهی از جریان مد، لباس، آرایش و سبکهای زیبایی آنچنان رشد شتابانی گرفته است که در چشم برهم زدنی همه از آخرین طرحهای مُدیست های معروف پاریس یا نیویورک اطلاع پیدا کرده و پیروی میکنند. امروزه کانون تولید انواع مدها و الگوهای زیبایی جدید عمدتا در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است و از آنجا به دیگر کشورها فرستاده میشود.
افتادن به دام مُدگرایی تنوع عقاید و سلیقه ها را از بین میبرد. یعنی به انسان القا میشود که ما برای تو و دیگران تصمیم میگیریم، و او بدون چون و چرا باید آن را بپذیرد! جالب آن که مُد انگیزشی کوتاه مدت دارد و صاحبان صنعت طراحی مد، پیوسته در تلاشند که ایده های جدید و تازه ای را پیشنهاد و عرضه کنند.
بسیاری از افراد تصور میکنند با پیروی از مد در محیط زندگی خود از دیگران متمایز و شاخص میشوند، اما ناگفته عیان است که ردۀ اجتماعی و شخصیت حقیقی انسان با توجه به تمامی ابعاد زندگی او تعیین میشود، نه صرفا لباس و ظاهر و زیبایی صورت و اندام. البته از حق نباید گذشت که مد همیشه هم باعث نارسایی و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی نمیگردد، و گاه به عنوان دستاوردهای نوین بشری موجب توسعه فرهنگ و تمدن جوامع گردیده است، یعنی زمینه زینت صوری و ظاهری بهتری برای زندگی مردمان فراهم آورده است.