سمینار از حال بد به حال خوب
این کنفرانس در آذرماه سال ۹۷ در محل هنرستان هنرهای زیبا برگزار گردید.
بخش اول: مشکلاتی که سد راه زندگی ما هستند
گاهي به نظر ميرسد: زندگی سخت، عذابآور و غیرقابل تحمل است و هرچه بدبختي در دنيا هست، مال ماست
و هيچ راهحلي هم ندارد.
مثل مشکلات اقتصادی: اجاره، قسط، تورم، هزینه و… مشکلات شغلی: تبعیض، رییس، همکار و… مشکلات اجتماعی: ترافیک، آلودگی هوا و… مشکلات خانوادگی: دخالت، خیانت، خشونت، تفاهم و… مشکلات جسمانی: بیماری روحی و جسمی، نقص عضو، ناتوانی و…
مشکلات زندگی پایانی ندارند، چرخ سنگین زندگی به سادگی و خود به خود بر وفق مراد ما نمیچرخد،
خود من باید آن را با سرعت مناسب به چرخ در بیاورم. آن هم با درایت و تدبیر.
ولی متاسفانه در بیشتر مواقع به جای تمرکز بر گرفتاریهای پیش آمده غرغر و شکایت میکنیم
و دنبال کسی هستیم تا مشکلمان را حل کند.
رخت قربانی به تن کرده و بر حجم ناراحتیهامان میافزاییم.
به جای همه این کارها باید به راهحلهای ممکن فکر کنیم
و برای برون رفت از بحران با دیگران مشورت نماییم.
ذات مشکل منفی است و ذات راهحل مثبت
ولی چگونه میتوانیم مهارت حل مشکلات را بهدست آوریم؟
مسلما هر مهارتی یک امر اکتسابی محسوب میگردد
و از راههای مختلفی میتوان آن را به دست آورد.
یکی از این راهها کمک گرفتن از افراد با تجربه و استفاده از تجارب دیگران و تجارب مشابه قبلی خودمان است که میتواند ذخیره مفیدی برای یافتن هر راهحلی باشد.
از طرفی دیگر مثبتاندیشی و مثبتنگری باعث میشود اندیشه بدون مانع در فضای ذهن جریانی سازنده داشته باشد. وقتی چهارچوبهای ذهنی ما بر الگوریتمهای مثبت بنا شود قطعا انرژی ذهنیمان بهتر میتواند صرف یافتن راهحلها شود.
اگر در دوران کودکی والدین ما توانسته باشند شرایط لازم و کافی برای آشنایی و آموزش و کسب مهارت صحیح روبرو شدن با مسائل و مشکلات را برایمان فراهم کرده باشند، قطعا فرصتی گرانبها در اختیارمان قرار داشته است.
همانگونه که نحوه لباس پوشیدن، و روابط اجتماعی و شغلی خود را مدیریت میکنیم
باید چگونگی و روش مدیریت ذهن خودمان را هم بیاموزیم.
اندیشه و فکر در فضای ذهن پرورش یافته و آماده اجرا توسط رفتارهای ما میشوند.
درنتیجه اگر فضای ذهن و الگوریتم حاکم بر آن بر مبنای اصول مثبتاندیشی باشد،
عملکرد رفتاری ما نیز برجسته و ارزشمند خواهد بود.
مشکلات و گرفتاریها موجب بروز استرس شده و اعصاب و روانمان را بهم میریزد
چون آندرنالین خونمان به شکلی ناگهانی افزایش مییابد. از اینرو یادگیری تعامل با فشار ناگهانی آدرنالین خون هم مهارتی بسیار کارساز و کارآمد است.
بهطور معمول ما انسانها عادت به توجه و اندیشیدن به نداشتهها و نقاط ضعفمان را داریم، به داشتهها، نعمتها و فراوانیهای زندگیمان توجه نمیکنیم.
مدام دنبال آن هستیم که خود را بدبخت، ندار، عاجز و بیچاره قلمداد کنیم و برای اثبات این عقیده هم دیگران و این و آن را مقصر میدانیم و فرافکنی میکنیم و هزار شاهد میآوریم و دلیل و بهانه میتراشیم. درحالی که اگر خوب توجه کنیم نعمتها و امکانات و فراوانیهای بسیاری در اختیار داریم که نقاط مثبت و ارزشمند زندگیمان محسوب میشود.
هر یک از ما دارای نقاط ضعف و نقاط قوت متعددی هستیم که ماندن در نقاط ضعف نتایجی بد و منفی به همراه دارد که به احساسات تخریبی منتهی میگردد.
احساساتی مثل: حسرت، عجز، بدبختی، بیهودگی، پوچی، ناتوانی، غم و اندوه، تقصیر، گناه، بیچارگی، شکست، یاس، ناامیدی و امثالهم.
نمیشود دائم از شکست و بیچارگی حرف زد و انتظار پیروزی و موفقیت داشت
نمیشود دائم از بدبختی و کمبود و بیپولی حرف زد و انتظار نعمت و فراوانی داشت
اما اندیشیدن به داشتهها و نقاط قوت؛ انرژیزا، بالنده، تهییجکننده، انگیزهدهنده و موتور حرکت به سمت موفقیت و پیشرفت خواهد بود. توجه به نقاط مثبت و قوت نتایجی برجسته بدنبال و احساساتی سازنده به همراه دارد، از جمله: فراوانی، معنا، نعمت، هدفمندی، برکت، صلابت، توانایی، امید، انرژی، انگیزه، شادی، پیروزی، خوشبختی و امثالهم.
نه مقدار احساس گناه و افسوس گذشته
نه حجم نگرانی از آینده
تاثیری بر حل مشکلات امروز ما ندارند، جز تخریب و ویرانی
از طرفی دیگر رفتن به آینده در مقام مقایسه بهتر از رفتن به گذشته است.
چون تخیل و خیال پردازی در آن وجود دارد.
ذات تخیل هم سازنده و انرژیزاست،
چون انرژی آن هنوز آزاد نشده.
ولی انرژی گذشته در یک زمانی تمام شده و ذات آن زوال دهنده و تخریبی است.
یادآوری خاطرات گذشته؛ احساساتی مثل: سرزنش، تقصیر، گناه، حسرت، افسوس، شکست و دهها حس منفی دیگر به همراه دارد. ولی در تخیلات آینده (به شرط فاجعهسازی نکردن)؛ سازندگی، برنامهریزی، موفقیت، فتح، پیروزی، رسیدن به هدف و دهها حس مثبت دیگر وجود دارد. به ضرس قاطع میتوان ادعا کرد که:
بهترین آینده درگذشتهای فراموش شده بنا میشود
معمولا انسانها بهدنبال بالا بردن وجوه مادی زندگی خود هستند، حتی تحصیلات را هم ابزاری برای پیشرفتهای مادی به حساب میآورند. درحالیکه با کمی توجه به جنبههای معنوی زندگی از جمله مولفههای مثبت مثل؛ آرزو، امید، میل، تمنا و… که قدرتمند و نیروزا هستند، توان عاطفی و پایههای عزت نفس و احساسات ما تقویت میگردند. چرا هنگام تولد نوزاد، همه خوشحالند؟؟؟ چون تولد انسان پیامآور شادی و زیبایی و انرژی مثبت است. یعنی تولد انسان همواره نویدبخش زندگی، عشق، تازگی، امید، روشنی، آزادی و صفاتی از این دست میباشد. به بیانی روشنتر نفس زندگي خود به تنهايي یک اتفاق شاد و خوشبختی آفرین است.
تو ناتوان نیستی تو توانمندی