راستی، روز تولد همسرت، برایش دستبند طلا خریدی؟ « میخواهم روز پدر برای پدرم یک ساعت عتیقه بخرم». اینها جملات آشنایی هستند. همه ما بارها این حرف ها را شنیده ایم یا خودمان گوینده آن بوده ایم. بر اساس تصوراتی اشتباه، این اندیشه غلط در ذهن ما شکل گرفته است که اگر میخواهیم کسی را خوشحال کرده یا از زحمات و خوبیهایش تشکر کنیم، باید هدیه گرانبهایی برای او بخریم.
ممکن است با داشتن لباسی فاخر خوشحال شویم یا اگر یک کیف چرمی گران قیمت داشته باشیم، احساس خوبی به ما دست دهد ولي نکته اصلی و مهم این است که هیچ چیز به غیر از همدلي، ما را از ته دل شاد نمیکند. بسیاری اوقات تنها یک لبخند یا یک تشکر ساده و صميمانه، شخصی را آنقدر خوشحال میکند که اگر به او يك يا چند سکه طلا می دادید، چنین تاثيري نداشت. در روابط انسانی توجه و درک آن چه که دیگران برای ما انجام میدهند و بطور متقابل کاری که ما برای آنها میکنیم، تعیین کننده بسیاری از حالات روانی ماست.
عمده ترین مسأله ای که هر كسي را از عمق جان ناراحت میکند، این احساس است که ارزش کارش درک نشود و آدم قدرشناسی در اطراف او نیست و مورد تحقير و بي مهري قرار گيرد. من نمی توانم شکرگزار باشم؛ چون بطوركلي درک نکردهام که زندگی چه چيزها يي به من داده است یا چه چیزهای با ارزشی دارم؟ این سوالها و نمونه های مشابه آن در ذهن تک تک ما بصورت نهفته یا آشکار وجود دارد و متأسفانه هنگامی که به غُُرغُر کردن مشغولیم، قدر موهبتهایی که زندگی هر لحظه به ما می دهد یا برای ما آماده ساخته را نمی فهمیم؛ تنها به نداشته هامان می اندیشيم و احساس کمبود، نداری و عجز می کنیم.
گاهی متوجه نیستیم که چه چیزهایی داریم؛ پس باید کمی وقت بگذاريم و به بررسی، نگرش و مطالعه همه جانبه زندگی خود بپردازیم؛ بعد از آن که فهمیدیم از چه ویژگی ها و نعمت هایی در تمام موقعیتهای زندگی برخوردار بوده ایم، ارزش تمام زحماتی که دیگران برای مان کشیدهاند را درك می كنیم. عمیق شدن در زندگی باعث می شود تا بفهمیم چه اندازه زندگی ما توسط محبت های دیگران پربارتر شده است. دیگران باید بدانند که چقدر سپاسگزار آنها هستیم. بعضی اوقات قدردان کسی هستيم که کاری برای ما انجام داده است، اما از گفتن آن ابا می کنیم؛ در صورتی که می توانیم با رفتار خود به طرف مقابل نشان دهيم تا بداند ارزش محبتی را که در حق مان کرده است، می فهمیم،باید تشکر کردن را یاد بگیریم؛ حتا برای کار کوچکی که کسی برای ما انجام می دهد.
« كسیکه مدیونش هستید، نباید برای شما فردی عادی در میان دیگران باقی بماند؛ بلکه باید شخص ویژه ای بشود؛ مانند چیزی که مقدس است».(آلبرات شوایتزر- پزشك بشردوست برنده جايزه نوبل)
قدرشناسی و سپاس يعنی برای حمایت هاي زیادی که از ما ميشود، چشمان مان باز است؛ به این روش شادي بيشتري در زندگی خواهيم داشت.
صبح كه از خواب بر می خیزیم، اگر بخاطر زندگی، خانواده، خانه، دوستان، صبحانه، سلامتي و روز تازه از خدا تشكر كنيم و روزهای بعد از آن هم به همین گونه شکرگزار باشیم، انصافاً آیا صفا و آرامش بیشتری نخواهیم یافت؟ تشکر كردن از خدا (شكر) موجب آرامش انسان می شود. هربار که می گوییم « خدایا شکرت»، درحقیقت خاطر نشان می سازیم که آن چه دارم را می پذیرم و آنچه که باید را یاد مي گیرم. منشأ آرامش ذهن، تمرکز بر موهبتهایی است که از آن ها بهرهمند شده ایم و نه آنچه نصیب مان نشده است.
اگر به دنبال آرامش واقعی ذهن هستیم باید حس سپاسگزاری داشته باشیم و نکته اصلی این است که هر صبح شکرگزار از خواب برخیزیم. اگر منتظر بهتر شدن اوضاع زندگي هستيم، مطمئن باشیم هرگز این گونه نخواهد شد؛ مگر خودمان تلاش كنيم.
زندگی ما همانی است که در آن لحظه جاری است و وجود دارد و امروز همان فردایی بود که دیروز به فکرش بودیم و برای آن نقشه می کشیدیم.