روانشناسی

رنسانس ذهنی

رنسانس ذهنی - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

رنسانس ذهنی

بزرگترین تکاپوی اکثر انسان­‌ها؛ داشتن یک زندگی متعادلِ به­ دور از فشارهای روانی است، که از هر سو بر او هجوم می‌آورند. یکی از این فشارهای مشخص، هجوم داده­‌های اطلاعاتی است. تحولات شتابزده­ دنیای امروز منجر به نوعی بدبینی، فروپاشی احساسات و درماندگی انسان شده است. قابلیت­ ها و توانایی‌های ذهن به­ گونه‌ای است، که اگر بتوانیم فعل و انفعالات جاری در آن را مدیریت کنیم؛ به­ سادگی قادر خواهیم بود از بیش­تر توانمندی‌های ذهن استفاده کنیم. ولی اگر عنان این قابلیت‌ها و توانایی‌ها خارج از دست باشد، موجبات سقوط و زوال ما را فراهم خواهند ساخت، یعنی مایه­ رکود و نزول انسان شده، و زمینه‌ساز پدید آمدن مشکلات زیادی در زندگی می­گردند.

درحقیقت مدیریت ذهن نوعی مراقبت و آگاهی از فعالیت­‌های جاری ذهن در جهت رشد و تعالی می­باشد، به شکلی که؛ در صورت نیاز بتوانیم از انرژی و پتانسیل ذاتی ذهن در جهت اصلاح امور استفاده کنیم. اتفاقی که معمولا در ذهن هر انسانی می‌‌افتد، نقب به ­گذشته یا پرواز به آینده است؛ که هر دو انرژی و پتانسیل ناب ذهن را زایل و نابود می­کنند، این کُنش‌ها ریشه­  بسیاری از  اضطراب­‌ها و نگرانی­‌های انسان هم هست. با مدیریت و نظارت و ایجاد الگوهای صحیح ذهنی می­توان جلوی سفر در خاطرات گذشته و مرور تلخی‌ها و دردها و شکست‌ها و ناکامی‌ها را گرفت، و به­ نوعی از سقوط به­ عمق پریشانی جلوگیری کرد. باور داشتن به این­ که گذشته قابل برگشت و ترمیم نیست، انرژی آن تمام شده و دیگر فاقد پتانسیلی می­باشد، فرمول زیربنایی حل بسیاری از مشکلات روانی انسان می‌باشد. با مدیریت صحیح ذهن می­توانیم انرژی زنده و  زمان حال را با توجه و عبرت از تجارب گذشته­‌ای که داشته­‌ایم و درس گرفتن از آن به گونه‌­ای ارزشمند مصرف کنیم و از فیلتر زمان حال چراغ آینده‌­ای درخشان را روشن سازیم.

درباره­ آینده هم وضع تقریبا بر همین منوال است. هنوز انرژی وقایع زمان آینده حاصل نشده، نطفه­ آن بسته نشده، سرنوشت آن معلوم نیست، رقم نخورده است، پس اگر برای رویدادهای آینده دست به تخیل بزنیم، تصویرسازی­ بیهوده و خیال‌پردازی کنیم، درحقیقت، به­ واسطه­ تولید انرژی کاذب و مخرب، سبب نگرانی، اضطراب، دلشوره و…  می­شود. یعنی بریدن ما از واقعیت، اختلال درست کردن برای خودمان است.

باید ذهن را از زباله‌ها خالی کرد و به ­جای آن اندیشه‌های مثبت نشاند. سازوکار ذهن هم مثل خیلی از امور دیگر سیری منطقی دارد. منظور این است که اگر ما قوانین حاکم بر ذهن و عملکرد آن را نشناسیم مسلما با مشکلات زیادی مواجه می­گردیم. همان­ طور که برای شناخت بسیاری از بیماری­‌ها یا امور فنی و صنعتی مطالعات و تحقیقات وسیعی صورت گرفته، در رابطه با رفتارهای انسان هم پژوهش­‌های گسترده‌ای انجام شده که نتایج به­ دست آمده حاکی است: ریشه­ رفتارهای خوب یا بد انسان برگرفته از اندیشه و افکار اوست.

همان­‌گونه که بشر در دوران رنسانس دست به ­تحول و تغییری عظیم به ­سوی پیشرفت و تعالی زد، هر یک از ما نیز برای رسیدن به بالندگی نیازمند نوعی رنسانس در چارچوب­‌ها و باورهای ذهنی هستیم، تا افق­‌های تازه‌ای را بگشایم و از آن طریق به توانایی‌های فردی­مان دست­یابیم. به­ طور قطع تغییر و تحولات اجتماعی ناشی از پیشرفت­‌های تکنولوژیک به­ ویژه در عصر انفجار اطلاعات روی زندگی شخصی و حرف‌ه­ای هر انسانی تاثیری انکار نشدنی دارد. وظیفه بر عهده خودمان است که برای کسب آرامش بیش­تر بتوانیم خود را از زیر یوغ بردگی جریان‌های اجتماعی نوین (شبکه‌های خبری- کانال‌های تلویزیونی- مصرف­ گرایی- تجمل­ پرستی و….) که آثار مستقیم و غیرمستقیم منفی و زیان­ باری دارند، رها سازیم.

دو عنصر گذشته و آینده و عدم مدیریت آن­ها، انرژی زنده و تپنده و حیاتی زمان حال، که سرمایه­ اصلی ما در آن موجود است، را مورد حمله قرار می­دهند، و ارتباط واقعی ما با محیط اطراف را دچار اختلال و آشفتگی می­کنند. اگر علاقمندیم ذهن­مان را از عادت‌‌های محدودکننده و پیش ­پندارهای مخرب و منفی پاک کنیم؛ نیاز به تجارب عینی و ملموس داریم. بخش اعظمی از نیروی روانی و انسانی ما صرف جنگ با مشکلات خود ساخته، تضادهای درونی بی­ اهمیت و جزیی می­گردد. شاید آرمان­‌های رنسانس بتواند الهام­ بخش انسان امروزی برای رویارو شدن با تکاپوها و تلاطمات او باشد.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید