ترس مانعی برای موفقیت:
هیچکس هم نمیتواند وجود آن را انکار کند. در زندگی خودتان در سالهای اخیر چند بار عامل باز دارنده ترس مثل دیواری سد راهتان، یا مثل زنجیری دست و پایتان را بسته است. ترس ویروس و عنصر تخریبی اعتماد به نفس است، هرچه قدر اعتماد به نفس بهعنوان نیرویی مولد و قدرتمند ما را در رسیدن به خواستههامان به حرکت وا میدارد. برخلاف آن ترس بهعنوان عاملی بازدارنده همچون شنزاری حرکت ما را کند و بعضاً متوقف مینماید. به عبارتی بهتر، ترس از شکست و اینکه مبادا اشتباه کنیم و درمانده شویم در واژههای نمیتوانم – نمیشود – نمیگذارند تبلور عینی مییابد.
ترس از شکست بزرگترین مانع و سد در دستیابی به موفقیت محسوب میگردد. سمبل نمادین آن در جملات و واژههایی که افراد بهکار میبرند به چشم میخورند: نمیتوانم، نمیشود، نمیگذارند. اینها درحقیقت موانعی هستند که بهطور مجازی در برابر خودمان، در گامهای پیش رویمان بنا میکنیم. چه اندازه استعداد در دنیا به واسطهی ترس و عدم خودباوری افراد هر روز هر ساعت تلف میشوند. ترس از شکست به دلشوره و نگرانی و اضطراب هم میانجامد. شاید ترس از شکست به دوران کودکی و پیامهای دریافتی از پدر و مادر بازگردد، عشق و محبتهای شرطی که اگر مطابق میلشان بودیم ما را نوازش میکردند وگرنه…
ترس از طرد و منزوی شدن ریشه در دوران کودکی دارد
اگر ما کار مورد نظر والدین را انجام میدادیم از آنان تایید و نوازش میگرفتیم، اگر نه عتاب و سرزنش میشدیم. حالا هم در بزرگسالی، ترس درونی که ماحصل دودلیها و شکهای کودکی است، باعث میگردد از دست زدن به کارهای تازه روی گردانیم و جرات عمل نداشته باشیم.
چاره کار تنها حذف عامل ترس، غلبه یا حداقل تعامل با آن است. اولین قدم هم شناخت ریشههای پدید آمدنش: شک و تردید و کمبود اعتماد به نفس و تزلزل اراده است. برای همهی عوامل بازدارنده پیشرفت و موفقیت و در یک کلام حرکت رو به جلو به اعتماد به نفس احتیاج داریم و طبق مطالعات و پژوهشهای دانشمندان میتوان اعتماد به نفس خود را افزایش و ارتقا داد یعنی امری آموختنی و اکتسابی است. کاری که مردان و زنان بزرگ در طول تاریخ انجام دادهاند و با درس گرفتن از زندگی آنها و الگوبرداری از رفتار و عملکردشان میتوانیم به مقصود خود نزدیک شویم. به شرطی که سکان هدایت کشتی اعتماد به نفس خود را با قدرت به دست گیریم.